گروه سیاسی: بالاخره و پس از چند هفته تبلیغ رسانهای و اظهارنظر سیاسی نشست ورشو برگزار شد. اجلاسی که آمریکا بهعنوان مبدع برگزاری آن در سطح دو مقام ارشد معاون اول رییسجمهور و وزیر امور خارجه شرکت کرد.
رژیم اسرائیل نیز در بالاترین سطح یعنی نخست وزیر در آن حضور پیدا کرد. نوع شرکت کشورهای اروپایی و همینطور همسایگان ایران در اجلاس لهستان هم در نوع خود جالب توجه بود. اروپاییها ترجیح دادند تا با مقاماتی در سطوح میانی و پایین در نشست ورشو حضور داشته باشند و کشورهای عربی نیز با وجود حضور بنیامین نتانیاهو از این اجلاس استقبال گرمی نشان داده و در آن حضوری پر رنگ داشتند. درباره اهداف نشست ورشو از روزها پیش از برگزاری تا اکنون تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی مطرح شده است.
برخی بر این عقیده بودند که نشست ورشو "گوادلوپ" دیگری است و ترامپ و پمپئو بر آن هستند تا یک اجماع جهانی برای تغییر نظام سیاسی حاکم بر ایران را در این اجلاس آغاز کنند. در مقابل این دیدگاه اما گروهی دیگر معتقد هستند که اساساً مسئله نشست ورشو، ایران نیست و هدف اصلی زمینهچینی برای حمایت اعراب از طرح "معامله قرن" رییسجمهور آمریکا است.
طرحی که جزییات آن هنوز خبری نشده و دونالد ترامپ معتقد است در صورت اجرایی شدن میتواند مسئله اسرائیل و فلسطین را یک بار برای همیشه حل کند. با نگاهی به اظهارات مقامات حاضر در نشست ورشو و همچنین بیانیه مشترک وزیران امور خارجه آمریکا و لهستان میتوان به این نتیجه رسید که واقعیت نشست ورشو باید ترکیبی از تحلیلهایی باشد که در روزهای اخیر مطرح شده است و میتوان گفت نشست ورشو درباره ایران بود و نبود! در ادامه به توضیح بیشتر این موضوع میپردازیم.
واقعیت آن است که مقامات دولت ترامپ در ابتدا به دنبال آن بودند که نشست ورشو را تبدبل به اجلاسی برای نمایش اعتراض جهانی به جمهوری اسلامی کنند. اعتراضی که از آمریکا و اسرائیل تا اروپا و همسایگان ایران را در بر بگیرد. اما آنچه در یکی دو هفته پیش از شروع اجلاس از فضای رسانهای و همینطور اظهارات سایر مقامات دریافتند آن بود که تمرکز بیشتر از حد بر موضوع ایران نمیتواند سبب ایجاد اجماع شود و از همین رو با تغییر تاکتیکی مسائل منطقه را به عنوان موضوع اصلی اجلاس لهستان اعلام و تاکید کردند که مسئله ایران نیز ذیل موضوع کلی مسائل منطقه خاورمیانه، امنیت و صلح مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این اقدام دولت ایالات متحده سبب آن شد تا در ظاهر ایران و مسائل مربوط به آن موضوع اصلی نشست نباشد اما در زیر پوست نشست ورشو همان هدف اجماعسازی علیه جمهوری اسلامی در عمل اجرا شد. توضیح بیشتر آن که توافق و تفاهم به وجود آمده میان آمریکا، اروپا، اسرائیل و کشورهای عربی همسایه ایران در موضوعی که "نقش مخرب ایران در منطقه" خوانده میشود فضایی را ایجاد کرده است که تا حدودی یادآور قریب به یک دهه پیش است که چنین اجماعی سبب انتقال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و آغاز تحریمهای گسترده تحت فصل هفت منشور ملل متحد شد.
سادهانگاری نشست ورشو و بی اهمیت جلوه دادن اجماع جهانی که علیه سیاستهای منطقهای نظام در حال شکل گرفتن است و یا اتکای بیشتر از حد متعارف به کشوری نظیر روسیه که همواره نشانه داده تکیهگاه قابل اعتمادی نیست ممکن است سبب شنیده نشدن این زنگ هشدار جدی شود و شاهد تکرار وضعیتی باشیم که بین سالهای ۸۶ تا ۹۲ در پرونده هستهای تجربه کردیم.