ساعت 6 صبح 18 آذر سال 94 کارگران شهرداری درحال جمعآوری زباله از داخل جویی در حوالی پارک مولانا بودند که ناگهان با جسد زن جوانی مواجه شدند. با کشف جسد، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد.در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد جسد متعلق به زنی حدوداً 35 ساله است که در محلی دیگر با شلیک گلوله به قتل رسیده است.باتوجه به اینکه هویت جسد مشخص نبود به دستور بازپرس محسن مدیرروستا، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به جستوجو در میان پروندههای افراد گمشده پرداختند.در ادامه تحقیقات کارآگاهان جنایی با پروندهای روبهرو شدند که خانواده زن جوانی به نام نسترن، ناپدید شدنش را اعلام کرده بودند. بدین ترتیب از خانواده نسترن خواسته شد تا برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بروند. بدین ترتیب مشخص شد جسد متعلق به نسترن است.
دستگیری دو مظنون
با شناسایی هویت مقتول، تحقیقات از خانواده او آغاز شد و یکی از فرزندان نسترن در تحقیقات گفت: مادرم 15 سال قبل از پدرم جدا شد او یک تصادف شدید داشت که بعد از آن معتاد شد در این سالها چند نفر برایش مواد میآوردند. نمیدانم چه کسی این کار را انجام داده ولی داییام در صحبتهایی که با ما داشت، گفته بود که پدر و پسری قتل را مرتکب شدهاند.بااظهارت خانواده نسترن، برادر او به نام شایان بازداشت شد.شایان گفت: من نمیدانم چه کسی قاتل خواهرم است.حرفهایی هم که زدهاند دروغ است و بچههای خواهرم این حرفها را زدهاند تا مرا اذیت کنند. من مدتها بود که با خواهرم رابطه نداشتم، چند وقت قبل خواهر دیگرم با من تماس گرفت و از من خواست به دیدن نسترن بروم. آن روز به خانه نسترن رفتم و بعد از چند ساعتی مرد مواد فروشی برای خواهرم مواد آورد. چند ساعتی ماندم و آنجا را ترک کردم و دیگر نمیدانم چه اتفاقی افتاد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که وسایلی از خانه نسترن سرقت شده است. بدین ترتیب مرد مواد فروش را دستگیر کردند او به سرقت از خانه اعتراف کرد اما منکر جنایت شد وگفت: قرار بود با او ازدواج کنم. آن روز برایش مواد آوردم و بعد از مدتی از خانهاش رفتم.برادر نسترن و مرد مواد فروش بازداشت شدند، اما پس از تحقیق و از آنجایی که مدرکی از آنها در رابطه با جنایت بهدست نیامد، هر دوی آنها بعد از مدتی آزاد شدند.با گذشت سه سال از جنایت دو دختر و مادر نسترن با حضور در دادسرای جنایی تهران باتوجه به اینکه قاتل زن جوان شناسایی نشده بود خواستار دیه از بیت المال شدند. بدین ترتیب بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع کرد تا در این خصوص تصمیمگیری شود.