گروه جامعه: روستاهايي كه در محاصره درياچه ماندهاند داراي مرغوبترين محصول برنج در منطقه و همچنين محصولات باغي با كيفيت هستند، از يكسو برنج با كيفيت و از سوي ديگر انگور، انار، گردو و انجير اين منطقه حداقل در استان خوزستان به كيفيت بالا شهره است.
مريم نظري
هرچند شركت آب نيرو پيش از آبگيري سد كارون 3 به ساكنان 30روستا كه خانه و زندگيشان در محاصره آب درياچه سد قرار ميگرفت تعهد داده بود كه جادهاي را براي رفت و آمد آنها احداث كند، اما اجراي چنين تعهدي 11سال پس از آبگيري سد هنوز درهالهاي از ابهام قرار گرفته است. چراكه اكنون راهسازان بهجاي آنكه براي پايان بخشيدن به مشكلات مردم منطقه روند كار را تسريع كنند، بهتازگي متوجه شدهاند كه براي احداث راه از مسير كارشناسي شده اوليه، بايد در دل كوه تونل بزنند و اجراي اين طرح با خطر ريزش كوه و هزينههاي گزاف همراه است. همين است كه لودرهاي خود را به سوي بكرترين جنگلهاي بلوط كشور فرستادهاند تا با قطع گسترده درختان كهنسال بلوط، پروژه جادهسازي را به اتمام برسانند. اين در حالي است كه در صورت رخداد چنين واقعهاي، محيطزيست و منابع طبيعي كشور با از دست دادن 12 هزار اصله درخت، تاوان قصور كساني را ميدهد كه به اسم كارشناس، روزي امضاي خود را زير اين طرح به جا گذاشتهاند.
حال آنكه به گفته جهانگير جهانگيري رئيس اداره منابع طبيعي ايذه، «اين اقدام در پي شكايت اداره منابع طبيعي و صدور حكم قضايي متوقف شده است.» جهانگيري ميگويد: «پيش از اين براي احداث بخشي از اين جاده كه هماكنون نيمه كاره مانده است، تعداد فراواني درخت قطع شده است كه حدود 420 ميليون تومان بابت آن جريمه تعيين شده است. جريمهاي كه تاكنون به رغم همه پيگيريها پرداخت نشده است.» او ادامه ميدهد: «تاكنون حدود 500 متر وارد حريم منطقه جنگلي شدهاند. با توجه به اينكه اين پروژه ملي است آنها ميگويند كه با تغيير مسير قصد دارند كه دو روستاي ديگر را نيز تحت پوشش اين جاده قرار دهند. مسير اوليه 7 كيلومتر بوده و مسير جايگزين آن 18.7 كيلومتر است.»
انگيزه خدمت به مردم بدون رعايت قانون بيفايده است
اقدامي كه به گفته فرامرز خوشاب دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه توجيه منطقي ندارد. خوشاب ميگويد: «اگر آنطور كه ادعا ميشود، هدف از تغيير مسير جاده خدمت به مردم است، نميتوان براي خدمت رساني به دو روستا منابع ملي كه متعلق به همه مردم ايران است را نابود كرد. آنها ميتوانند با صرف هزينهاي كه از ابتدا قرار بر آن بوده، احداث جاده را به پايان برسانند. ظاهرا توجیه مسئولان مربوطه احقاق حق و حقوق مردمي است كه پشت سد کارون ۳ زندگي ميكنند.» او با تقدير از اقدام مدیرکل منابع طبیعی استان خوزستان و رییس اداره منابع طبیعی ایذه كه بر اساس وظايف قانوني خود در برابر احداث بدون مجوز اين جاده ايستادگي كردهاند، ادامه ميدهد: «سال 84 پيمانكار مربوطه جادهاي را از سمت روستاي سادات حسيني تا لب كارون احداث كرده است و از طرف ديگر از سمت درياچه كارون 3 تا نزديكيهاي رودخانه، جاده ديگري ساخته شده كه براي ارتباط دو طرف اين جادهها با هم بايد 2 كيلومتر جاده ديگر ساخته شود تا راه كامل شود اما به نظر ميرسد اين راه از ميان كوه ميگذرد و هزينه بالايي در بر دارد چون نياز به پل و تونل دارد و آنها حاضر نیستند هزینه کنند تا مشكل حل شود. به همين دليل آنها تصميم گرفتهاند تا جاده را از ميان جنگل بكري كه در اين منطقه قرار دارد و به نام محلي «چهار ده» خوانده ميشود، بگذرانند. آنها قصد دارند از منابع ملی و میراث طبیعی مایه بگذارند تا هزینههاي آنها كاهش پيدا كند. مطمئناً این موضوع به هيچ عنوان قابل قبول نیست.»
