جبار آذین با اشاره به افزایش تبلیغات تلویزیونی و تاثیری که این حجم از تبلیغات بر محتوا و کیفیت آثار این رسانه تصویری دارد، با بیان اینکه «هماکنون یکی از منابع درآمد اصلی صداوسیما، گرفتن آگهیهای تجارتی است»، خاطرنشان کرد: این سازمان برای تامین نیازهای مادی و همچنین شکلدهی به برنامهها و تولیدات خود، روی چنین منبع درآمدی حساب ویژه باز کرده است. متاسفانه در سالهای اخیر با شعار کمبود بودجه و نداشتن هزینه کافی برای تولیدات شایسته و فاخر، میدان برای حضور انواع تبلیغات و تبلیغاتچیها به شکل سنتی و مدرن در تلویزیون فراهم شده است.او با بیان اینکه «به دلیل ضعف مالی و نبود حرفهایها، اسپانسرها یکهتاز تلویزیون شدهاند»، ادامه داد: حضور اسپانسرها و نوع برنامهسازیها و سیاستگذاریهای کلی صداوسیما سبب شده که دیگر این رسانه برای ادامه حیات و تامین منابع مادی خود به تکیههای ملی و دولتی بسنده نکند. در واقع میتوان گفت که پول و تجارت جایگزین فرهنگ، باورها و ارزشها شده و به همین خاطر هم تلویزیون امروز ایران به تلویزیونی انحصاری و اسپانسری تبدیل شده است.
آذین با اشاره به سطح کیفی تبلیغات تلویزیونی، گفت: اغلب در تبلیغات تلویزیونی شاهد تبلیغ کالاهای بدون کیفیت و غیربهداشتی و حتی مضر همانند چیپس و پفک هستیم. همچنین از سوی دیگر تبلیغات تلویزیونی ضمن دور کردن مردم از فرهنگ ایرانی و اسلامی، فرهنگ مصرفگرایی غربی را نیز در جامعه رواج میدهند. گاهی کالاهایی که در تلویزیون تبلیغ میشوند برخلاف تاکیدهای مقام معظم رهبری بر حمایت از کالاهای ایرانی، خارجی هستند یا اینکه کالاهای لوکسی هستند که با فضای اقتصادی امروز جامعه همخوانی ندارد.این منتقد با اشاره به اعمال نظر صاحبان سرمایه در محتوای تبلیغات و برنامههای تلویزیونی، اظهار کرد: بدیهی است که وقتی پول، تجارت و رفاقت به چنین جایگاهی میرسد که منجر به عقبنشینی فرهنگ و ارزش میشود، جایگاه اصلی افراد نیز دستخوش تغییراتی میشود. در تلویزیون نیز به دلیل حضور پررنگ پول و سرمایه، تبلیغات در تلویزیون گسترده شده و در میان برنامههای این سازمان نقش اساسی پیدا کرده است.در تلویزیون به دلیل حضور پررنگ پول و سرمایه، تبلیغات در تلویزیون گسترده شده و درمیان برنامههای این سازمان نقش اساسی پیدا کرده است.
آذین ادامه داد: این موضوع باعث شده که تلویزیون از اهداف اصلی سالهای نخست خود که قرار بوده دانشگاهی اجتماعی در کشور باشد، فاصله گرفته و به همین خاطر است که در سالهای اخیر شاهد تولید آثاری در تلویزیون هستیم که فاقد ارزشهای هنری و اجتماعی هستند. افزایش تبلیغات تبعات زیادی در تلویزیون به دنبال داشته است که میتوان به کاهش سطح کیفی برنامهها و آثار نمایشی، افزایش چالشهای مدیران این سازمان و کاهش ارتباط سالم مخاطب با برنامههای تلویونی اشاره کرد.این منتقد با اشاره تاثیر سرمایهمحوری در سطح کیفی برنامههای تلویزیونی، یادآور شد: تولیدات تلویزیونی در سالهای اخیر به دلیل بخش تاثیرگذار سرمایه و اسپانسر و نبود نیروهای توانا و متخصص دچار ضعفهای اساسی در کیمیت و محتوا شده است؛ به عنوان مثال در میان دهها سریالی که از شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود، تنها یک سریال قابل تأمل است و سایرین زیر سطح متوسط هستند.آذین در پایان سخنان خود یادآور شد: تلویزیون برای آنکه بخواهد همسو و همگام با جامعه باشد، باید در همه زمینهها از تولید برنامهها و آثار نمایشی گرفته تا بهرهگیری از نیروهای حرفهای و کارآمد دست به اقدامهای عاجل بزند؛ در غیر این صورت هر روز شاهد آسیبهای بیشتر این رسانه به جامعه هستیم.