گروه جامعه: يكي از دانشجويان دكتراي دانشگاه شريف با ارسال ايميلي به بهارنیوز در باره بحث بورسيهها در سالهاي اخير چنين نوشته است:
بنده دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف هستم. واقعاً دل بچهها از این اقداماتی که در چند سال اخیر اتفاق افتاده است خون است که خود بیشتر به آن واقف هستید...همانگونه که ميدانید شرط ورود به دانشگاه آزمون ورودی است که به نوعی یک محک مقدماتی از داوطلب جهت فعالیت در دوره دکترا به شمار ميآید. پس از تلاش، رقابت و قبولی در آزمون ورودی و مصاحبه، دانشجویان باید تعدادی واحد بگذرانند تا برای آزمون جامع آماده شوند.
در مقطع دکترا، امتحان جامع نقطه عطفی محسوب ميشود که پس از آن صلاحیت دانشجو برای انجام فعالیت تحقیقاتی در دوره دکترا تائید ميشود؛ و در واقع پس از این آزمون است که دانشجو را ميتوان دانشجوی Ph.D خطاب نمود. همین موضوع اهمیت آزمون جامع را نشان ميدهد؛ حالا دیگر بماند که دانشجوها چه استرسی که برای این آزمون متحمل نميشوند. پس از این، دانشجویان روزها، ماهها و سالها تلاش ميکنند تا رساله خود را به سرانجام برسانند و با روشهايي که مرسوم است ایده علمی خود را به جامعه علمی روز دنیا اثبات کنند.
پس از دفاع از رساله دکترا، که این هم خودش خوان هشتمی محسوب ميشود، ميتوان گفت که عیار دانشجو جهت فعالیت علمی در زمینه علمی خودش سنجیده و تائید شده است....از طرف دیگر، سال گذشته بنده مانند هزاران دانشجوی دیگر پس از تلاش و مطالعه درآزمون ورودی یکی از رشتههاي فنی شرکت کرده؛ پس از قبولی در مصاحبه در دوره دکترا مشغول به تحصیل شدم. مدتی که گذشت متوجه شدیم تعدادی دانشجوی نوبت دومی هم به جمع مان اضافه شدهاند که پس از مدتی با اندک کندوکاوی متوجه شدیم اصل قضیه چیست! بله، دانشجوهاي بورس خارج که به دلیل عدم منابع ارزی تبدیل به بورس داخل شدهاند و روند گزینش آنها از قبل طی شده است؛ حکم بورسشان صادر شده است، مقرری ماهیانهشان واریز ميشود و بدون آزمون ورودی و رقابت با داوطلبان دیگر سر کلاس درس کنارمان مينشینند!
عمق این ظلم وقتی مشخص ميشود که بپرسیم: آیا دانشجویانی که حتی یک مقاله اصطلاحاً ISI ندارند؛ آزمون ورودی ندادهاند آزمون جامع ندادهاند؛ جهت بورسشان هزینه به بیتالمال تحمیل کردهاند، سزاوار بورس (نمیگویم خارج بلکه حتی بورس داخل) هستند یا دانشجویانی که بر اساس شایستگی و حداقل با رقابت و گذراندن آزمون وارد دانشگاه شدهاند؟
آیا دانشجویان فارغالتحصیل که پس از 5 سال زحمت شبانه روزی دفاع کردهاند و خود را به لحاظ علمی اثبات کرده اند و یا سال آخری هستند شایسته جذب هیات علمی هستند یا این گزینش شدههاي فرمایشی زودتر از موعد؟ آیا دانشجویان المپیادی و استعداد درخشان که قبلاً خارج رفته و در دانشگاههاي سطح یک دنیا تحصیل کردهاند و الان برگشته اند شایسته جذب هیات علمی هستند یا اینکه دانشجویانی که آزمون خود را پس ندادهاند برای بورس خارج بفرستیم؟
شخص بنده ميشناسم چند نفر از دانشجویان سال دوم، سوم و یا سال آخری شریفی که بعد از دو سال جذبشان از طرف دانشگاههايي که به آنها وعده دادهاند کنسل شد. شخص بنده ميشناسم یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه برکلی در رشته برق که دانشگاههاي تهران جذبش نکردند اما در همان رشته و همان زمینه ظرفیت بورس باز کردهاند.
شخص بنده ميشناسم از دانشجویان فنی شریف که شاگرد دوم یا سوم کارشناسی با معدل بالای 18 بوده و در فراخوان سایت جذب شرکت کرد اما در دانشگاههاي شهرستان دعوت به مصاحبه نشد.
جالب این هست که این افراد همهشان مذهبی، با اخلاق و حتی از نظر سیاسی موافق بودهاند اما قربانی پارتیبازیها و نورچشميها شدهاند...
البته بنده نميگویم همه ظرفیتها و جذب بورس به این منوال بوده است. قطعا دانشجویانی هم هستند که بنده آنها را ميشناسم که به صورت طبیعی سیکل جذب و یا بورسشان هرچند پس از دو سال اتلاف وقت طی شده است و بر اساس صلاحیتشان جذب شدهاند. شخص بنده نیز موفق به کسب بورسیه از یکی از دانشگاههاي استان بومی هم شدهام و پروندهام در دست بررسی است اما حتی اگر 10 درصد این جذبها هم به این نحو باشد واقعا ظلم در حق هزاران تن از دانشجویان دیگر است. لذا از بهارنیوز خواهشمندم این مطالب را به گوش سرپرست وزارت علوم یا وزیر آینده علوم و یا حتی شخص رئیس جمهور برساند.
به امید آزادی (126764)