فاجعه زيستمحيطي در انتظار جنگلهاي ايذه
به اعتقاد اين كارشناس محيطزيست اين اقدام فاجعهاي زيستمحيطي را در بر خواهد داشت به همين دليل تشكلهاي زيستمحيطي استان در صدد صدور بيانيه و نوشتن نامهاي به دادستان هستند تا توجه همگان به اين اقدام بدون مجوز جلب شود. او ميگويد: «اين كارشناسان چگونه كارشناساني بودهاند كه در زمان بررسيها متوجه نشدهاند احتمال ريزش كوه وجود دارد و اكنون در ميانه راه بايد مسير جاده عوض شود؟ آيا هيچ مرجعي نيست كه اين كارشناسان را بابت خسارت مالي به كشور و خسارت به منابع طبيعي وادار به پاسخگويي كند؟» او تاكيد ميكند: «تاكنون به اين روستاها گازرساني نشده است و در سرماي سخت زمستان تنها راه رهايي مردم منطقه هرس درختان بلوط و سوزاندن شاخهها براي در امان ماندن از سرماست. اگر اين درختان قطع شوند علاوه بر تخريب منابع ملي اين افراد نيز از اين امر محروم ميشوند و اين به معناي آن است كه احداث جاده مشكل آنها را دوچندان ميكند.»خوشاب معتقد است كه «این منطقه كه طي ساليان طولاني حفظ شده است، یکی از غنیترین، اصیلترین و مهمترین مناطق جنگلي در زاگرس است. علت با اهمیت بودن این منطقه پوشش جنگلی بلوط و ویژگی خاص جغرافیایی آن است.»
دود قصور يازده ساله هنوز در چشم مردم
با اينكه از احداث و آبگيري سد كارون3 در 15كيلومتري شهرستان ايذه در كارنامه اقدامات توسعه اي، به عنوان گزينهاي مثبتنام برده ميشود اما نبايد فراموش كرد كه در پي اين اقدام نه تنها ساكنان 65روستا آواره شدند و راههاي ارتباطي قريب به15 هزار نفر در 30روستا زير آب رفت؛ بلكه تنها در تابستان امسال 12 نفر بر اثر سقوط یک دستگاه مینی بوس که روی یک لنج باری در سد کارون 3 در خوزستان حمل میشد غرق شدند. واقعهاي كه احساسات همه ايرانيها را جريحه دار كرد و اين پرونده را به قوه قضائيه كشاند تا دادستاني، كشته شدن 12 هموطن را پيگيري كند. حالا در اقدامي ديگر قرار است ميراث ملي كه به همه مردم كشور تعلق دارد تخريب شود تا دو روستا با هزينهاي ارزانتر، تحت پوشش جاده قرار گيرد. اين در حالي است كه در زمان احداث سد كارون 3 نظرهايي از سوي احداث كنندگان شنيده ميشد در اين راستا كه نميتوان منافع ملي را براي جلوگيري از آوارگي 65 روستا ناديده گرفت. حال پرسش اين است كه اگر اصل بر حفظ منابع و منافع ملي است، چرا براي صرف اعتباري كمتر بايد مسير اوليه احداث جاده را رها كرد و با انتخاب مسير جايگزين و قطع هزاران اصله درخت به منابع ملي كشور آسيب وارد كرد؟
به مشقت افتادن مردم براي رفت و آمد
