احمدی‌نژاد: پول نیست؟ من می‌دانم کجاست

گروه سياسي: محمود احمدی نژاد عصر ديروز در اجتماع مسجد حضرت زینب (س) حصارک کرج گفت: پول نیست؟! اگر میگن پول نیست یک تماس با من بگیرند تا من جا‌هایی که پول‌ها خوابیده نشون میدم! وی همچنین در بخشی از سخنرانیش گفت: اگر طرح هدفمندی یارانه‌ها را درست اجرا می‌کردند، اکنون می‌شد به هر ایرانی یک میلیون تومان پرداخت کرد. متن کامل سخنان وي به شرح زیر می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لوليك الفرج والعافيه والنصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه والمستشهدين بين يديه
 خداوند را سپاسگزارم که در ایام عزای حسینی(ع) توفیق حضور در جمع شما مردم مومن، انقلابی و فداکار حصارک و کرج و استان البرز را عنایت فرمود.
 مردم این استان، مردمانی خدمتگزار، صبور، پر تلاش و دوست‌داشتنی هستند. نمونه ای از همه خوبی های ایرانیان در این منطقه قابل مشاهده است.
 خیل عظیم شهیدان و جانبازان و ایثارگران این استان نشان از عظمت و اصالت و بزرگواری مردم این خطه و عشق آنان به آرمانهای انقلاب و پیامبر خاتم(ص) و اهل بیت گرامی او است.
 یاد آنان و یاد امام راحل(ره) و همه شهیدان و جانبازان و آزادگان و ایثارگران را گرامی می داریم.
عزیزان در محضر شما دو مطلب را عرض می نمایم؛
 اول؛ درباره قیام امام حسین(ع) و مفهوم کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا و دوم درباره شرایط کشور است.
 شما می دانید که انسان دارای دو وجه زندگانی و حیات مادی و روح و حیات ابدی و علوی است.
 برای زنده ماندن و حضور در این جهان مادی انسان نیازمند بدن و غرایز و اسباب زندگانی است که خداوند به بهترین وجهی به انسانها عنایت فرموده است.
 حب به زندگی و عوامل مورد نیاز آن در بالاترین شدت در وجود انسان قرار داده شده است.
 لیکن این زندگی خود مقدمه و بستر است تا حقیقت انسانی از درون آن طلوع کند.
 قرار است از دل موجود این جهانی و زندگی مادی، حقیقتی آسمانی و ابدی بروز کند و تجلی اسماء الهی و خلیفه خداوند در این عالم باشد.
 وجه زندگی و حیات مادی عبارت از تلاش برای تامین نیازهای آن مانند غذا، پوشاک، بهداشت، ازدواج و تفریح است.
 لیکن این مقدمه است. باید حقیقت انسانی از این سطح طلوع کند و تا خدا بالا برود.
 اگر فقط وجه مادی مد نظر بود انسان تفاوتی با دیگر موجودات نداشت و اصلاً اهمیت بیشتری نداشت.
 مهم این است که انسان باید با اختیار خود و از بستر زندگی مادی، حیات ابدی، کرامت انسانی و شان الهی خود را انتخاب کند و با اندیشه و عمل خود آن را بسازد. این لازمه کمال است. اگر آزادی و انتخاب نبود کمال و سقوط معنا نداشت.
 در چنین شرایطی است که آزادی، عدالت و کرامت و ظلم، خودکامگی و تحقیر معنا و مفهوم پیدا می کند.
 انتخاب عاقلانه و آزاد انسانها، برقراری عدالت و تکریم شان انسانی به عبودیت، کمال و خدایی شدن می انجامد و تحمیل، ظلم، خودکامگی و تحقیر، انسانها را در سطح زندگی مادی بلکه پایین تر متوقف می کند.
 بالاترین ظلم، مانع تراشی در برابر حرکت کمالی و رشد انسانها است.
 بخش اصلی ماموریت انسان برای کمال و رشد انسانی، عبارت از مقابله با ظلم و خودکامگی، بی عدالتی و تبعیض و تلاش برای استقرار عدالت و آزادی و برداشتن موانع رشد است.
 کسانی که نسبت به سرنوشت جامعه و این امور بی تفاوتند در واقع فاقد رشد انسانی اند و دربند خودخواهی و زندگی مادی متوقف شده اند.
 تمام زندگی انسان توام با انتخاب بین آزادی یا اسارت، ظلم یا عدل و کمال یا سقوط خود و دیگران است.
