روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «ایام عزاداری اباعبداللهالحسین علیهالسلام و یاران باوفایش را پشت سر میگذاریم؛ ایامی که فرهنگساز است و نقش تربیتی و آگاهیبخشی آن بر هیچکس پوشیده نیست. طبعاً در انتقال ارزشها و معارف این نهضت عظیم و حماسه جاودانه، رسانهها نقش ویژهای دارند؛ بخصوص صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که باید به عنوان رسانه ملی ارائهدهنده فرهنگ و الگوی صحیح و انتقال آن به جامعه باشد؛ چرا که صدا و سیما عضو اصلی و تاثیرگذار همه خانوادهها در جامعه محسوب میشود و قطعاً میتواند برای حوزه معارف اسلامی و مناسبتهای مذهبی بخصوص فرهنگ عزاداریها در ایام محرم نقشی تاثیرگذار و مهم داشته باشد و از این فرصت طلایی استفاده بهینه نماید.
این که فعالیتهای صداوسیما چقدر با آرمانها فاصله دارد، موضوعی نیست که در یک مجال کوتاه به تمام ابعاد آن پرداخته شود اما در حوزه انتقال فرهنگ حسینی و عاشورا، عملکرد رسانه ملی منحیثالمجموع دارای اشکالاتی است که تلاش میشود به گزیدهای از آنها اشاره شود، اشکالاتی که متاسفانه این روزها صدای علما و روحانیون و دلسوزان فرهنگ اسلامی را هم درآورده است. این که امام خمینی رضوانالله تعالی علیه، صدا و سیما را دانشگاه معرفی کردند یک تفاوت نبود زیرا رسانه ملی مرکز هدایت و هویت فکری جامعه محسوب میشود و این دانشگاه بزرگ باید همچون قلهای عظیم و سرچشمهای همیشه جوشان، زلال معارض الهی، انسانی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در زندگی مردم ساری و جاری نماید و کسانی که در این دانشگاه تاثیرگذار، سیاستگذاری و برنامهریزی میکنند علاوه بر آن که جایگاه مهم خود را میشناسند و بدانند که مهمترین بعد رسانه ملی تبلیغ و تبیین اهداف انقلاب اسلامی بر پایه تعالیم اصیل و صحیح سفارش شده از سوی بزرگان دین است.
آن چه این روزها و البته در طول چند دهه گذشته در حوزه تبلیغ فرهنگ حسینی و نهضت عاشورا دیدهایم، نشاندهنده آن است که متاسفانه سیاستگزاران رسانه ملی به تکلیف خود در این حوزه بخوبی آگاه نیستند و این مدعا را از میان برنامههایی که در حوزه تبیین فرهنگ عاشورا از صدا و سیما پخش میشود میتوان براحتی دریافت و همچنین میتوان پی برد که سفارشهای مکرری که امام خمینی درباره برنامههای مذهبی، برگزاری عزاداری سنتی و فلسفه و انگیزه معرفی صحیح معارف دینی و حماسه حسینی داشتند، چقدر مهم بوده و هستند.
یکی از سفارشها و توصیههای اکید امام خمینی این بود که «لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و مدح ائمه معصومین علیهمالسلام علاوه بر رعایت حرمت و شان اولیای الهی، به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمکاران هر عصر یادآوری شوند و یزید و یزیدیان زمان در مراسم مذهبی و عزاداری معرفی گردند و ملت با آگاهی و شناخت کافی از آنان به مقابله و استقامت و مبارزه با آنان بپردازند. امروز که یزیدیان زمان در قالب سیاستگذاران دولتهای استعمارگر و مستبد مانند آمریکا، دولت صهیونیستی، رژیم آل سعود و دیگر همپالگیهای آنان در اقصی نقاط جهان به ستمگری و قتل و تجاوز مشغولند، رسانه ملی ما تا چه حد توانسته است در برنامههای مذهبی و عزاداری خود این مفهوم را معرفی و تبیین نماید؟ آیا این مهم میتواند در قالب مداحیهایی که با هزار بار تکرار کردن «سینسین»، «حوسحوس» به جای خواندن نوحهها و مرثیههایی با مضمون عالی و هدایتگر پخش میگردد، محقق شود؟
تاسف بار است که برنامههای مذهبی و مداحی تلویزیون در حد سایز برنامههای سرگرمکننده سقوط کرده و بدون آن که کمترین معرفتی نسبت به فلسفه قیام امام حسین علیهالسلام و مبارزات سایر ائمه علیهمالسلام بدهند، بهترین فرصتهای محرم و صفر و ایام فاطمیه و رمضان و شعبان را از دست میدهند و تاسفبارتر این که برنامههایی به عنوان برنامه مذهبی و عزاداری تهیه و پخش میشوند که خود آنها ابزاری برای فاصله گرفتن جوانان از دین، اخلاق و آداب اسلامی تبدیل میشوند.
