گروه سياسي: حجت الاسلام محمدرضا زائری، روحانی و فعال سیاسی نوشت: «صبح تماس گرفتند که تحت فشار هستند برای لغو سخنرانیهای دهه اول! بعد از تلویزیون گفتند که ضبط برنامه لغو شده! عصر هم مسؤول هیأت دهه دوم تماس داشت و عذرخواهی و اظهار ناراحتی! چهل سال قبل قرار بود آریانپور مارکسیسم را تدریس کند و اکنون من از روضه خوانی و منبر امام حسین منع میشوم!»
متن كامل يادداشت او در كانال او را در زير بخوانيد:
در طول ماههاي گذشته بارها افرادي از من پرسيده اند كه آيا به خاطر حرفهايت تحت فشار قرار نمي گيري؟ و من سكوت را ترجيح داده ام. نگفته ام كه چگونه سال گذشته نشريه مان بي صدا تعطيل شده، نگفته ام كه ماههاي اخير در يك مؤسسه فرهنگي مشغول بوده ام و به شكل غير مستقيم عذرم را خواسته اند، نگفته ام كه دستور رسيده كتابخانه تخصصي امام حسين و عاشورا را تخليه كنيم! سكوت را ترجيح داده ام تا بهانه دست كسي ندهم و حتى به همين اندازه باعث تضعيف نظام نباشم.
حالا كار به جايي رسيده كه در آستانه ماه محرم جلوي سخنراني ديني و منبر مذهبي ام را گرفته اند و هر چه فكر مي كنم ادامه اين سكوت و تحمل را روا نمي بينم.
صبح مسؤولان هيأت هايي كه در دهه اول محرم قرار بود بروم تماس گرفتند و گفتند كه تحت فشار هستند براي لغو سخنراني هاي من! بعداز ظهر تهيه كننده برنامه تلويزيون زنگ زد و با ناراحتي گفت ضبط برنامه شما را لغو كرده اند! عصر هم مسؤول هيأتي كه دهه دوم قول داده بودم تماس گرفت و عذرخواهي و اظهار ناراحتي!
در همه اين سالها از جمهوري اسلامي دفاع كرده ام و در مقابل همه پرسشهاي تلخ و نقدهاي تند گفته ام كه مشكل از رفتارهايي فردي است اما مي بينم همين افراد، يكي يكي آن قدر حجم رفتارهاي فردي شان زياد شده كه ديگر جايي براي دفاع باقي نمي گذارد!
چهل سال قبل قرار بود احسان طبري و آريانپور بيايند و در دانشكده الهيات ماركسيسم را تدريس كنند و اكنون در چهلمين سالگرد انقلاب من از روضه خواني و منبر امام حسين منع مي شوم!
دليل چيست؟ اين كه در سالهاي قبل گفته ام گرچه حجاب ضروري دين و واجب شرعي است، اما حجاب اجباري در دين نيامده، و جالب اين كه به خوبي مي دانند بعد از آن تذكر ديگر به قناعت شرعي در اين باره چيزي نگفته و ننوشته ام.
خودشان مكالمات مرا شنود مي كنند و از همه چيزم خبر دارند (پيام هاي شخصي من براي همسرم قبل از اين كه او ببيند دو تيك مي خورد!) و به خوبي مي دانند كه فعاليت سياسي نمي كنم، اهل هيچ حزب و جرياني نيستم و با مخالفان نظام رابطه اي ندارم. از همه چيزم خبر دارند و مي دانند آنچه در خصوصي ترين جلسات مي گويم با آنچه در فضاي مجازي مي نويسم يكي است!
تا امروز به مزاح مي گفتيم آزادي بيان هست اما آزادي پس از بيان...، امروز ظاهرا دوستان به همان آزادي بيان هم قائل نيستند!
نمي دانم آيا رهبر انقلاب كه از ترويج كرسي هاي آزادانديشي مي گفتند به اين وضعيت راضي هستند؟ و هنوز اميدوارانه فكر مي كنم كه ايشان از اين جزئيات باخبر نيست و نمي داند كسي مثل من بايد بي سر و صدا درد بكشد و دم برنياورد، براي اين كه اهل چاپلوسي و دروغ و رياكاري نيست! آيا همين آدم اگر دزدي و اختلاس مي كرد طوري نبود؟ يا اگر مشغول خريد و فروش سكه، صادرات نفت يا واردات خودرو بود اشكالي نداشت؟
همچنان با سخت جاني و اميدواري ايستاده ايم و همچنان با دلخوشي و پايمردي مقاومت مي كنيم، اما نمي دانيم اين اميدواري و دلخوشي تا كجا دوام خواهد آورد؟
اميدوارم خداوند در اين آزمونهاي سخت تر به لطف خويش و با مدد سالار شهيدان دستگيري كند و با دعاي شهداي سرافراز از لغزش و جدايي مصون و محفوظمان بدارد. آمين.