اسفندماه دو سال قبل زنی با همراه مردی موتورسوار به کلانتری مراجعه کرد و مدعی شد از سوی مردی آزار و اذیت شده است. این زن گفت: مرد راننده من را به عنوان مسافر سوار کرد و به راه افتاد. من چند جایی کار داشتم و با خودم فکر کردم که ماشین را بهصورت دربستی کرایه کنم که در راه یکدفعه متوجه شدم مرد راننده تغییر مسیر داد و بعد هم من را مورد آزارواذیت قرار داد.من چندباری سعی کردم فرار کنم اما نتوانستم او حتی پول و کارت بانکی من را گرفت و هرچه پول نقد داشتم هم از من گرفت تا اینکه در فرصت مناسب از ماشین پیاده شدم و از مردم درخواست کمک کردم که یک موتورسوار کمکم کرد و بعد هم من را به کلانتری رساند.این درحالی بود که مرد موتورسوار هم اظهارات زن جوان را تأیید کرد و گفت: من دیدم زنی فریاد میزند و کمک میخواهد مردم دور ماشین پرایدی جمع شده بودند و میخواستند به زن کمک کنند، اما مرد راننده با گفتن اینکه دعوا خانوادگی است، دخالت نکنید سعی داشت زن را به داخل ماشین بیندازد. زن فریاد میزد دروغ میگوید من این مرد را نمیشناسم و من هم برای اینکه به موضوع مشکوک بودم، مقاومت کردم و با ترفندی مرد را بیرون کشیدم و زن را نجات دادم و با خودم به کلانتری آوردم.
با ردیابیهای انجامشده مأموران متوجه شدند مرد راننده در یک پمپبنزین از کارت بانکی زن جوان استفاده کرده است. با بهدستآمدن این سرنخ مأموران ماشین مرد جوان را شناسایی و او را بازداشت کردند. متهم در بازجوییها ابتدا مدعی شد که زن جوان فقط مسافر او بوده و گفتههای زن درست نیست، اما وقتی برای رسیدگی به پروندهاش به دادگاه کیفری شماره یک شعبه چهار آورده شد، ادعای عجیبی را مطرح کرد.در ابتدای جلسه رسیدگی زن جوان که در دادگاه حاضر شده بود، یک بار دیگر گفتههایش را تکرار کرد و مدعی شد مرد راننده او را مورد آزار قرار داده است و خواستار مجازات این مرد شد.او جزئیات را توضیح داد و گفت: من روز سختی داشتم و باید ماشینی را به صورت دربستی میگرفتم تا کارهایم را انجام دهم. روز حادثه ابتدا بهصورت مسافر عادی سوار ماشین شدم بعد پیشنهاد دادم دربستی من را به چند جا برساند. او قبول کرد ولی در راه من را مورد آزار قرار داد و متوجه شدم اصلا قصدش از مسافرکشی همین بوده که من را مورد آزار قرار دهد.متهم نیز گفت: زن جوان را به عنوان مسافر سوار کردم. او در راه با من درددل کرد و عکس بچههایش را نشان داد و گفت که میخواهد از شوهرش جدا شود. زن جوان به من گفت کسی که میخواهد از او جدا شود، شوهر سومش است و زندگی بسیار بدی را در این چند سال تجربه کرده است حتی برایم توضیح داد برای کارهای طلاق باید به محضر و دفترخانه و چند جای دیگر برود و کارهایی انجام دهد.
او ادامه داد: کارت بانکیاش را به من داد تا خرید کنم چند جایی ایستادم تا آب و خوراکی بخرم و پمپبنزین هم رفتم که بنزین بزنم و پولش را این زن حساب کرد. او زن درستی نیست یک بار هم به من پیشنهاد داد که با او رابطه داشته باشم.این زن جوان بود که قصد داشت از من سوءاستفاده کند و میگفت که حال خوبی ندارد. بعد هم برای اینکه از من اخاذی کند وقتی که برای خرید جایی توقف کرده بودم، از ماشین پیاده شد و فریاد زد تا مردم را دور خودش جمع و خواست که از من اخاذی کند. وقتی من تن به خواسته او ندادم، چنین رفتاری کرد و حالا هم از من شکایت کرده است درحالیکه متهم اصلی خود اوست. این زن وقتی که دید با من به جایی نمیرسد با فریادهایش سعی کرد یک موتورسوار را متوقف کند و از او کمک بگیرد.من سعی کردم به مرد جوان بگویم این زن دروغ میگوید، اما توجه نکرد. این زن برای من پاپوش درست کرده است و من حرفهایش را قبول ندارم. زن جوان گفتههای متهم را قبول نکرد و او را دروغگو خواند و گفت که این مرد پولهایم را دزدید و من را مورد آزار قرار داد و من خواهان اشد مجازات برای او هستم.با پایان گفتههای متهم، هیئت قضات وارد شور شدند و تصمیم گرفتند زن جوان را برای معاینه بیشتر و اعلام نظر پزشک قانونی به سازمان پزشکی قانونی معرفی کنند. بعد از اعلام نظر متخصصان، قضات درباره این پرونده تصمیمگیری خواهند کرد.