به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۸:۳۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۱ ساعت ۱۴:۴۳
کد مطلب : ۱۷۱۱۳۴
میردامادی در نشست مجمع زنان اصلاح‌طلب:

۱۴۰۰ باید به «تیم» رای دهیم نه «فرد»

۱۴۰۰ باید به «تیم» رای دهیم نه «فرد»
گروه سیاسی: یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: در سال ۱۴۰۰ باید به یک تیم رای دهیم نه به یک فرد؛ چراکه وقتی به دنبال فرد می‌گردیم به دنبال یک فرد شناخته‌شده هستیم اما برای سال ۱۴۰۰ باید فردی که می‌خواهیم انتخاب کنیم، از قبل تیم خود را معرفی کند و برنامه مشخص و کاملی داشته باشد تا پس از بررسی با شکل‌دادن به یک جبهه منسجم، پیش رویم که در این‌صورت به موفقیت خواهیم رسید.
 
به گزارش ایسنا، محسن میردامادی طی سخنانی در نشست کمیسیون آموزش مجمع زنان اصلاح‌طلب با تاکید بر این‌که «موضوع تحزب در دو دهه اخیر، به خصوص از سال ۷۶ و حتی قبل از آن، رونق پیدا کرده است»، اظهار کرد: افرادی که در این مورد صاحب‌نظر هستند متأسفانه از روند فعالیت احزاب راضی نیستند پس نیاز به فعالیت بیشتر و حرکت سریع‌تری وجود دارد؛ چراکه هم اصولگرا و هم اصلاح‌طلب از روند سیاسی وضعیت موجود رضایت ندارند.

وی با طرح این پرسش که «آیا حتماً باید بعد از چهاردهه به همین نقطه می‌رسیدیم یا امکان طی‌کردن سیر دیگری پس از انقلاب وجود داشت؟»، گفت: این‌که ما نتوانستیم به یک نظام حزبی و احزاب فعال و مؤثر در عرصه سیاسی دست پیدا کنیم، موضوعی است که خود، این پرسش را پیش می‌آورد که آیا فقط حاکمیت در این زمینه نقش داشته یا خود ما به‌عنوان بازیگران حزبی و کسانی که در احزاب فعالیت می‌کردیم نیز در آن نقش داشته‌ایم.

وی با بیان این اعتقاد که «جوامعی که تحولات خود را با انقلاب طی کردند پذیرش کمتری نسبت به جوامع دیگر دارند»، ادامه داد: در جوامع انقلابی، آرمان‌خواهی بر واقع‌نگری غلبه دارد و این مورد در انقلاب امریکا و انقلاب فرانسه نیز به چشم می‌خورد که اکثر بزرگان امریکا با تحزب مخالف بودند و از دیدگاه آنان، حزب دسته‌ای بود که مردم را دچار تفرقه می‌کرد و موجب نابودی انسجام ملت می‌شد. در تاریخ فرانسه هم اولین احزاب در اوایل قرن بیستم به وجود آمده‌اند که این رویه در تاریخ انگلیس به قرن هفدهم بازمی‌گردد.

این عضو حزب اتحاد ملت با اشاره به این‌که «در نظام ایران کسی ادعای قدرت مطلقه را ندارد»، تصریح کرد: به نظرم در ایران قدرت مطلقه - به این معنا که هیچ تحولی بدون دستور آن قدرت مطلق - صورت نگیرد، وجود ندارد. اگر قدرت مطلقه واقعاً وجود داشت هیچگاه جناب آقایان خاتمی و روحانی به ریاست‌جمهوری نمی‌رسیدند و همینطور مجلس ششم و مجلس فعلی شکل نمی‌گرفت. پس با توجه به محدودیت‌هایی که نسبت به سایر کشورهای دموکراتیک داریم، این‌گونه نیست که امکان فعالیت در مسیر دموکراسی و تقویت روندهای دموکراتیک را نداشته باشیم؛ بنابراین اگر نتوانستیم به پیشرفت در این زمینه برسیم بیشتر به ضعف عملکرد خودمان باز می‌گردد.

وی هم‌چنین با طرح این پرسش که «آیا پذیرش تحزب در جامعه ما وجود دارد یا خیر؟»، اظهار کرد: همه سیاسیون جامعه به این نظر رسیده‌اند که دموکراسی بدون تحزب امکان‌پذیر نیست. البته متأسفانه صاحب‌نظران پس از این‌که از قدرت کناره‌گیری می‌کنند، طرفدار تحزب می‌شوند. فقط در دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی بود که ایشان تلاش داشتند احزاب، رشد بیشتری داشته باشند وگرنه دولت آقای احمدی‌نژاد مخالف احزاب بود و دولت آقای روحانی نیز نسبت به احزاب بی‌تفاوت است اما اگر احزاب توانایی داشته باشند، می‌توانند در این دوره رشد کنند.