این که در برنامههای عزاداری به نوآوری اهمیت بدهیم، البته نکته مثبتی است، اما باید توجه داشت که برای تهیه برنامههای نوآورانه باید مایه اصلی آن را هم صحیح انتخاب کرد تا خدای ناکرده انتخاب غلط خود به فاجعهای در فرهنگ عزاداری تبدیل نشود. هنوز فراموش نکردهایم که آدمهای تکراری که توسط صدا و سیما به عنوان مداح مطرح و مشهور شدند به مداحانی «جدیدالاختراع» تبدیل گردیدند که برخی از آنها به جرم ارتکاب بدترین تخلفات قانونی و اخلاقی و شرعی بازداشت شدند و ضربههای جبرانناپذیری به اعتقادات اسلامی و انقلابی و فرهنگ دینی مردم وارد کردند. سوالی که همواره در این زمینه افکار عمومی را به خود مشغول کرده این است که چرا دستاندرکاران رسانه ملی در بخش نوآوری مداحی، اصرار دارند مرتب به دنبال افرادی تکراری با نوحهخوانیها و سینهزنیهای سبک و با محتوای سطحی و بیگانه از روح حماسه حسینی بروند، در حالی که میتوانند با پخش سینهزنیها و نوحههایی با مضامین عالی و آمیختهای از عزاداری نوآورانه با تکیه بر سبکهای سنتی بروند که خوشبختانه در چند سال اخیر نمونههای فراوانی از آنها در شهرهای مختلف کشور مشاهده میشود.
نمونههایی که در آنها ظلمستیزی، آزادگی و مقاومت در برابر نارواها به عنوان شاخصههای اصلی حماسه حسینی مطرح میشود و همزمان با افزودن بر جاذبه عزاداری تلویزیون، واقعیت قیام عاشورا و هدف امام حسین و شهدای کربلا را یادآور میشوند. از آنان گذشته، مداحان چنین مراسمی عموماً مشهور و معروف نیستند و مانند برخی مداحان تکراری مورد علاقه دستاندرکاران رسانه ملی نیستند که به هر چیزی شباهت دارند غیر از مداح اهلبیت و صرفاً نفوذ هستند و به هیچ چیز هم رحم نمیکنند. تفرقه میاندازند، تحریک میکنند، برای مسئولین تعیین تکلیف میکنند، ناسزاگویی و بداخلاقی میکنند و اخیراً در جایگاه صدور فتوا نیز نشستهاند و خود را پایبند به فتاوای مراجع معظم تقلید نیز نمیدانند.
در گذشتههای نهچندان دور، نوحهخوانی و مرثیهخوانی توسط مداحانی با سواد، با تقوا و متدین که به کار ارزشمند و تاثیرگذار خود واقف بودند انجام میشد و به همین جهت نوحهها و مرثیهها از محتوایی عمیق و با مضمون برخوردار بودند. هر چند در زمان ما نیز هنوز افرادی هستند که سنت مداحی را با همان ویژگیها حفظ کردهاند و با خواندن نوحهها و مرثیههای پر مغز که حاوی معارف اهلبیت علیهمالسلام است، به همان راه پرافتخار ادامه میدهند. اما متاسفانه این نسب در شرایط فعلی با بیتوجهی رسانه ملی و اهمیت ندادن به نسل و سبک آنها روبروست و به همین دلیل منزوی هستند و یا با میدانداری مداحان تکراری و مورد علاقه رسانه ملی کلاً به فراموشی سپرده میشوند و به جای آنها به مداحانی با حاشیههای فراوان که خیل عظیمی از مردم را نسبت به صنف مداح و حتی مجالس عزاداری بدبین و یا بیتفاوت کردهاند میدان داده میشود.
قطعاً در ایجاد این بدبینی و بیتفاوتی مردم نسبت به مسائل دینی و معارف اسلامی رسانه ملی نقش دارد. متاسفانه این نقش تنها در میدان دادن به مداحان کمسواد و کماطلاع و حاشیهدار خلاصه نمیشود، بلکه در برنامههای سخنرانی مذهبی و افرادی که قرار است در حوزه دین و اعتقادات صحبت داشته باشند نیز این ضعف بزرگ دیده میشود و این نقیصه زمانی که انسان محتوا و سبک و سیاق مراسم قدیمی را به یاد میآورد، دردآوری بیشتری دارد.
