بحران و چالش آب یکی از موضوعاتی است که بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند، این چالش در خاورمیانه جدیتر است چون بسیاری از بخشهای خاورمیانه از جمله مناطق جنوب غربی تا جنوب شرقی ایران در کمربند خشکی قرار دارند و با معضلات ناشی از آن دست و پنجه نرم میکنند. از سوی دیگر پدیده تغییر اقلیم بحران آب را تشدید کرده بهطوریکه بر اساس گزارشهای ثبت شده میزان متوسط بارندگی ایران طی ۵۰ سال گذشته از ۲۵۰ میلیمتر به ۲۰۵ میلیمتر کاهش یافته، همچنین علاوه بر کاهش میزان بارش، متوسط دما نیز طی ۱۵ سال گذشته ۱.۱ درجه سلسیوس بیشتر شده است.علاوه بر این طی ۵۰ سال گذشته، میزان آبهای تجدیدپذیر ایران از ۱۳۲ میلیارد متر مکعب به ۱۱۶ میلیارد متر مکعب کاهش یافته، حتی در پنج سال اخیر میزان آب تجدیدپذیر به زیر ۱۰۰ میلیاردمترمکعب رسیده که نشاندهنده وضعیت نامساعد آبی کشور استاز سوی دیگر . میزان بارندگیهای زیر ۱۰ و پنج میلیمتر که بارشهای موثر محسوب نمیشوند، افزایش یافته است. این نوع بارشها در بارانسنج مورد بررسی قرار میگیرند اما اثری روی وضعیت آبی کشور نمیگذارند، چون به سرعت تبخیر میشوند؛ بنابراین کاهش میزان بارندگی، افزایش بارشهای غیرموثر و افزایش دما مشکلاتی است که در حوزه آبهای سطحی با آن مواجه هستیم.
در زمینه آبهای زیرزمینی نیز وضعیت مطلوب نیست و باتوجه به برخی آمار و ارقام در این زمینه در حال حاضر از ۶۰۹ دشت یا آبخوان کشور، حدود ۳۸۱ دشت در مرحله ممنوعه و قرمز قرار دارند و دیگر قابلیت برداشت آب ندارند.نگاهی به وضعیت چاههای غیرمجاز در نقاط مختلف کشور حکایت از این دارد که استانهای آذربایجان غربی با بیش از ۳۰ هزار حلقه، استان تهران با ۲۰ هزار حلقه و استان اصفهان با بیش از ۱۶ هزار حلقه چاه غیرمجاز در صدر استانهای دارای چاه غیرمجاز قرار گرفتهاند.استان فارس با ۱۴ هزار حلقه، استانهای البرز و آذربایجان شرقی با ۶۰۰۰ حلقه، خراسان رضوی با چهار هزار و ۲۰۰ حلقه، همدان با چهار هزار حلقه و خوزستان نیز با سه هزار و ۵۰۰ حلقه در ادامه لیست استانهای دارای تعداد بیشتر چاههای غیرمجاز قرار گرفتهاند.در این بین استانهای مازندران و گیلان نیز دارای حجم بسیار بالایی چاه غیرمجاز هستند ولی به دلیل اینکه بیشتر چاههای غیرمجاز حفر شده کم عمق هستند و در مقاطع زمانی خاصی از سال که این مناطق با کاهش بارندگی روبهرو هستند مورد استفاده قرار میگیرند، تاثیر چندان زیادی بر وضعیت سفرههای زیرزمینی ندارند.به اعتقاد کارشناسان حوزه آب از جمله مواردی که موجب افزایش تعداد چاههای غیرمجاز شده میتوان به مواردی چون عدم مشارکت تمامی ذینفعان در مدیریت منابع آب زیرزمینی و عدم هماهنگی و تعامل بین سازمانها و ارگانهای ذیمدخل، رشد کند توسعه در سایر بخشها مثل صنعت، خدمات و گردشگری و سهم اندک اشتغال در این بخشها و اعمال قوانین و سیاستهای نامناسب در بخش کشاورزی اشاره کرد.
علاوه بر این، در این بین عدم وجود قوانین بازدارنده و یا مجازاتهای متناسب با جرم، ارزان بودن بهرهبرداری از منابع آب ازجمله آب زیرزمینی، تمرکز بر تامین اشتغال در بخش کشاورزی و عدم همراهی یا بیتوجهی سایر دستگاهها برای کنترل و جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز و حتی تشویق و ایجاد انگیزه به متخلفین از طرف بخش مصرف کننده و اعمال سیاستهای تشویقی نیز از جمله مباحثی است که در افزایش تعداد چاههای غیرمجاز موثر بوده است.از سوی دیگر، در حال حاضر ۴۴ درصد جمعیت کشور بدون تنش آبی، ۱۷.۱ درصد درمحدوده تنش آبی زرد، ۱۱ درصد در محدوده تنش نارنجی و ۲۷.۹ درصد نیز در وضعیت تنش آبی قرمز قرار دارند. حال اگر بخواهیم این عدد را براساس تعداد شهرها بگوییم باید گفت تعداد شهرهایی که دارای تنش آبی هستند زیاد نیست؛ چراکه ۷۱.۱ درصد از شهرها (به لحاظ تعداد) هیچ تنش آبی ندارند، اما شهرهایی که دچار تنش آبی هستند ۶۶ درصد جمعیت شهرها را تشکیل میدهند.مجموعاً در سه محور زرد، نارنجی و قرمز از ۱۱۵۷ شهر، ۳۳۴ شهر تنش آبی دارند که بیشتر آنها در محور زرد و قرمز قرار گرفتهاند و کار شرکتهای آب و فاضلاب این است که این شرایط را در فصل تابستان مدیریت کنند که البته برای این مسئله نیز راهکارهایی درنظر گرفته شده است.
به طور کلی شهرهایی که بیشترین تنش آبی برای آنها پیشبینی شده نظیر اصفهان، بندرعباس، بوشهر، شیراز، کرمان، مشهد و تقریباً تمام شهرهای استان اصفهان و یزد است که به نظر میرسد در فصل تابستان با چالشهای بزرگ آبی مواجه شوند.در همین رابطه علی مریدی، کارشناس مدیریت منابع آب در مورد بحران گفت: در گزارشهای بینالمللی برای تعریف بحران آب شاخصهایی تعیین شده است. در این میان دو شاخص اهمیت بیشتری دارد؛ یکی سرانه آب است که طی آن نسبت دو عامل «حجم آب» و «جمعیت» مورد بررسی قرار میگیرد. اگر عدد به دست آمده از این کسر زیر ۱۲۰۰ باشد یعنی وارد تنش آبی شدهایم و بحران آب آغاز شده است.به گفته وی، با سنجش شاخص سرانه آب همچنین بررسی نسبت میزان مصرف و آب موجود کشور متوجه میشویم که ایران وارد مرحله بحران آب شده است. در کشور ما هیچ کنترلی روی مصرف آب وجود ندارد و خشکی تالابها و رودخانههاو وقوع گرد و خاک ناشی از از خشکی این اکوسیستمها بحران آب را در ایران تایید میکند.اگر آبهای موجود کشور را به دو بخش سطحی و زیرزمینی تقسیمبندی کنیم، متوجه میشویم که هم در آبهایسطحی و هم در آبهای زیرزمینی با مشکل مواجه هستیم البته این دو با هم مرتبط هستند. به هر صورت شرایط آبی کشور نشان میدهد که کنترل در مصرف آب یک امر ضروری است و در این مسیر اولین گام سازگاری با شرایط آبی و اقلیمی کشور است که باید بیش از این مورد توجه قرار بگیرد.