گروه جامعه- رسانه ها: تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی به روزنامه ایران گفت:برای من به عنوان یک جامعهشناس، رفتن زنان به ورزشگاهها یک مسأله مربوط به گذشته بود که تازه امروز، آن هم با سختی، زحمت و هزینههای زیاد برای زنان و مدیران کشور محقق شده است.آیا برای حضور در ورزشگاه کسی در خیابان تظاهرات کرده است که میخواهیم به ورزشگاه برویم؟ مگر حضور زنان در ورزشگاه نتیجه یک مقاومت و یک کنشگری سیاسی است که زنان به ورزشگاه رفتند؟برای این امر مقابلهای صورت نگرفته است، بلکه این اتفاق نتیجه کنش آنان در حوزههای اجتماعی و فرهنگی است. در این حوزههاست که اتفاقاتی در حال رخ دادن است. از جمله اینکه در جامعه ایرانی زنان به خواستههای اساسی خود دست یافتند.به این معنا میتوان گفت زنان ایرانی انقلاب کردهاند. انقلاب اجتماعی در ایران که زنان کارگزار اصلی آن بودهاند، اتفاق افتاده است. بنابراین نیازی به کنش سیاسی ندارند. البته در میان زنان شاهد کنشهای رادیکالی هستیم مانند کنشهای بنیادگرایانه که بر کشف حجاب تأکید دارد یا تأکید بر چیزهای دیگر که بسیار هم رادیکال است، اما در ساحت میانی، زنان بدون این کنشهای رادیکال قلههای اجتماعی مورد نظر خود را فتح کردهاند.
*ما یک رادیکالیسم زنانه و یک رادیکالیسم مردانه داریم.طبیعی است که در این نزاع، یکی در جایی شکست میخورد و دیگری پیروز میشود و بالعکس. اما در مسیر میانی جامعه یا حرکت عمومی زنان ایرانی، میبینیم که مطالبات زنان در جامعه ایرانی محقق شده است، هرچند در برخی حوزهها مانند مشارکت زنان در مدیریت جامعه یا مشارکت در مدیریت کشور نتیجه بخش نبوده است، اما راهش را پیدا و مسیر خود را طی میکنند.
*آن کسی که در خیابان روسری خود را برمیدارد و عریان میشود یا کسی به ورزشگاه میرود، اما به جای اینکه پرچم را تکان دهد، خود را تکان میدهد، کنش رادیکال انجام میدهد. یا اینکه تحت عنوان ارتقابخشی زنان، نگاههای ضدمردانه ارائه میشود،. این هم رادیکالیسم زنانه است. در مقابل، رادیکالسیم مردانه هم این است که زنان در کوچه و بازار و مسجد و خیابان و دانشگاه و فروشگاه حاضرند، زنان راننده اتوبوس و تریلی هستند و عملاً همه جا حضور دارند، اما فقط گفته میشود که در ورزشگاه نباشند. این بدسلیقگی از رادیکالیسم مردانه برمیخیزد.
*رئیس جمهوری به درستی اشاره میکند که این حضور، منع قانونی و شرعی ندارد. اما باید توجه داشت که مسألهای که رئیس جمهوری به آن اشاره دارد، مربوط به حوزه سیاسی است، اما در حوزه اجتماعی مسائل دیگری در حال روی دادن است که چه بسا مداخله رئیس جمهوری باعث شود کار پیش نرود؛ زیرا زمینه بروز رادیکالیسم مردانه که حاشیهای است را فراهم میکند و باعث میشود.این رادیکالیسم از حاشیه به متن جریان سیاسی راستگرا تبدیل شود و اصولگراها به صورت متحد مقابل رئیس جمهوری قرار بگیرند. آن هم به این بهانه که شعار رئیس جمهوری اصلاحطلبانه است و باید مقابل آن ایستاد. به باور من، به جای این اقدامات، رئیس جمهوری باید امکان مشارکت زنان در این عرصهها را فراهم کند.