این شعر پرمحتوا را که گفته است:
تو سر دادی که سر در پیش نامردان فرو ناید
تو جان دادی که جان هر دو عالم را کنی احیاء
جوان دادی که تا انسان جوانمردی بیاموزد
تو هستی دادهای تا هستی از تو گشت پابرجا
اسیری عیالت را چنین تفسیر عقل آمد
کهای انسان ز پای خویش بند بردگی بگشا
بود نام گرامت ورد ما اما بسی افسوس
که افکار تو را وارونه شد تفسیر سر تا پا
مقایسه کنید با این مطلب سخیف که به عنوان شعر و مرثیه در برخی مداحیها خوانده شده، آنجا که میگوید:
«قربون چشمای شهلات و ابروی پیوستهات»
یا اینکه میگوید:
چشات مه و ملیحه
آخر از عشق خودت کار میدی دستم
عاشق و دیوونتم
از خوانندگان گرامی روزنامه به خاطر آوردن این چند خط عذرخواهی میشود؛ چرا که بدون نوشتن این خزعبلات نمیشود عمق فاجعهای را که افرادی به عنوان مداح برای فرهنگ و نهضت حسینی آفریده اند، نشان داد. ذکر این نکته نیز لازم است که آوردن چند بیت مضحک در اینجا به معنی پخش آن از صداوسیما نیست، بلکه یادآوری بها دادن به مداحان تکراری و شعرهای سبک آنان و ضرورت فاصله گرفتن رادیو و تلویزیون از این قبیل افراد و پرهیز از غرق شدن در پخش مرتب برنامه چند نفر انگشت شمار است.
حال شاید بهتر بتوان منظور امام خمینی را درک کرد که میفرمودند: «... ما میتوانیم به وسیله دستگاههایی که داریم، به وسیله همین صداوسیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروههایی که خارج میروند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم. اگر آن طوری که هست و آنطوری که خدای تبارک و تعالی فرموده، آنطوری که در روایات و در قرآن ما هست، آنطور به مردم ارائه بدهیم، و به دنیا ارائه بدهیم همین خودش از هزارها توپ و تانک بیشتر میتواند موثر باشد...» نقش رسانه ملی و گرایش دستاندرکاران آن مجموعه را در ترویج مداحیهای سطحی و پخش بعضی سخنرانیهای بیمحتوا و حتی گاهی با محتوای خلاف را در بهوجودآمدن وضعیت نامطلوب در عزاداریها نمیتوان نادیده گرفت. صداوسیما در حوزه معارف دینی هر چقدر که در سالهای اول انقلاب با پخش سخنرانیهای پرمحتوا و مداحیهای اصیل و سنتی و پرمغز در ترویج نهضت حسینی و فرهنگ عاشورا نقشی پررنگ داشت، متاسفانه در دهههای اخیر از طریق همراهی عجیب با مداحان بیسواد و پخش مطالب بیمحتوا و سطحی به جای ترویج فرهنگ عاشورا به ترویجکننده سطحینگری و بیمحتوایی تبدیل شده و تاسف بارتر این که به جای این که رسانه ملی باشد دربست در اختیار تفکری خاص و افرادی خاص قرار گرفته است.
این رویکرد، اعتبار رسانه ملی را کاهش میدهد و به نفع هیچکس نیست. رسانه ملی باید در چشم همه معتبر باشد و آحاد مردم تمام برنامههای آن را قابل اعتنا و اعتماد بدانند و به رسانهای تبدیل شود که انتظار میرود در شان نظام جمهوری اسلامی باشد و معارف دینی و تعالیم ارزشی و اسلامی را بهگونهای ترویج نماید که موجب عظمت یافتن ارزشها و معارف گردد نه موجب تحقیر و سرشکستگی آن. رسانه ملی میتواند با پخش نوحه خوانیهای مداحان متدین که فراوانند، معارف اهلبیت علیهم السلام را رواج دهد. این روش میتواند اعتبار جامعه مداحان را تحکیم کند و راه را برای پالایش جامعه از روشهای نادرستی که بعضی مداحان ترویج میکنند هموار سازد. با رعایت این معیار است که رسانه ملی میتواند در بخش مذهبی در قامت یک دانشگاه عمومی جلوه کند.