 انسان برای همین انتخاب ها آفریده شده است و همین انتخاب‌های پی در پی انسان را به خلیفه اللهی می رساند و یا خدای ناکرده به پایین ترین سطح از انحطاط تنزل می‌دهد.
  تمام پیامبران و صالحان برای دعوت به انتخاب درست و رشد و کمال آمده اند.
 در سوی دیگر شیاطین انسانها را به سقوط دعوت می کنند و در برابر سیر کمالی انسانها مانع تراشی می کنند.
 قله کمال خواهی و رشد انسانی آمادگی برای فداکاری یعنی عبور از وجه مادی و دنیایی زندگی برای دفاع از حق، دفاع از مظلوم و دفاع از ارزشهای انسانی است.
 نه اینکه زندگانی نمی کنند و لذت نمی برند بلکه در آن سطح اسیر نمی شوند.
 انسانها به هر مقدار که آماده اند وجود مادی خود و حیثیات آن را در این راه فدا کنند در مسیر کمال قرار دارند و انسان کامل آماده است همه آنچه در این دنیا دارد برای آگاهی و نجات انسانها از ظلم و جهل فدا کند.
 این همان حیات ابدی و جاودانگی است.
 کربلا صحنه‌ همیشه تاریخ انسان است. حق یعنی همه ارزشها و دعوت الهی برای انسان بودن و انسان شدن و نیل به اوج مقام خلیفه اللهی در یک سو قرار دارد و باطل یعنی خودپرستی، دنیاخواهی و برتری جویی، ظلم، استبداد و تحقیر انسانها در سوی دیگر ایستاده است.
 امام(ع) که انسان کامل است نمی تواند ظلم و تحقیر را بپذیرد. او نمی‌تواند نابودی حقیقت انسانی مردم را تحت سیطره خودپرستان تحمل کند. او نمی‌تواند به بردگی کشیدن انسانها را نظاره کند.
 آن امامی که در مقابل ظلم نایستد و بر عدالت پافشاری نکند امام نیست.
 کربلا تجلی توحید ناب و ظهور اسماء الهی است . هیچ تعلقی به زندگی مادی باقی نمانده و همه‌اش شوق و گرایش به سوی بالا و خدایی شدن است.
  حتی کودک شش ماهه نیز سرباز است و پدر آماده تقدیم او به ساحت خداوند و راه رهایی انسانها است.
 بالاترین تجلی عشق و عاطفه، شجاعت و فداکاری، آگاهی و معرفت و ایثار و عبودیت در کربلا متجلی شده است.
 در جبهه مقابل اما همه زشتی‌ها، انحطاط‌ها از خودپرستی، حسادت و جهالت، تا کینه‌توزی، شقاوت و دنائت همه گرد آمده‌اند.
 آمده بودند تا جبهه حق و جریان حقیقت را ریشه‌کن و خیال خود را برای همیشه راحت کنند.
 برای همین است که وقتی دیدند پرچم حقیقت و خورشید درخشان هدایت از بدن های مطهر طلوع کرده است، در صدد محو آن برآمدند و بر پیکر ها اسب تاختند.
 تلاش کردند کینه ها و تحقیر های خود در برابر عزت مردان و زنان الهی را با متلاشی کردن بدن‌ها تخلیه کنند.
 کربلا و کربلایی ها جاودانه اند چراکه همه وجود مادی خود را فدا کردند.
عزیزان من؛
 همه ما هر لحظه در کربلا حضور داریم. هر روز ناگزیر از انتخاب هستیم. باید انتخاب کنیم. این راه یا آن راه، راه سومی وجود ندارد.
 مکتب امام حسین (ع) تنها راه کمال و مکتب آزادی‌خواهی، مقابله با ظلم و حمایت از مظلوم است و رمز اینکه امام عصر(ع) نیز با پرچم امام حسین(ع) حرکت می‌کند در همین نکته نهفته است.
 یاد و زیارت امام حسین(ع) باید به تقویت این روحیه بینجامد.
 برخی تصور می کنند با زیارت ثواب جمع می کنند و به بهشت می روند.
 غافل از اینکه ثواب زیارت همین تقویت روحیه ظلم‌ستیزی، عدالت‌طلبی و حق‌خواهی است و اگر این نباشد ثوابی وجود ندارد و زیارتی انجام نشده است.
 جای تعجب است که عده ای ادعا می کنند ندای هل من ناصر حسینی را از پس 1400 سال شنیده اند لیکن فریاد هل من ناصر امام حاضر، حضرت صاحب العصر و الزمان(ع) را که بیش از 1150 سال است در جهان پیچیده است، نمی‌شنوند.
