به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ ساعت ۱۱:۱۴
کد مطلب : ۱۶۲۸۷۵
صندوق بازنشستگی سازمان تامین اجتماعی هر روز خالی‌تر از دیروز

دولت ومجلس مُسکن‌های موقتی تجویز می‌کنند

گروه جامعه: عمق بحران در سازمان تامین اجتماعی از آنچه فکر می‌کردیم جدی‌تر است. این را جدیدترین گزارشِ آکچوئریال از مزایای بلندمدت سازمان تامین اجتماعی می‌گوید.
دولت ومجلس مُسکن‌های موقتی تجویز می‌کنند
 «منابع سازمان تامین اجتماعی دچار بیماریِ ناپایداری است». این اولین و آخرین بار نخواهد بود که سازمان جهانی کار در مورد وضعیتِ رو به زوالِ بزرگترین صندوق بازنشستگیِ کشور، چراغ‌‌های قرمز خود را روشن می‌کند و آژیرها را به صدا درمی‌آورد.ناپایداری منابع در صندوق‌های بازنشستگی فارغ از اینکه در چه کشوری اتفاق بیفتد، تبعات دامنه‌داری دارد.سازمان جهانی کار هم با علم به این تبعات، در گزارشِ ارزیابی آکچوئریال مزایای بلندمدت سازمان تأمین اجتماعی ایران برای ۱۹ مارچ ۲۰۱۶ که همین دیروز نتایج آن منتشر شد، تاکید کرد: با توجه به تعداد جمعیت تحت پوشش سازمان و نظر به چهره نابهنجار فقر به‌خصوص در سنین سالمندی، تبعات این خطر بسیار گسترده خواهد بود.آکچوئریال که در اینجا به معنای محاسبات بیمه‌ای است، اطلاعات ارزشمندی را از چرخه‌هایِ حیات صندوق‌ها در اختیار اهل فن قرار می‌دهد. به همین دلیل آنها می‌توانند «فاجعه پیری» را مدیریت کنند.

پیری صندوق‌‌های بازنشستگی زمانی اتفاق می‌افتد که مصارف آنها بر منابع‌شان سنگینی می‌کند تا جایی که ایفای تعهدات برای آنها به سختی ممکن شده و ناچار می‌شوند برای پرداخت حقوق بازنشستگان خود دست به دامن دولت شوند با این حال صندوق بازنشستگی سازمان تامین اجتماعی با وجود اینکه در بستر بیماری است، هنوز می‌تواند با اتکا به منابع رو به کاهش خود، از سرجایش بلند شود و مستمری‌ها را پرداخت کند.اما چه راهکارهایی پیشِ رویِ ما است؟ این وضعیت تا چه زمانی می‌تواند ادامه پیدا می‌کند؟ انتظارات ذی‌نفعان (کارگران و بازنشستگان) از مدیران سازمان تامین اجتماعی چیست؟ در صورت ناتوانی مطلق سازمان تامین اجتماعی در ایفای تعهدات، جامعه با چه تهدیدهایی مواجه می‌شود؟

مخالفت با اصلاحات پارامتریک
صندوق بین‌المللی پول، اصلاحات پارامتریک، کفایت ذخایر نظام‌های بازنشستگی، استانداردهای گزارش دهی مالی و استقرار نظام یکپارچه ملی بیمه بازنشستگی را به عنوان راهکار پیشنهاد داده است. راهکاری مانند اصلاحاتِ پارامتریک به افزایش سن بازنشستگی و سابقه بیمه‌پردازی می‌انجامد.قطعا مخالفت‌هایِ فراوانی با این اقدام می‌شود؛ چراکه بسیاری از کارگران در کارگاه‌‌هایی کار می‌کنند که محیط ایمنی ندارند. آمار‌ پزشک قانونی نشان می‌دهد که هر سال به طور متوسط ۱۵ تا ۱۸ هزار حادثه کارگاهی اتفاق می‌‌‌افتد که قریب ۹۰ درصد از آنها در داخل کارگاه‌ها اتفاق می‌افتد. از سویی با افت سوددهی بنگاه‌ها، ریزش شدید نیروی کار اتفاق افتاده است که همین مسئله موجب شده تا کارگرانی که هنوز سرکار هستند، دو برابر کار کنند؛ یعنی هم جای خود و هم جای آن دیگری که خانه‌نشین شده است. با چنین وصفی چرا کارگر باید به افزایش سن بازنشستگی و سابقه بیمه‌پردازی رضایت دهد؟ طبیعتا در ایران مانند یونان، فرانسه، روسیه، بلژیک و... با اصلاحات پارامتریک مخالفت می‌شود. با این حال تاکنون مسئولان صندوق‌ها و نمایندگان مجلس از پیشنهاد اصلاحات پارامتریکِ صندوق بین‌المللی پول پا را فراتر نگذاشته‌اند.  

