اهمیت گاز طبیعی به عنوان سوخت مورد استفاده در زندگی بشر از اوایل دهه نوزدهم آغاز شد. در اواخر قرن بیستم مشخص شد که گاز طبیعی در بخش اعظم جهان صنعتی به یک منبع انرژی بسیار ضروری و حیاتی مبدل شده است. از دلایل افزودن شدن بر اهمیت گاز میتوان به گسترش فناوری مربوط به صنایع گازی، سرمایه گذاری انجام شده در کشورهای دارای ذخایر گاز، ارزانی و سهولت مصرف گاز، نسبت به نفت، آلایندگی کمتر زیست بوم، کاهش ذخایر نفتی و امنیت انرژی اشاره کرد.براساس برآوردها میزان تقاضا برای گاز از 104 تریلیون متر مکعب در سال 2010 به 156 تریلیون متر مکعب در سال 2025 خواهد رسید و به این ترتیب به عنوان انرژی برتر قرن 21 شناخته خواهد شد. به این ترتیب نقش کشورهایی مانند روسیه، ایران و قطر که به ترتیب بیشترین ذخایر گازی را دارند در این میان پررنگ خواهد شد.
ایران 18 درصد ذخایر گاز طبیعی را دارد
ایران بیش از 38.8 درصد از ذخایر اثبات شده خاورمیانه و 18 درصد از ذخایر جهان را به خود اختصاص داده که از این نظر به ترتیب در رتبه اول و دوم قرار دارد. یکی از میادین مهم گازی ایران در مناطق دریایی میدان پارس جنوبی است. میدان فوق بر روی خط مشترک ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد. از میادین مشترک گازی در منطقه دریایی، میادین سلمان (سازند گازی با ابوظبی)، مبارک (سازند گازی یاماما با شارجه)، فارسی ـ بی (با عربستان)، هنگام (با عمان ) و آرش (با کویت ) است.کشور ایران یک میدان مشترک گازی در منطقه خشکی به نام گنبدلی با ترکمنستان دارد. قطر با داشتن میدان گازی مشترک با ایران (پارس چنوبی )به یکی از مهم ترین صادرکنندگان ال ان جی (LNG) جهان بدل شده است. عربستان و امارات متحده نیز سومین و چهارمین منابع گازی خاورمیانه را در اختیار دارند. عربستان سرمایه گذاری بالایی برای توسعه میادین گازی در حال صرف کردن است.
مصارف گاز ایران
مصارف گاز تولیدی ایران را میتوان در چهار گروه تقسیم بندی کرد که عبارتند از مصرف داخلی، تبدیل به فرآوردههای دیگر، تزریق به میادین نفتی و صادرات برای ارزآوری.اساسا هدف از تزریق گاز به مخازن را میتوان در راستای جلوگیری از افت فشار، تقویت و تثبیت مخزن دانست که به نوعی با افزایش تولید نفت به سود اقتصاد کشور است. میزان تزریق گاز به میادین در سال 1395 تقریبا 11.9 میلیارد مترمکعب بود که نسبت به سال 1394 رشد 4 درصدی داشته است.در مورد مصرف داخلی نیز اکثر کارشناسان این حوزه باور دارند که برای افزایش صادرات باید میزان مصرف بخش داخلی مدیریت شود تا مازاد آن صادر شود، هرچند در سالهای اخیر اقدامات مناسبی که در راستای توسعه فازهای پارس جنوبی صورت گرفته ، کشور توانسته علاوه بر تامین نیازهای داخلی زمینه صادرات را نیز فراهم کند. بیشترین بخشهای مصرفکننده گاز در کشور عبارتند از خانگی، صنعتی و کشاورزی، نیروگاه و حمل ونقل.
اما و اگرهای خوراک گازی
اما کاربرد گاز در پتروشمیها عمدتا به عنوان سوخت و خوراک است. اما ارایه گاز یارانهای و ارزان در اختیار پتروشیمیها همیشه منتقدانی داشته است. برخی از این منتقدان باور دارند که ارزان بودن خوراک گازی در مقایسه با خوراک مایع زمینه ساز توسعه ناهمگون صنعت پتروشیمی شده است و از سویی با اوج گیری التهابات ارزی در کشور بسیاری دریافت گاز ارزان از سوی پتروشیمیها که بیشترین ارزی آوری در صادرات غیرنفتی را دارد، سیاست نادرستی میدانند. چون این گروه باور دارند که این صنایع اگر خوراک ارزان دریافت میکنند نباید ارز حاصل از آن را با نرخ آزاد در بازار بفروشند و باید با نرخ دولتی عرضه کنند.به هر روی ارزان بودن گاز تاثیر فراوانی درارتقای رتبه رقابت پذیری محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی داشته است.