وی جامعه ایران از لحاظ تاریخ سیاسی را با جامعه فرانسه مقایسه کرد و گفت: هردوی این جوامع از راه انقلاب درصدد حل مشکلات‌شان بودند و با توجه به روحیه انقلابی - که منظورم از روحیه انقلابی، روحیه‌ای است که خواهان تحولات سریع است - احزاب نتوانستند جایگاه خود را بیابند، در حالی که تحزب حلقه اتصال بین جامعه و حاکمیت است و نهادی است که خاستگاه مردم را پالایش تا به شورای شهر، مجلس و… برود و از آن‌جا جنبه عملی پیدا کند و این یکی از مهمترین نقش‌های احزاب است اما در اوایل انقلاب، مساجد نقش حزب را ایفا می‌کردند و با توجه به تجربیات کسب‌شده، این نظر وجود دارد که اگر می‌خواهیم به سوی جامعه دموکراتیک برویم بدون وجود احزاب این امر امکان‌پذیر نخواهد بود.

میردامادی، «وجود شکاف اصلی اقتدارگرایی و دموکراسی‌خواهی در جامعه» را در کنار شکاف‌های قومی، اقتصادی و اجتماعی، موجب روی‌آوردن به تحزب دانست و افزود: نگرانی برخی افراد حتی آنان که تمایل به تحزب دارند این است که احزاب به سمت دیکتاتوری سوق پیدا نکند و مروری بر تحولات سیاسی از مشروطه تاکنون نشان می‌دهد مهمترین دلایلی که موجب موفق نبودن جریان اصلاح‌طلبی شده است، فقدان نظام حزبی است که بتواند تحولات را مدیریت کند.

وی یادآور شد: غنی‌ترین تجربه حزبی در دوران آقای خاتمی به دست آمد که متأسفانه کافی نبود؛ چرا که به یک حزب واحد و منسجم بود نیاز داشتیم تا حرف اصلی اصلاح‌طلبان را مطرح کند که این موضوع موجب شد اصلاح‌طلبان در سال ۸۴ نتوانند یک کاندیدا معرفی کنند و رأی واحد، بین چهار کاندیدای اصلاح طلب پخش شد و به رای‌آوری کاندیدای رقیب انجامید. اگر در مجموعه اصلاحات یک سازوکار فراگیر که اکثریت اصلاح‌طلبان جامعه را تحت پوشش خود قرار دهد تا به وسیله آن یک سازمان سیاسی مدیریت شود، به وجود نیاید تحول مثبتی در آینده نخواهیم داشت.

وی با تاکید بر این‌که «نباید متکی به افراد بود بلکه باید حزبی فراگیر تأسیس کرد»، گفت: تعدد احزاب آفت بزرگی برای تشکیل یک حزب فراگیر است. در جامعه ایران حدود ۲۴۰ حزب به ثبت رسیده است که تقریباً نیمی از آن اصلاح‌طلب هستند ولی این امر در واقع موجب تعطیلی فعالیت حزبی می‌شود؛ چراکه تعریف حزب، این است که مجموعه‌ای از نیروهای دارای حداقل اشتراکات فکری بتوانند با هم همکاری کنند و هدف مشترکی را دنبال نمایند اما متأسفانه به این جایگاه نرسیده‌ایم که هدف مشترک‌مان آنقدر تقویت شده باشد تا اختلافات خود را کنار بگذاریم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر این‌که «اگر به یک نظام حزبی نرسیم، نمی‌توانیم تأثیرگذار باشیم و به سمت یک جامعه دمکراتیک پیش رویم»، اظهار کرد: باید از بزنگاه‌های تاریخی و تجربیات گذشته استفاده کنیم. از دید من بزنگاه‌های تاریخی شرایطی است که می‌شود با توجه به آن به پیشرفت قابل‌توجهی رسید و تصمیمات خوبی را گرفت. هر زمان پتانسیل اجتماعی جمع شود منجر به ایجاد یک بزنگاه تاریخی می‌شود اما خواسته‌های صددرصدی و نگاه مطلق‌گرایی موجب می‌شود به هدف نهایی نرسیم به خصوص که در سیر دموکراسی‌خواهی باید مسیری طی شود که صاحبان قدرت نیز احساس کنند منافع‌شان حفظ می‌شود یا همراهی‌نکردن‌شان منجر به پرداخت هزینه بالایی برای آنان می‌شود.

