فضای مجازی توانسته در سالهای اخیر تأثیرات عمیق و غیرقابل جبرانی را در جامعه بگذارد. حضور و فعالیت سلبریتیها اعم از بازیگران، مدلها، ورزشکاران، خوانندهها و... را میتوان بهعنوان یکی از ارکان مهم در شبکههای اجتماعی معرفی کرد. در تمام دنیا یکی از جذابیتهای این فضا به اشتراک گذاشتن زندگی روزمره و فعالیتهای حرفهای سلبریتیهاست که دست بر قضا توانستهاند طرفداران میلیونی را برای خود داشته باشند.تا این جای قضیه شاید این مسائل برای جامعه امروزی خیلی عادی و طبیعی تلقی شود.
اظهارنظر سلبریتیها در همه مسائل جامعه
اما این روزها دیگر فعالیت این قشر در این شبکهها به این موارد ختم نمیشود. دیگر اتفاقی در جامعه نمیافتد که ما شاهد اظهارنظرهای متفاوت این قشر نباشیم. اعتراض، تعریف و تمجید از عملکرد یک هنرمند یا سیاستمدار، انتقاد از برخی آداب و سنن رایج، حمایت از برخی ارگانها و نهادها، حتی دعوا و بگو مگو با یکدیگر که برخی مواقع به توهین و افشاگری هم میانجامد، مواردی است که هنرمندان در فضای مجازی و بدون هیچگونه ابایی از آن صحبت میکنند. رواج ناامیدی و ادبیات تمسخرآمیز، نشان دادن زندگی مرفه این قشر به مردم در شرایط بد اقتصادی و... در مقابل کمکها و حمایتهای مثبت برخی از این هنرمندان و بهنوعی ایجاد اعتماد اجتماعی و پیشنهادیهای کاربردی برای حل برخی مسائل موجود، همگی از تأثیرات مستمر سلبریتیها در فضای مجازی است.
چه کسی میتواند سلبریتی شود؟
دکتر احمد بخارایی جامعهشناس، درباره چرایی پیدایش سلبریتیزدگی در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس گفت: سلبریتی الگوست و میتواند بهعنوان فردی پیشرو و موفق موردتوجه افراد قرار گیرد. طبیعتاً در این مسیر هم جاذبههایی ایجاد میشود و افراد جامعه طبق راهی که الگویشان رفته است، به حرکتشان ادامه میدهند. این خود فینفسه اتفاق مثبتی است. از جایی این بحث جنبه آسیبشناسی پیدا میکند که فرد و آن الگو از وزن لازم برخوردار نباشد. به عبارت دیگر، بیشتر صورت فرم و ظاهر مدنظر باشد تا محتوا. یک زمان است که سلبریتی قالبش، ظاهرش، صورتش و ژستش به محتوایش میچربد. مثلاً در عالم هنر چه کسی سلبریتی میشود؟ شخص موجه و حرفهای و بدون حاشیهای مثل پرویز پرستویی یا هنرپیشههایی که از ژست، شکل و شمایل و حالتهای ویژهای برخوردارند؟
سلبریتیزدگی در عالم سیاست
بخارایی با اعلام اینکه داستان سلبریتیزدگی در عالم سیاست هم اتفاق میافتد، خاطرنشان کرد: در عالم سیاست هم تحلیلگران سیاسی که تحلیلهای جدی و عمیقی مبتنی بر آمار و ارقام دارند، درجه دو تلقی میشوند. اما کسانی که اهل شعار هستند، از سوی طرفداران خود بزرگ و صاحب تریبون هم میشوند. شعارزدگی همان صورتگرایی است که در سلبریتیها هم گسترش پیدا کرده است.
فرهنگ ما فرهنگ ظاهربینی، هیجانی و تقدیرگرایی است
این جامعهشناس با اعلام اینکه انتخاب الگو یک نیاز درونی است، بیان کرد: در جامعهای که افراد رفتارهایشان هیجانی و احساسی است، بیشتر به سمت سلبریتیهای قالبی و صورتگرا یا همان شعارزدگی میروند. یعنی صورت برای طرفداران مهم است تا محتوایشان. وقتی سراغ یک سلبریتی صورتگرا و ظاهربین میروند که شعاری حرف میزند، ژست قشنگی هم دارد برای مخاطب دلنشین میشود. همه این موارد به خاطر این است که عینکی که با آن نگریسته میشود، عینک هیجانی و قالبگرایی است.
حال این طرفداران یا به عبارت دیگر این افراد، محصول یک تاریخ و فرهنگ هستند. داستان این است که ما مشکل فرهنگی و تاریخی داریم. ما نمیتوانیم این مسیر را از وسط راه اصلاح کنیم. متأسفانه فرهنگ ما فرهنگ ظاهربینی، هیجانی و تقدیرگرایی است. تظاهر و ظاهربینی به رفتار هیجانی میانجامد و رفتار هیجانی هم قالبگرا میشود. اکثر این افراد سراغ آدمهایی میروند که ژستشان، صورتشان، قالبشان و شعارشان زیباست.
اگر این سلبریتی در یک جامعه عقلانی بود شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم
احمد بخارایی درباره اعتماد به نفسی که این قشر برای اظهار عقیده و نظر در مورد همه اتفاقات جامعه دارند، گفت: وقتی همه ما در مقابل آیینه قرار میگیریم، ارزیابی که از شخصیت خود داریم همگی از جامعه میآید. منِ سلبریتی هیجانی و شعاری که در هر زمینهای هم می خواهم نظر بدهم و حرفهای کلی بزنم که خیلی هم عمیق نیست، به یکباره با طرفداری خیل عظیم هواداران که من را هم تأیید میکنند و برایم کف میزنند، مواجه میشوم؛ این عمل همان علت پیدایش اعتماد به نفس است.
اگر این سلبریتی در یک جامعه عقلانی بود شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم. این بحث عقلانی در مقابل آن بحث هیجانی است. اگر سلبریتی در یک جامعه عقلانی بود این رفتارهایش نهتنها مورد قبول قرار نمیگرفت و تأیید نمیشد، بلکه مسیرش را هم عوض میکرد. یک رفت و برگشتی بین سلبریتیها و جامعه هیجانی کمتر عقلانی است که همه یکدیگر را تأیید میکنند.
سلبریتی بزرگتر، قدرتمندتر، پولدارتر و محبوبتر میشود
این جامعهشناس درباره درآمدزایی برخی از این سلبریتیها که از طریق تبلیغات در صفحات مجازیشان به دست میآورند، اظهار کرد: وقتی شخصی یا سلبریتی تأیید میشود، پایگاه پیدا میکند. پایگاه که یک امر معنوی غیرمادی است به امر مادی تبدیل میشود. این فرد وقتی طرفدارهایش بیشتر میشود، استقبال بیشتری هم از آن خواهد شد.درواقع در یک دور باطل است که آن آدم هیجانی، سلبریتی را تأیید میکند. آن سلبریتی بهواسطه این قدرت، بالاتر میرود و در آیینه جامعه هیجانی، خود را تأیید میکند و در یک رفت و برگشت این اتفاقات میافتد. انگار جامعه عقلانی وارد بازی باخت باخت شده است و در یک دور باطل سلبریتی بزرگ و بزرگتر، قدرتمندتر، پولدارتر و محبوبتر میشود.