عزیزان من؛
 یاری امام حسین(ع) در عصر حاضر، یعنی یاری امام عصر(ع) و بدون این، ادعایی بیش نیست.
 شیطان در آن زمان به نحوی مانع از رسیدن ندای امام حسین(ع) و یاری او شد و امروز با غافل کردن انسانها از وجود و حضور امام حی و حاضر همان کار را می کند.
 امروز حسینی بودن همان مهدوی بودن است.
  مقابله با ظلم و ظالم و تلاش برای دفاع از مظلوم و استقرار حقیقت توحید که در سایه آزادی و عدالت به دست خواهد آمد جوهره مهدویت و ولایت است.
 به فضل الهی، امروز عشق به راه امام حسین(ع) در گستره جهانی به سرعت به معرفت امام عصر(ع) و همگرایی برای مطالبه آزادی و عدالت و مقابله با ظلم و استکبار منتهی گردیده است.
 آینده قطعی متعلق به حق طلبان، آزادی خواهان و عدالت جویان و ظهور و استقرار مدیریت الهی و انسانی امام عصر(ع) و صالحان و موحدان است.
 در جهان آینده جایی برای ظالمان و برتری‌جویان وجود ندارد.
مطلب دوم درباره وضع کشور است.
 انقلاب عظیم اسلامی با پیروی از مکتب امام حسین(ع) و برای یاری امام عصر(ع) پایه گذاری شد و به پیروزی رسید. دستاوردها بی‌نظیر است اما متاسفانه عده ای راه و مقصد انقلاب را فراموش کرده اند.
 جریاناتی بروز کرده اند که سنخیتی با آن راه و آرمان ندارند.
 این روزها اکثریت مردم به لحاظ اقتصادی و معیشتی بسیار تحت فشار قرار دارند و بسیاری در نقطه شکنندگی قرار گرفته‌اند.
 فشار دشمنان از یک سو و بی تدبیری از سوی دیگر عرصه را بر مردم تنگ کرده است.
 برنامه روشن و راه برون رفتی هم از ناحیه مقامات و مدیران ارشد ارائه نمی‌شود.
 دشمنان به دنبال درهم شکستن ملت و ایران عزیزند و برخی افراد در داخل کشور هم به دنبال کسب قدرت بالاتر و یا تسویه حسابهای سیاسی‌اند.
 متاسفانه نارضایتی و بی‌اعتمادی عمومی ناشی از رفتار این مدیران روزافزون است.
 این در حالی است که کشور ما، ثروتمند و مردم ایران، آگاه، انقلابی، وفادار و اهل کار و تلاش هستند.
  شرایط فعلی خطیر و نیازمند تصمیمات بزرگ و هوشمندانه و انقلابی است.
 توانایی های ذاتی ملت ایران و ثروت بی نظیر مادی نقطه اتکاء اصلی است و تکیه بر آن و ایجاد زمینه برای رشد و فعالیت آن، تنها راه عبور از مشکلات و پیشرفت و تعالی است.
 مدیران ارشد امروز کشور همان مخالفین پر و پا قرص دولت دهم بودند که از هیچ اقدامی برای تخریب آن دولت و به شکست کشاندن برنامه‌های آن خودداری نکردند.
 اما فرزندان شما در دولت قبل با اعتقاد راسخ به ارزشهای انقلاب و تکیه بر توان مردم و ثروت کشور تمام وجود خود را صرف خدمت به مردم و تعالی کشور کردند.
 در مدت کوتاهی دستاوردهای بزرگ حاصل شد.
 در عمرانی و آبادانی و زیرساخت ها کار بی نظیری انجام شد.
 در سرمایه‌گذاری صنعتی به بیش از دو برابر قبل از آن رسیدیم.
 در علم و فن‌آوری جهش اتفاق افتاد. ایران هسته ای شد، ماهواره و موجود زنده به فضا فرستاده شد.
 طرح های بزرگ مثل کنترل مصرف سوخت، هدفمندی یارانه‌ها، سهام عدالت، مسکن مهر، بنگاه های کوچک زود بازده و قرض الحسنه ها اجرا شد و فاصله طبقاتی کاهش پیدا کرد.
 اما دو جریان از بیرون و از داخل برای توقف حرکت پرشتاب ملت فعال شدند.
 می‌خواهند اصل اندیشه و مدیریت مردمی و انقلابی را منزوی کنند و با فضاسازی، اذهان را از اصل آرمانها و حقیقت موضوع مورد اختلاف منحرف نمایند.