اما راهکاری همچون «کفایت ذخایر نظام‌های بازنشستگی» می‌تواند کارآمد، کم‌هزینه و اصولی باشد؛ چراکه اگر با استانداردهای گزارش دهی مالی همراه شود، به شفافیت در مدیریت منابع منتهی می‌شود. اما چرا می‌گوییم صندوق‌های بازنشستگی به گونه‌ای عمل کرده‌اند که ذخایر آنها حتی برای پرداخت حقوق اعضایشان کفایت نمی‌کند؟ در ایران صندوق‌های بازنشستگی بنگاه‌داری می‌کنند؛ بنگاه‌هایی که سودده نیستند و غالبا دولت آنها را در قالب رد دیون واگذار کرده است. شستا (شرکت سرمایه‌گذاری سازمان تامین اجتماعی) با همین شرکت‌هایِ ورشکسته امور خود را می‌گذارند.طبعا سازمان تامین اجتماعی تا ابد نمی‌تواند صندوق‌های خود را با اداره شرکت‌های ورشکسته و شرکت‌هایی که هدف تحریم‌های بین‌المللی هستند، تامین مالی کند، از همین رو صندوق بین‌المللی پول به سازمان تامین اجتماعی پیشنهاد داده است که از بنگاه‌داری دست بردارد و سهام شرکت‌‌های خود را وارد بورس کند البته شستا در ماه‌های گذشته چنین گامی را برداشته است.

به هر صورت تاخیرهایِ چند روزه‌ای که در پرداخت مستمری‌ها و واریز مابه‌التفاوت افزایش مستمری‌ها در سال ۹۷ و سال‌های گذشته پیش آمد و خواهد آمد، نشانه خوبی نیست و قطعا به افزایش حجم نارضایتی‌‌ها دامن می‌زند از این رو در سال‌های نه چندان دور سازمان ناچار به اجرای بخش یا تمامِ سیاست‌های پیشنهادی می‌شود.  اما در پاسخ به این پرسش که این وضعیت تا چه زمانی می تواند ادامه داشته باشد و تا چه زمانی می‌توان نارضایتی را با دست انداختن به قوه قهریه و بهره بردن از قدرت نرم و استفاده از جملاتی همچون «شرمنده بازنشستگان خود هستیم» پاسخ داد، تنها می‌‌توان گفت: بازنشستگان به عنوان قشر متوسط و زیر متوسط جامعه در تجمعات خود دائم شعار می‌دهند که کاسه صبرشان لبریز شده است. پس این وضعیت دوام چندانی نمی‌آرود.

سازمان تامین اجتماعی به سمت ورشکستگی می‌رود
«اکبر شوکت» عضو کارگری هیات امنای سازمان تامین اجتماعی می‌گوید: از آنجا که ۲۰ سال بود که اکچوئریال در سازمان تامین اجتماعی انجام نشده بود، هیات امنای سازمان تامین اجتماعی انجام اکچوئریال را تصویب کرد و لذا از سازمان بین‌المللی کار نفراتی به ایران آمدند تا بررسی‌های لازم را انجام دهند. یکی از کارهای خوب آقای ربیعی این بود که زنگ خطر پیری صندوق‌های بازنشستگی را به صدا درآورد؛ چراکه سازمان تامین اجتماعی با سیاست‌گذاری‌های اشتباه به سمت ورشکستگی می‌رود. از سویی منابع و مصارف سازمان تامین اجتماعی از نقطه سر به سر رد شده است.وی می‌افزاید: این در شرایطی است که اصلاحات پشنهادی که می‌توانست شرایط را کمی بهبود دهد عملی نشد و همزمان دولت اقدامی برای تادیه بدهی‌های خود انجام نداد و این امر موجب شد تا بدهی دولت از مرز ۱۸۰ هزار میلیارد تومان عبور کند. تا پایان سال هم از مرز ۲۰۰ هزار میلیارد تومان عبور می‌کند. از آن طرف ضربه جبران ناپذیری توسط وزارت بهداشت به سازمان تامین اجتماعی وارد شد؛ چراکه بابت طرح تحول نظام سلامت، سالیانه ۱۰ هزار میلیارد تومان بار مالی بر دوش سازمان گذاشته شد.

