وی تصریح کرد: متاسفانه آنچه اکنون در کشور دیده میشد این است که یک موضوعی پررنگ میشود؛ بدون اینکه علل و عوامل و چگونگی آن مورد بررسی قرار گیرد و یکی از این موارد نقدینگی است.رییس سابق اتاق بازرگانی ایران و تهران ادامه داد: نقدینگی، و مقدار آن باید با حجم تولید ناخالص داخلی هماهنگ باشد؛ وگرنه زیاد و کم نقدینگی مهم نیست، بلکه تعادل میان میزان نقدینگی و تولید ناخالص داخلی اهمیت دارد و اینکه اگر رشد نقدینگی با رشد تولید داخلی هماهنگ باشد، مشکلی ایجاد نمیشود.آلاسحاق بیان کرد: آنچه تبدیل به مشکل میشود، این است که تعادل میان حجم نقدینگی و میزان تولید داخلی بههم بخورد و به عبارتی، اگر نسبت نقدینگی با نسبت رشد تولید متعادل نباشد، مشکل بهوجود میآید. فرض کنید اگر رشد تولید برابر با A و در مقابل رشد نقدینگی برابر با 5A باشد،خطرناک است، اما اگر رشد تولید و رشد نقدینگی متوازن باشد، مشکل ایجاد نمیشود.
اثر مثبت حرکت نقدینگی به سمت تولید
رییس سابق اتاق بازرگانی ایران و تهران در ادامه گفت: شرایط نقدینگی و رابطه آن با بقیه ارکان اقتصادی نکته مهمی است. نکته دیگر نیز هدایت نقدینگی و جهتگیری آن است که اهمیت دارد، به طوری که اگر نقدینگی به سمت تولید برود، خیلی مضر نبوده و حتی باعث افزایش تولید میشود.آلاسحاق با اشاره به نقدینگی یکهزار و 602 هزار میلیارد تومانی، افزود: اکنون که دارای این حجم از نقدینگی هستیم، اگر نقدینگی به سمت تولید برود، با توجه به مشکلات آنها در تامین سرمایه در گردش، سرمایه، سرمایهگذاری و ... این نقدینگی میتواند در جهت مثبت و تولید نیز حرکت کند.وی افزود: حالا که نرخ ارز تغییر کرده و افزایش یافته، تولیدکنندگان برای تامین مواداولیه و تولید احتیاج به ریال بیشتری دارند. یعنی اگر در گذشته مواد اولیه را با دلار ۳۸۰۰ تومان تهیه میکردند، اکنون باید با دلار ۷هزار تومان تهیه کنند که این ۲برابر شدن احتیاج به ۲برابر ریال دارد، زیرا تولیدکنندگان که قادر نیستند و چنین سرمایهای ندارند، بنابراین نظام بانکی باید این نقدینگی را به بخش تولید هدایت کند و باعث افزایش تولید شود تا مشکلات راحتتر حل شود.رییس سابق اتاق بازرگانی ایران و تهران عنوان کرد: اگر نقدینگی به بخش تولید نرود و زمینه فعالیت مثبت اقتصادی ایجاد نشود در آن صورت نقدینگی جایی برای خود ندارد و سراغ ارز، طلا و حتی کالا میرود، آنجاست که خطرناک میشود، یعنی مشکل در نحوه هدایت نقدینگی و ترکیب آن است.