 برخورد با دوستان اینجانب و خود این خادم کوچک در دستور کار قرار گرفت.
 کسانی که هیچ نقطه درخشانی از خدمت در کارنامه خود ندارند می‌خواهند خادمان را از صحنه حذف کنند.
 سنگین‌ترین تخریب‌ها و برخوردهای قضایی برای حذف خادمان از صحنه سیاسی از اوایل سال 1390 آغاز شده است.
 در سه سال اخیر برخوردها تشدید شد و صدها نفر از مردان و زنان به صرف حمایت از دولت دهم و یا اظهار نظر و یا انتقاد از وضع موجود و دستگاه قضایی تحت تعقیب قرار گرفته اند و بسیاری در زندان هستند.
 اصرار دارند پاک ترین و وطن پرست ترین دولت پس از انقلاب را متهم و فرزندان انقلابی و خادم ملت را از عرصه سیاسی حذف کنند.
 بدون رعایت قوانین و ضوابط، خودشان اتهام می زنند، خودشان شکایت می کنند و خودشان هم محاکمه و مجازات می کنند.
 با آقای بقایی بدترین برخورد را کردند و اخیراً آقای مشایی و آقای جوانفکر نیز بر خلاف قانون با استفاده از زور قضایی مورد ظلم و احکام سنگینی قرار گرفته‌اند تا جایی که رسانه های استعماری از شنیدن این خبرها ذوق‌زده شده‌اند.
 آقای بقایی را غیر قانونی دستگیر و مخفیانه محاکمه و زندانی کردند و فریادهای او برای رسیدگی عادلانه و علنی به جایی نرسید.
 امروز نیز در زندان تلفن او را قطع کرده‌اند.
 سالها تلاش کردند آقای مشایی آن مرد اندیشمند، پاک و دلسوز و مدیر موفق و خدوم را با سنگین‌ترین هجمه ناجوانمردانه تبلیغی تخریب کنند.
 به صرف اعتراض به حکم ظالمانه علیه آقای بقایی و اعتراض به دخالت‌های انگلیس و دیگران، او را شبانه و در خیابان دستگیر کردند.
 به طور غیر قانونی چند ماه زندان و ملاقات با خانواده را ممنوع و اخیراً تلفن را نیز قطع کرده‌اند. بدون رعایت قوانین جلسه‌ای را به نام دادگاه تشکیل داده‌اند.
 حتی چند دقیقه از سخنان آقای مشایی را نیز پخش نکردند.
 احکامی آماده کرده‌اند و به هر شکل می‌خواهند صادر کنند. حتی به فکر آبروی دستگاه قضایی و آبروی کشور و انقلاب هم نیستند.
 اخیراً آقای بقایی به رییس دستگاه قضایی گفته است ظالم.
 ظرف یک ماه خودشان شکایت و خودشان هم رسیدگی کردند و شش ماه زندان دادند.
 اما بیش از سه سال است که آقای بقایی از بازپرس و قاضی شکایت کرده است ولی مطلقاً رسیدگی نشده است.
 برای آقای جوانفکر در هر اظهار نظر و یا انتقاد به دستگاه قضایی یک پرونده باز کرده‌اند به طوری که روزانه باید به یک بازپرسی و یا دادگاه مراجعه نماید.
 وقتی با این افراد چنین می کنند تکلیف بقیه معلوم است
 نقل کرده اند که سال گذشته بازپرس علناً می‌گفت که صدها نفر از طرفداران احمدی‌نژاد در فهرست دستگیری قرار دارند.
 با دستگیری جوانان و مردان و زنان و فعالان رسانه ای و سیاسی به طور خاص آقایان مشایی، بقایی و جوانفکر می گویند می‌خواهند پر و بال این خادم کوچک را بشکنند و او را مهار کنند.
 من که کسی نیستم. یک فرزند و یک خادم و نوکر مردم و البته معتقد و پایبند و مدافع حقوق اساسی ملت، ارزشها و آرمانهای انقلاب و باورمند به خدا و امام زمان(ع) هستم.
 مشکل شما فقط با ما نیست بلکه مشکل اصلی شما با مردم است. این کارها شرایط را برای شما سخت تر و پیچیده تر می‌کند.
  مردم از شما ناراضی‌اند. تلاش برای برخورد با بنده و دوستان بنده شما را نجات نمی دهد.
 برخورد با کسانی که مردم به آنان علاقه‌مندند برای شما محبوبیت ایجاد نمی‌کند.
