گروه سیاسی: محمود احمدینژاد با انتشار متن مکالمه خود با مشایی خط و نشان جدیدی برای دستگاه قضایی کشید و خطاب به مشایی گفت اگر دادگاه علنی باشد من میروم و مصاحبه میکنم چون شما نیایید میگویند ترسیدند.
متن گفتگوی تلفنی احمدینژاد با رحیم مشایی از زندان که شامگاه پنجشنبه یکم شهریور ۹۷ منتشر شد بدین شرح است:
🔹مشایی: من به خانواده اعلام کردم که قاضی گفته جلسه دادگاه علنی نیست. من هم بیانیه که دادم، هیچ اعلام نکردند تا الان که شما آمدید. گفتم من کیفرخواست را نخواندم، با وکیل هم صحبت نکرده ام، گفتند شما خواندی، گفتم نخیر من نخوانده ام، آن جا در فرم هم نوشتم. حالا نظر شما چیست؟
🔸احمدینژاد: من یک اطلاعیه دادم که می روم و دادگاه را شرکت می کنم. چون گفتم شما نیایید می گویند این ها ترسیدند و نیامدند، من گفتم که بروم آن جا، مصاحبه هم بکنم، بگویم این یک بازی سیاسی است و ایشان اصلا کیفرخواست را نخوانده است، حتی اجازه ملاقات هم نداده اند. ایشان باید چند جلسه بنشیند و مستندات تهیه کند.
🔹مشایی: بله همین طور است.
🔸احمدینژاد: خب پس شما جلسه دادگاه را شرکت نمی کنید؟
🔹مشایی: نه دیگر! با این حساب دیگر معنا ندارد که شرکت کنم. من به نماینده دادستان هم گفتم که قاضی باید مرا صدا می کرد و می گفت نظر ما عوض شده است و دادگاه علنی است. علنی بودن دادگاه را آن گونه که من نوشته ام که شرکت می کنم برایش توضیح بدهم. ایشان باید اعلام کند که به این شکل علنی است و الا برای آقای بقایی هم اعلام کردند که علنی است ولی کجایش علنی بود!؟ علنی نبود. آقای قاضی باید مرا صدا کند و بگوید نظر ما عوض شده است، علنی بودن را با هم تعریف کنیم و آن ها رسما اعلام کنند چون از نظر آن ها من که محکوم هستم ولی وقتی علنی شد، خواهم گفت که چرا ایشان اصلا برای رسیدگی به این پرونده صلاحیت ندارد. مسائلی هست که من باید آن ها را مطرح کنم. ضمن اینکه من باید فرصت کنم پرونده را بخوانم و با وکیل صحبت کنم. جلسات مختلف داشته باشم. باید فرصت به من بدهند، من اصلا فرصتی پیدا نکردم.
🔸احمدینژاد: پیشنهاد شما چیست، من بروم آن جا؟
🔹مشایی: من فکر نمی کنم که لازم باشد چون گفتنی را همیشه و همه جا می شود گفت. یک تناقض بوجود می آید. روال این است. ایشان باید مرا صدا کند و بگوید نظرم عوض شده است. ما راجع به علنی بودن تفاهم کنیم و همان تفاهم را اعلام کند، به من باید فرصت بدهند تا کیفرخواست را بخوانم، باید با وکیل مکرر جلسه داشته باشم، بحث کنیم. اینگونه که نمی شود.
🔸احمدینژاد: پس همین صوت شما را پخش بکنیم؟
🔹مشایی: بله چه اشکالی دارد. از نظر من ایرادی ندارد.
🔸احمدینژاد: پس منتشر می کنیم که بالاخره داستان این است و ایشان اصلا کیفرخواست را نخوانده است. البته ما در اطلاعیه خود این مطلب را آورده بودیم.
🔹مشایی: ببینید ایشان (قاضی) به من گفت دادگاه علنی نیست. اجازه نمی دهیم شما آن جا تبلیغات کنید! یعنی ایشان از این زاویه نگاه کرد!
🔸احمدینژاد: این ها می خواهند خبرنگاران را بیاورند در دادگاه و آن چیزی را که به عنوان کیفرخواست نوشته اند، بخوانند و بعد هم بگویند خداحافظ!
🔹مشایی: استقبال می کنیم از یک دادگاه علنی واقعی.
🔸احمدینژاد: حتما همین طور است ولی آن ها جرات علنی برگزار کردن دادگاه را ندارند و می خواهند کلک علنی بزنند! یعنی حرف های خودشان را از تلوزیون پخش کنند اما بقیه اش هیچی!
🔹مشایی: من اصلا به تلوزیون هم کاری ندارم. علنی یعنی این که آدم هایی که می آیند آن جا بتوانند ضبط و سپس پخش کنند، مستقیم باید پخش شود.