گامهای سست در صادرات
در بحث صادرات گاز، ایران با توجه به اینکه دارای 18 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان است هنوز نتواسته بازیگری مهم در این زمینه باشد و در حال حاضر بازارهای محدود ترکیه و عراق را در اختیار دارد. ضعف ایران در صادرات گاز زمانی آشکار میشود که بدانیم روسیه بیشترین و بزرگترین خطوط لوله گازی جهان را دارد و قطر با سرمایهگذاری عظیم، خود را به عنوان پایتخت صادرات ال ان جی(LNG) معرفی کرده است.ایران برای گسترش بازار صادراتی گاز خود نیازمند شناسایی بازار هدف و مقصد است که در حال حاضر بازارهای پاکستان و هند، آسیای شرقی، اروپا، حوزه خلیج فارس پیش رو دارد که به نظر میرسد کمترین شانس را بازار اروپا با توجه به سرمایه گذاری روسیه و آذربایجان و وجود پروژههای بزرگی مانند نورث استریم، ترک استریم و تاناپ را داشته باشد. اما صادرات به کشورهای همسایه بهترین گزینه در کوتاهمدت و میانمدت است کمااینکه بیشترین صادرات ایران در حال حاضر به ترکیه و عراق است و در آینده میتوان به بازار امارات و عمان نیز گسترش یابد که البته مهمترین گام در این راستا کاهش تنشهای سیاسی با همسایگان است.
از همین روی در برنامه ششم توسعه که در آن قرار داریم ظرفیت صادرات سالانه تقریبا 80 میلیارد متر مکعب پیش بینی شده که نزدیک به 50 میلیارد دلار آن به کشورهای همسایه صورت میگیرد.همچنین از عوامل تقاضا برای گاز طبیعی میتوان به رشد جمعیت، اقتصاد در حال رشد و تشنه گاز اشاره کرد که به نوعی در کشورهای همسایه ایران مانند پاکستان و نیز در هندوستان وجود دارد.البته در زمینه صادرات گاز دو روش عمده انتقال خط لوله و انتقال به صورت ال ان جی وجود دارد که با توجه به پارمترهای گوناگونی مانند دور و نزدیکی به مقصد، امنیت،روابط سیاسی،.....در تعیین روش تاثیرگذار هستند.یکی از مباحث مهم در افزایش صادرات گاز توسعه زیرساختهای لازم برای استفاده از روش ال ان جی است. کشورهایی مانند قطر، استرالیا، آمریکا( گاز شیل) سرمایه گذاریهای کلانی در این مورد انجام دادهاند.
برای نمونه آمریکا در حال بررسی صادرات گاز ال ان جی به شبه قاره هند و آسیای شرقی است که این به نوعی کارت بازی خوب برای متقاعد کردن کشورهای در اجرای سیاستهایی مانند تحریم ایران است.ایران نتواسته از این کارت گازی خود در ایجاد درهم تنیدگی اقتصاد و وابسته کردن سایر کشورها به خود که تاثیر بالایی در آرای کشورها در مجامع بینالمللی دارد، استفاده کند. همانطور که در حال حاضر شاهد هستیم ترکیه که واردات تقریبا 10 میلیارد متر مکعب گازی از ایران دارد در برابر فشارهای آمریکا برای تحریم ایران ایستادگی کرده و دلیل خود را دریافت انرژی از ایران بیان میکند، البته این نیازمند وجود دستگاه دیپلماسی انرژی نیرومند و برنامه جامع است.یکی از اقدامات مناسب ایران پیشرو بودن در تاسیس مجمع کشورهای صادرکننده گاز است که مخالفان و موافقان خاص خود را داشته است. موافقان وجود چنین نهادی را در راستای حمایت از توایدکنندگان میدانند و مخالفان نیز آن را زمینه ساز دخالت در بازار قلمداد میکنند.این مجمع که از آن به عنوان اوپک گازی نیز یاد می شود دارای اعضای رسمی مانند ایران و روسیه و اعضای ناظر مانند نروژ و قزاقستان است این سازمان در کل بیش از 44 درصد از صادرات گاز، 67 درصد از ذخایر گاز و 66 درصد از صادرات ال ان جی را در اختیار دارد.