وی افزود: برای این‌که محرومیت‌ها و شکاف‌ها به پایان رسد نیاز است که جامعه تبدیل به جامعه دموکراتیک شود. گاهی تشکیل حزب موجب می‌شود که نه‌تنها آن افراد محرومیت خود را از دست ندهند بلکه بیشتر به محرومیت برسند زیرا موجب ایجاد حساسیت‌هایی می‌شود که اثر معکوس دارند. پس دفاع از حقوق یک مجموعه لزوماً نیاز به یک تشکل خاص ندارد، اگر این تشکل‌ها تبدیل به یک هویت شوند و این هویت حاضر نشود با هویت جمعی ادغام شود، آن زمان آن هویت مهمتر از حقوق زنان می‌شود.

وی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به پرسشی مبنی بر این‌که پیشنهادش درباره رویکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ چیست؟ اظهار کرد: حمایت از آقای روحانی را در سال‌های ۹۲ و ۹۶ درست می‌دانم. اصل کار اصلاح‌طلبان پس از سال ۸۸ احیای نهاد انتخابات بود که با حمایت از ایشان این اصل احیا شد، اما به نظر من در سال ۱۴۰۰ باید به یک تیم رأی دهیم نه به یک فرد. زیرا وقتی به دنبال فرد می‌گردیم به دنبال یک فرد شناخته‌شده هستیم اما برای سال ۱۴۰۰ باید فردی را که می‌خواهیم انتخاب کنیم، از قبل تیم خود و مثلاً معاون برنامه‌ریزی، رئیس دفترش را معرفی کند و نیز برنامه مشخص و کاملی داشته باشد تا پس از بررسی مشاوران و رأی آنان به تیم و برنامه‌ها، با شکل‌دادن به یک جبهه منسجم، پیش رویم که در این‌صورت به موفقیت خواهیم رسید.

میردامادی همچنین با اشاره به ایده شکل‌گیری پارلمان اصلاحات، اظهار کرد: پارلمان اصلاحات به این معنا که اصلاح‌طلبان بتوانند یک مجمع فراگیر را به وجود بیاورند تا اکثریت نیروهای قوی اصلاح‌طلب اعم از اعضای احزاب و شخصیت‌ها در آن حضور داشته باشند و این مرجع، مجموعه اجرایی داشته باشد، می‌تواند منجر به موفقیت شود.

وی در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر این‌که راهکارهای پیشنهادی‌اش برای برون‌رفت از وضعیت فعلی و بوجودآمدن فضای گفت‌وگو چیست؟، اظهار کرد: در شرایط حاضر امکان تشکیل حزب فراگیر وجود ندارد تا صدای اصلی اصلاح‌طلبان باشد. در دوره آقای خاتمی این امکان وجود داشت اما پس از مباحثی که به وجود آمد، آقای خاتمی نیز منصرف شدند اما اگر این اتفاق رخ می‌داد ساماندهی بزرگی به وجود می‌آمد ولی الان می‌توانیم یک جبهه فراگیر تشکیل دهیم که مستلزم این است افراد از نظرات شخصی خود گذر کنند و انعطاف‌پذیری بیشتر و اصرار بر مشترکات اهداف جمعی داشته باشند.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا احزاب نتوانستند در چهاردهه اخیر نقش خود را به درستی ایفا کنند؟ تصریح کرد: انقلاب سیری را طی می‌کند که نقطه مقابل تشکیلات و سازماندهی قرار می‌گیرد و عامه‌ی مردم هم با رأس هرم انقلاب مرتبط می‌شوند و تحول شکل می‌گیرد که در چنین شرایطی معمولاً روشنفکران و تحصیلکرده‌ها دنباله‌روی این تشکیلات می‌شوند. انقلاب ما سیر بین حلقه واسط احزاب و مردم نیست، نگاه انقلاب ما این است که مردم قیم نمی‌خواهند تا احزاب واسطه بین مردم و حاکمیت باشند بلکه مردم و حاکمیت یکی هستند و حرف مردم چیزی است که در راهپیمایی‌ها گفته می‌شود، در حالی که حرف اصلی مردم آن است که در صندوق رأی گفته می‌شود.

این عضو حزب اتحاد ملت در پایان در پاسخ به پرسشی دیگر درباره امکان دست‌یابی اصلاح‌طلبان به وضعیت مطلوب و بازگرداندن اعتماد دوباره مردم به خودشان، گفت: از الان باید برنامه‌ریزی دقیق داشته باشیم و تمام اصلاح‌طلبان به وحدتی که درباره یک مجموعه برای انتخابات ۱۴۰۰ گفته شد، برسند و از حالا این مجموعه را مطرح کنند تا مردم نیز بپذیرند.
 
مرجع : ایسنا
برچسب ها: محسن ميردامادي