🔸احمدینژاد: می شود مستقیم با اینستاگرام هم پخش کرد.
🔹مشایی: همه حرف ها باید پخش شود نه اینکه گزینش شود. این را تعهد کنند من استقبال هم می کنم. نماینده ای که نزد من آمد با این باور آمده که من کیفرخواست را دیده ام. وقتی گفتم ندیده ام، باور نمی کرد! یعنی به ایشان هم گفته اند که من کیفرخواست را دیده ام. بعد که اصرار کردم که من ندیده ام، گفت که وکیل دیده است. گفتم این حرف ها چیست اگر من باید بیایم در دادگاه از خودم دفاع کنم خب باید کیفرخواست را ببینم. آخر کسی که کیفرخواست را ندیده و با وکیل هم مشورت و استدلال نکرده، مستندات جمع آوری نکرده چگونه باید بیاید در دادگاه از خود دفاع کند!؟ من برای قاضی احترام قائلم ولی بعدا در دادگاه علنی خواهم گفت که ایشان به چه دلیل صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد ولی الان نمی خواهم بگویم.
🔸احمدینژاد: قاضی خودش به شما گفته است که دادگاه غیرعلنی است!
🔹مشایی: بله. ایشان به من گفت این پرونده امنیتی است و نمی شود علنی برگزار کرد بعد هم شما می خواهید بیایید در دادگاه کار تبلیغاتی بکنید و ما اجازه نمی دهیم!
🔸احمدینژاد: پس این بازی چیست که درآورده اند و اطلاعیه داده اند علنی برگزار می شود!؟
🔹مشایی: آن ها چهارشنبه هفته قبل که من بیانیه دادم چیزی اعلام نکردند، یک روز مانده به تعطیلات گفتند که علنی است که ما هم دسترسی نداشته باشیم، کسی هم که نمی توانست رسیدگی کند که علنی یعنی چه؟ چگونه است؟ بعد هم کیفرخواست نخوانده می خواهند ما را در یک معذوریت قرار بدهند! نخیر! برای چه باید زیر بار برویم!؟ از نظر من آقا حکمش را صادر کرده است، حالا من در جلسه دادگاه خواهم گفت. یک موردش آن است که من آن روز که ایشان را دیدم، گفتم من چرا الان بازداشتم؟ گفت الان بیرون التهاب وجود دارد و شما هم به التهاب اضافه می کنید! گفتم معنای این حرف این است که چند روز دیگر مرا محکوم می کنید دیگر؟ مگر چند روز دیگر التهاب جامعه از بین می رود!؟ یعنی می خواهم بگویم ایشان در ذهنش حکم را صادر کرده است!
🔸احمدینژاد: درست است. فقط می خواهد شکل ظاهرش را حفظ کند!
🔹مشایی: اگر می خواهند مرا محکوم کنند، خب ما چه کردیم مگر؟ فقط حرف زدیم. الان 170-160 روز است که من بازداشت هستم. بعد هم می خواهند مرا محکوم کنند تا ما را از این زندان به آن زندان ببرند، خب ببرند! بنابراین رفتن شما به مصلحت نیست. اصلا شان شما این نیست. من می دانم شما آزادمردی، جوانمردی ولی اصلا در شان شما نیست. شما امید مردم هستید. اگر فرصتی فراهم شد می آییم، استقبال می کنیم، افتخار هم می کنیم. ملاک ما هم مردم هستند نه آن ها. با برادر عزیزمان آقای بقایی چه کردند؟ من همان روز هم به خود قاضی گفتم. گفتم من اصلا انتظاری از شما و دادگاه ندارم. من فقط می خواهم حرف هایم را به مردم بزنم. ایشان هم گفت ما اجازه نمی دهیم!
🔸احمدینژاد: این ها می روند مخفیانه می گیرند و می بندند و یک طرفه تبلیغات می کنند و بعد هم محکوم!
🔹مشایی: من برای مناظره تلویزیونی هم آماده ام. آن ها مناظره تلویزیونی برگزار کنند. اینگونه بشود عالی است. برای همه عالی است. برای نظام، برای مردم، برای بنده و شما، برای همه عالی است.
🔸احمدینژاد: آن ها جرات ندارند...
🔹مشایی: به امید خدا. ان الله یدافع عن الذین آمنوا. هیچ شکی در این نیست.
🔸احمدینژاد: بله، خدا بزرگ است، تردیدی در این موضوع نداریم.
🔹مشایی: هر حکمی صادر کنند هیچ ارزشی ندارد. هزار اتهام دیگر هم به ما خواهند زد. این ها اولش است.
🔸احمدینژاد: درست است، همین طور است.
🔹مشایی: به امید خدا
🔸احمدینژاد: ان شاء الله. به امید خدا