داریوش احمدیان
سفر علیاکبر ولایتی به روسیه همانطور که میشد حدس زد کم حاشیه نبوده است. از استراتژیک خواندن رابطه ایران و روسیه که با چنین تذکری از سوی مشاور سیاسی رییسجمهور همراه شد که «رابطه دو کشور زمانی استراتژیک است که هر دو چنین نگاهی به آن داشته باشند»، تا ارسال دو پیام از سوی ایران که برخی آن را نشانگر «حاکمیت دوپاره» دانستهاند، از اظهارات ولایتی درباره قراردادهای دهها میلیارد دلاری با روسیه در حوزه انرژی که با تکذیب طرف روسی همراه شد تا اعلام آمادگی روسیه برای اجرای قرارداد نفت در برابر کالا که نشانگر وضعیت تحریمی بسیار خطرناکی است. از جمله دیگر موضوعات مطرح شده در این سفر مسئله سوریه بود.
مسئلهای که اطلاعات چندانی درباره جزییات مذاکرات ولایتی با مقامات روسی در این زمینه منتشر نشده است اما ظاهراً زمزمههایی درباره توافق برای خروج نظامیان ایران از سوریه مطرح شده است که همان خواستهای است که در ماههای اخیر از سوی مقامات آمریکا و اسرائیل مطرح شده است. آنچه در چند ماه گذشته و به خصوص پس از خروجترامپ از توافق هستهای شاهدش هستیم حرکت پر شتاب ایران به سمت و سوی شرق است.
حرکتی که بخشی از آن ناگزیر است اما بخش بزرگتری از آن نوعی انتخاب برخی تصمیمگیران در کشور است. مسئولانی که همچون ولایتی معتقدند رابطه ایران و شرق رابطهای استراتژیک و همیشگی است. با نگاهی به تاریخ دور و نزدیک رابطه ایران و شرق میتوان به این نتیجه رسید که آنچه قدرتهای شرق بر سر ایران آوردهاند اگر منفیتر از قدرتهای غربی نبوده باشد قطعاً کمتر از آنها نبوده است. نگرانی بزرگی که در این موضوع مطرح است آن که ما شاهد یک اشتباه استراتژیک هستیم. اشتباهی در ادامه اشتباههای گذشته. به همان میزان که غربستیزی در چهار دهه اخیر و مقاطع مختلفی سبب ضربه وارد آمدن به منافع ملی شده است این شکل «غش کردن» به سمت شرق هم میتواند سبب خسارت وارد آمدن به منافع ملی ایران شود.
پرسش دیگری که به این بهانه مطرح شده است اینکه نقش دستگاه سیاست خارجی دولت در این میان چیست؟ آیا رییسجمهور و وزیر امور خارجه هم معتقدند راه عبور از وضعیت بحرانی پیش رو حرکت پر شتاب به سمت شرق و دوری از غرب است؟ ! سکوت مسئولان دولتی در چنین موضوعی به چه معنا است؟ ! آیا قرار است هنگامی که خسارتهای چنین رویهای عیان شد سخن بگویند؟ اگر مسئولان دولتی تصور میکنند سکوت در چنین شرایطی باعث آن میشود که مسئولیت چنین اقداماتی در کارنامه آنها ثبت نشود خیال باطلی است، زیرا چه بخواهیم، چه نه بخش بزرگی از نقاط مثبت و منفی سیاست خارجی مملکت به نام دولتها است. چه زمان تحریمها و چه زمان رفع تحریمها.