حال چند سوال از شما می پرسم؛
 به نظر شما آیا برخورد با دوستان اینجانب قضایی است یا سیاسی است؟
 به نظر شما این دادگاه علنی بود یا غیر علنی؟
 به نظر شما با این کارها آنها به اهداف خود برای حذف فرزندان انقلاب می‌رسند یا نمی‌رسند؟
 به نظر شما ظلم عاقبت دارد یا عاقبت ندارد؟
 انقلاب و جمهوری اسلامی متعلق به مردم و حاصل فداکاری ملت است.
 اگر کسانی تصور می کنند می توانند انقلاب ملت را مصادره کنند اشتباه می‌کنند.
 این ملت با همه وجود از انقلاب و دستاوردهای خودش حفاظت خواهد کرد.
 ما کشور و حکومت و ثروت را متعلق به مردم می دانیم.
 ما حاکمیت گسترده چند خانواده بر کشور را نادرست و بر خلاف منطق انقلاب و جمهوری اسلامی و مضرّ به حال کشور می‌دانیم.
 ما با این نحوه اداره کشور مخالفیم. ما با دست اندازی به ثروت ملت مخالفیم. ما با فقر بی حد و برخورداری غیرقانونی عده ای خاص مخالفیم.
 ما با تلاش عده ای برای تسلیم کشور و با سلطه بیگانه به شدت مخالفیم.
 ما حق تعیین سرنوشت، آزادی، عدالت و کرامت را حق اساسی همه مردم می شناسیم.
 ما معتقدیم با ثروت عظیم کشور نباید کسی فقیر و نیازمند باشد. فقر و فاصله طبقاتی یک امر تحمیلی به ملت است و می‌شود به سرعت آن را برطرف کرد. این مستلزم روحیه انقلابی و مدیریت مردمی است.
 ما برخی از رفتارها را خلاف حقوق ملت و آرمان انقلاب و به ضرر کشور می دانیم و به آنها اعتراض داریم.
 عده ای برخورد سیاسی و حذف نیروهای دلسوز کشور و انقلاب  را در قالب برخورد قضایی دنبال می کنند و این ظلمی بزرگ به مردم، کشور و انقلاب است.
 من به مردم عرض می کنم که این رفتارها هیچگونه ارتباطی به انقلاب ندارد.
 امیدوارم دست بردارند و به راه انقلاب برگردند. این به نفع خودشان هم هست.
 من طی نامه ای این وضعیت را برای رهبر معظم انقلاب تشریح خواهم کرد.
عزیزان من؛
 امروز روز وحدت و همدلی و حضور در صحنه برای پیشبرد آرمانهای انقلاب و صیانت از کشور است. همه باید هوشیار باشند.
 همه باید دست به دست هم بدهیم برای حل مشکلات کشور و رفع گرفتاری‌های مردم.
 مردم واقعاً در فشار سنگین اقتصادی هستند و باید به فوریت کاری انجام شود.
 دشمنان نیز بدانند که آرزوی فشل کردن و انزوای ملت ایران را به گور خواهند برد.
 آنان خودشان صد ها مشکل لاینحل دارند و برای پوشاندن آنها جنگ راه می اندازند و مساله سازی می کنند.
 ملت ایران خود راه اصلاح امور را می شناسد و بر انجام آن توانایی دارد و نیازی به شما ندارد.
 پرونده و سابقه رفتار شما با ملت ها و ملت ایران بسیار تاریک و زشت و غیر قابل دفاع است.
 شما بهتر است به فکر حل مشکلات خودتان باشید.
 ملت ایران زیر بار تحمیل و زور نمی‌رود و بر دشمنانش غلبه خواهد کرد.
 ملت ایران بدخواهان و دشمنانش را از تعدی به حقوق خودش پشیمان خواهد کرد.
 از همه دست اندرکاران برگزاری مراسم و هیات امنای حسینیه و امامزاده تشکر می کنم.
 ای خدای بزرگ ما را حسینی و مهدوی بدار.
 امام زمان(عج) ما را برسان.
 عشق و معرفت او را در دلها سرشار بگردان.
 او را به خواست و دست مردم بر قله مدیریت جهان مستقر فرما.
 ملت ما و جوانان ما و رهبر ما را حفظ بفرما.
 همه ملت ها را نجات عنایت بفرما.
 همه بی‌گناهان دربند و خصوصاً عزیزان بهاری آقای مشایی و آقای بقایی را نجات عنایت بفرما.
 بدخواهان و مستکبران را منکوب بفرما.
 باران رحمتت را بر تمام سرزمین ایران ببار.
سر بلند و عزیز باشید