اما اين همه ماجرا نيست. پس از آبگيري سد كارون 3، راه ارتباطي 30 روستا در دهدز جنوبي به زيرآب رفت و حدود 15 هزار نفر مجبور شدند تا براي رفت و آمد چشم به لنجهايي بدوزند كه به بارج معروف شدهاند. يدك كشهايي كه در خط حمل و نقل آبي قرار بود به طور موقت با هزينه آب نيرو رفت و آمد كنند تا جادهاي براي عبور ساكنان اين روستاها احداث شود. اما اين طرح موقت يازده سال طول كشيدتا همچنان اين 15 هزار نفر هرگاه قصد تردد به شهرستان ایذه و دهدز و روستاهای همجوار را داشته باشند، ساعتها در اسكله معطل بمانند. اين روزها ديگر مردم عادت كردهاند كه در فصل سرما يا گرما با مشقت فراوان، زير نور مستقيم آفتاب بيآنكه از سايبان و يا نيمكتي براي نشستن بهره برده باشند، انتظار رسيدن يدككش را بكشند. با آبگيري سد و به وجودآمدن درياچه اهالي اين منطقه كه هرگز طعم شرجي را نچشيده بودند خود را در برابر يك تغيير زيستمحيطي ديدند كه بايد گرماي طاقت فرساي شرجي كه ناشي از آن بود را تحمل ميكردند. اين در حالي است كه اگر بيماري در وضعيت اورژانسي قرار داشته باشد به هيچ عنوان امكان انتقال او به بيمارستان در ساعتي غير از ساعت مقرر رسيدن يدك كش وجود ندارد. گذشته از آن، وقتي مردم سوار بر يدك كش ميشوند بايد سرعت پايين يدك كش و صرف زمان طولاني را به جان بخرند.بد نيست اگر در باب كساني كه به دليل محاصره درياچه و فقدان راهي براي عبور و مرور جان باختهاند بررسيهايي به عمل آيد تا عمق اين قصور به وضوح روشن شود. نگاهي به اسناد موجود در وزارت نيرو نشان ميدهد كه اين وزارتخانه در هر سال هزينهاي بين 3 تا 5 ميليارد تومان را به عنوان هزينه تردد به پيمانكار ميپردازد تا صرف خدمات به مردم اين روستاها شود. با يك حساب سرانگشتي ميتوان به مبلغ گزافي رسيد كه طي يازده سال گذشته به پيمانكار پرداخت شده است. مبلغي كه بيگمان اگر صرف احداث جاده مزبور ميشد، اكنون ديگر لازم نبود يكي از بكرترين مناطق جنگلي كشور تخريب شود تا كار به شكايت قانوني و توقف پروژه با حكم قضايي برسد. بدون شك در صورت احداث اين جاده در موعد مقرر و بر اساس تعهدات پيمانكار شاهد مرگ تاسف بار 12 تن در درياچه سد كارون 3 نيز نبوديم.
ضررهاي اقتصادي را اضافه كنيد
روستاهايي كه در محاصره درياچه ماندهاند داراي مرغوبترين محصول برنج در منطقه و همچنين محصولات باغي با كيفيت هستند. از يكسو برنج با كيفيت و از سوي ديگر انگور، انار، گردو و انجير اين منطقه حداقل در استان خوزستان به كيفيت بالا شهره است. اما فقدان راه ارتباطي سبب ميشود تا آنها نتوانند محصولات خود را به موقع و با قيمت مناسب به فروش برسانند. اين امر سبب ميشود تا دود قصور پيمانكار براي احداث جاده به چشم مردم برود و معيشت آنها را نيز به خطر بيندازد. گذشته از آن بسياري از اهالي 65 روستايي كه زمينهاي خود را با آبگيري سد از دست دادهاند هنوز بهاي زمينهاي خود را دريافت نكردهاند و حاشيه نشين شدهاند و يا هنوز با وجود يافتن شغلي براي گذران زندگي نتوانستهاند زندگي خود را به شرايط مناسب قبلي بازگردانند. چرا كه با قيمت پرداخت شده و محاسبه نرخ تورم، آنچه دريافت كردهاند ديگر كفاف خريد زميني به وسعت زمينهاي آباءو اجدادي آنها را نميدهد.