چرا نقدینگی اضافه شده است؟
آلاسحاق متذکر شد: پس از آن باید در ریشههای نقدینگی ریزتر شد و اینکه چرا نقدینگی اضافه شده است؟ چه مقدار به دولت و چه مقدار به نهادهای دیگر بازمیگردد؟ چقدر به پایه پولی مربوط است؟ چه میزان به بدهیهای بانکها به بانک مرکزی مربوط است؟ چقدر توسط مووسسات مالی و اعتباری ایجاد شده است و آنها خلق پول کردهاند؟وی بیان کرد: همچنین باید بررسی کرد که آیا نقدینگی یکدفعه ایجاد شده است؟ یا این وضع در یک پروسه زمانی بهوجود آمده است؟ این وضعیت مربوط به یک یا دوسال نیست، بلکه مجموعه جریانات و تصمیمگیریهایی که در اقتصاد اتفاق افتاده، سبب این مساله شده؛ در حالی که در آن دوران کسی نمیگفت چرا نقدینگی ایجاد شده، زیرا همه میگفتند تورم تک رقمی است و کسی اعتراض به بالا رفتن نقدینگی نداشت و اکنون این نگرانی وجود دارد که اگر این حجم نقدینگی بترکد، چه تورمی در انتظارمان خواهد بود؟این فعال اقتصادی عنوان کرد: آیا این موارد یکشبه اتفاق افتاده است؟ مسلما خیر، بلکه این شرایط در چندسال و به صورت آرام آرام اتفاق افتاده است. باید پرسید چرا آن زمان تحلیلها جور دیگری بود و اکنون به شیوه دیگری است؟وی اظهار کرد: بعضی از مسایل را اگر ریشهای تحلیل و بررسی نکنیم، هدایت و جهت ذهن عمومی را اشتباه سوق داده و هم مسوولان و تصمیمگیران را به سمت غیرمنطقی سوق میدهیم.
به اقتصاد نمیتوان انتزاعی نگاه کرد
رییس اتاق بازرگانی ایران و عراق تاکید کرد: واقعیت این است که به حوزه اقتصاد نمیتوان انتزاعی نگاه کرد. باید همه علل و عوامل آن را با هم دید و همچنین با نگاه اولیه و سطحی نمیتوان مسایل اقتصادی را تجزیه و تحلیل کرد. یک کار تحلیلی و ریشهای عمیق میطلبد و متاسفانه وقتی مسایل از حوزه واقعی بیرون آمد و به حوزه دیگری وارد شد و تبدیل به موارد سیاسی، اجتماعی و... شد و دست کسانی افتاد که سیاسی تجزیه و تحلیل میکنند نه اقتصادی، این مشکلات را بهوجود میآورد.آلاسحاق گفت: اکنون مسایل علمی اقتصادی با شاخصهای سیاسی تجزیه و تحلیل میشوند که این درد بزرگ ماست؛ یعنی سیاسیون نقاط اولیه کار را میگیرند و در جهت سیاسی بزرگ و کوچک میکنند؛ در صورتیکه مسایل ریشهای اقتصادی را این گونه نمیتوان بررسی کرد.وی افزود: از جمله این موارد مساله نقدینگی است، زیرا هنگامیکه رشد نقدینگی با رشد تولید هماهنگ و موزون باشد، جای نگرانی نیست، بلکه نگرانی عدم تعادل رشد تولید و رشد نقدینگی است.
اقتصاد را با متر سیاسی اندازهگیری نکنید
آلاسحاق درباره رشد اقتصادی اعلام شد از سوی بانک مرکزی برای بهار ۹۷ و لمس آن در جامعه توضیح داد: واقعیت این است شاخصهایی که بانک مرکزی اعلام میکند، متعلق به خود است و با شاخصهای سیاسی و عامه مردم فرق دارد.مثلا ما میگوییم تورم براساس شاخصها با فرمت خاصی حساب شده و ۳۰۰قلم کالا را بررسی میکنند؛ در صورتی که مردم درباره تورم چیز دیگری را حس میکنند و در زندگی واقعی قیمت مرغ، گوشت و... چند برابر شده است.وی توضیح داد: تعارضهایی که وجود دارد، در نتیجه تعاریف واژههایی مانند رشد، تورم و... مسایل علمی را نمیتوان با مسایل رسانهای حل و فصل کرد.آلاسحاق تاکید کرد: از رسانهها خواهش میکنم و باید توجه کنند که اکنون در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم و عدهای هنوز باور نکردهاند که این جنگ وجود دارد و در کنار آن جنگ رسانهای هم داریم و از آمار و ارقام رسانههای ما استفاده میکنند و امثال بنده نیز احساس وظیفه کرده و با رسانهها صحبت میکنیم و رسانهها نیز آن را منتشر میکنند، بنابراین باید تامل کنند تا مسایل اقتصادی با متر سیاسی اندازهگیری نشود.وی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که آحاد مردم و رسانهها و مسوولان سیاسی و... توجه کنند که اقتصاد شاخصهای خاص خود را دارد و مسایل اقتصادی را باید با تامل بیشتری دنبال کرد.