محمد حیدرپور، ضمن اشاره به تاریخچه شکلگیری حاشیهنشینی از قرن ۱۹ که در کشورهای صنعتی همزمان با صنعتی شدن ایجاد شد، افزود: پدیده حاشیهنشینی در کشورهای در حال توسعه و صنعتی همزمان با جریان مدرنیزاسیون شکل گرفت و در کشور ایران هم به وجود آمد، اما به دلیل عدم برنامهریزی کارآمد اقتصادی در ایران این پدیده تبدیل به معضلی اجتماعی شد.این جامعه شناس شهری با بیان اینکه حاشیهنشینی در ایران به دلیل اصلاحات ارضی شکل گرفت و با مهاجرت گستردهای روبرو شد ،تاکید کرد: همزمان با صنعتی شدن در دهه ۵۰ این معضل در کشور به وجود آمد و با درآمدهای نفتی بعد از انقلاب این پدیده گستردهتر شد که به دلیل عدم کارآمدی برنامههای اقتصادی نه تنها در دورههای قبل بلکه در شرایط کنونی هم این موضوع حل نشده باقی مانده و همچنان رو به گسترش است.وی که معتقد است در کشورهای توسعه یافته افراد ساکن در نقاط حاشیهنشین افراد فرهنگی و اغلب با سطح اجتماعی بسیار بالا هستند ،گفت: اما در حومه شهرهای بزرگ ایران، حاشیهها محل زندگی اقشار بسیار ضعیفی شده که خود منجر به شکلگیری انواع ناهنجاریهای اجتماعی در این نقاط میشود؛ این در حالیست که کارتن خوابها، انواع باندها و قتلهای زنجیرهای رخ داده در شهرها ناشی از نواحی ایجاد شده در حاشیه شهرهاست.
حیدرپور ادامه داد: حاشیهنشینان افرادی هستند که از شهرهای کوچک به منظور فعالیت و اشتغال به شهرهای بزرگ آمدند که به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی، عدم سرمایهگذاری مولد در جامعه، تشدید رویه دلالی و واردات کالاهای بی سر و سامان اکنون به حاشیه شهرها مهاجرت کردهاند؛ حاشیهنشینان کسانی هستند که به دلیل ناتوانی مالی نسبت به شرایط اقتصادی با وجود معضلات موجود در حومه شهر مانند اعتیاد، فحشا و انواع دیگر ناهنجاریهای اجتماعی باز هم به زندگی در نقاط حاشیهای شهر تن دادهاند.این جامعهشناس شهری - فرهنگی فقدان دیدگاههای راهبردی ،فساد مالی و همچنین اجرای برنامههای خاص در هر دولت را از عوامل تشدید کننده معضل حاشیهنشینی دانست و گفت: با نبود مدیریت کارآمد این مسئله سالانه بیش از پیش در کشور تشدید میشود.وی افزود: با توجه به اینکه ایجاد مراکز بهداشتی و رفاهی یکی از برنامههای دولت برای ساکنین حاشیهنشین است اما این خدمات نمیتواند پاسخگوی تمامی نیازهای این ساکنین باشد و این افراد همچنان با مسائل عدیده بهداشتی، رفاهی و آموزشی روبه رو هستند.
این جامعهشناس شهری حاشیهنشینی را عاملی برای بازتولید فقر در اجتماع دانست و تاکید کرد: کودکانی که در نواحی حاشیه شهرها رشد میکنند مستعد انواع جرائم، خشونتها و تشکیل انواع باندهای ضد اجتماعی هستند؛ مسئلهای که میتواند در آینده روی فرهنگ و سنت جامعه تاثیرگذار باشد، زیرا زمانی که کودکان آموزش مطلوبی نداشته باشند و در جامعه فرهنگ آموزی را به درستی دریافت نکنند و حتی با حداقل رفاه، بهداشت و آموزش رشد یابند، مسیر جامعه به درستی شکل نمیگیرد و باعث میشود جوانان هم نتوانند استعدادهای خود را به شکل صحیح بروز دهند.وی که پدیده حاشیه نشینی را عاملی برای تشدید ناامنیها، تشکیل انواع باندهای زورگویی و فسادهای اجتماعی و همچنین باعث ایجاد شکاف طبقاتی در جامعه میداند، معتقد است: وقتی بی عدالت در جامعه به صورت آشکار احساس شود خود میتواند باعث نارضایتی و بحران لایههای مختلف اجتماع شود لذا نیاز است تا کارگزاران با اصلاح مدیریت منابع مالی و برنامهریزیها در راستای کاهش شکاف طبقاتی حرکت کنند.حیدرپور با بیان اینکه باید نخبگان علمی و حاکمیتی راهکارهایی را برای کاهش معضل حاشیهنشینی ارائه دهند، خاطرنشان کرد: باید به نخبگان ملی و جامعه شناسان که میتوانند در جهت کمک به جلوگیری از تشدید این مشکل جامعه را یاری کنند اهمیت داده شود این در حالیست که این مسئله تنها با اعتماد به نخبگان جامعه به سرانجام خواهد رسید.