عضو هیات امنای سازمان تامین اجتماعی با بیان اینکه با این اوصاف نگرانیم که سازمان تامین اجتماعی در‌ آینده نه چندان دور توان پرداخت مطالباتِ روز خود را هم نداشته باشد، گفت: سازمان تامین اجتماعی مجبور شده است که برای پرداخت مستمری‌ها با سود بالا از سیستم بانکی وام بگیرد تا بتواند تعهدات خود را ایفا کند. به هر صورت در شرایط بسیار خطرناکی قرار داریم و من تاکید دارم که بحران سازمان تامین اجتماعی که ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را تحت پوشش دارد، جزء ابربحران‌هاست. متاسفانه دولت‌ها زنگ خطر را نشندند یا اگر شنیدند با همراهی مجلس مُسکن‌های موقتی را تجویز کرده‌اند تا درنهایت مسئولیت‌های خود را بر دوش دولت‌های بعدی بی‌اندازند که این سیاست همیشه هم کاربرد ندارد.

شوکت تصریح می‌کند: در نهایت ضربات متعددی که از ناحیه بحران سازمان تامین اجتماعی به جامعه وارد می‌شود، جبران ناپذیر است؛ چراکه آسیب‌های اجتماعی با آرامش و سکون سرسازگاری ندارند. در نظر داشته باشد که تنها حدود ۳ و نیم ملیون نفر، در حال استفاده از خدمات بازنشستگی سازمان هستند که هر تهدیدی آنها را به شدت از خود متاثر می‌کند البته تاکید دارم که چنین روزی دور نیست.وی با بیان اینکه تبعات اجتماعی سقوط سازمان تامین اجتماعی آنی است، گفت: روزی که سازمان نتواند مستمری‌ها را پرداخت کند بحران دامن همه را می‌گیرد و خشک و تر را می‌سوازند. از این رو کاملا در بیان ابعاد بحران جدی هستیم. بحران تامین اجتماعی اعتراضات گسترده‌‌ای را به دنبال دارد که جمع کردن آن بسیار دشوار است. بازهم یادآوری می‌کنم که ضربه آخر را وزیر بهداشت وارد کرد و مجلس و شورای نگهبان هم با آن همراهی کردند.

بایدها و نبایدها را جدی بگیریم
برای گذار از بحران نیازمند تعریف مکانیزمی برای قانونگذاری در حوزه تامین اجتماعی هستیم. آنگونه که از صحبت‌های شوکت برمی‌آید اکچوئریال به تنهایی کافی نیست و برای درانداختن طرحی نو، نیازمند برانداختن قوانین کهنه هستیم.مطالعاتی که در زمینه «باید و نبایدهای قانونگذاری در حوزه تامین اجتماعی» انجام شده‌اند، می‌توانند چراغ راه باشند.روزهای روشنی در انتظار سازمان تامین اجتماعی نیست به همین جهت حراست از آن مانند حراست از محیط زیست، یک مسئولیت جمعی است. مشارکت سه‌جانبه (کارگر، کارفرما و دولت) اگر به دخالت دولت در سیاست‌گذاری‌هایِ سازمان نینجامد بسیار موثر است. دولت از این جهت باید سهیم باشد که بداند اگر مطالبات خود را پرداخت نکند، اَبربحران همه را به کامِ خود می‌‌کشد و در نهایت تصمیم‌سازان را سکه یک پول می‌کند.
مرجع : ایلنا