«بازی بزرگ هفته بین تراکتورسازی و استقلال برگزار شد و میزبان تبریزی در استادیومی که مملو از هواداران مشتاقش بود، سه امتیاز ارزشمند این مسابقه را به دست آورد. تا اینجا همه چیز عالی است. ما یک بعد از ظهر دلانگیز فوتبالی داشتیم و البته اتفاقی هم که در بازی افتاد، کورس بالای جدول را داغتر کرد.با این وجود مساله عذابآور، القائات شگفتانگیز گروه مدیریتی و رسانهای تراکتورسازی در مورد جنبههای تاریخی و بینظیر حضور هواداران در ورزشگاه بوده است. در شرایطی که قاعدتاً تریبون صداوسیما در مراکز استانها باید عملکردی بیطرف داشته باشد، درست از لحظه برقراری ارتباط با تبریز شاهد توصیفات مبالغهآمیز آقای گزارشگر در مورد تعداد تماشاگران حاضر در استادیوم بودیم؛ طوری که به نظر میرسید اعداد و ارقام کاملاً به سخره گرفته شدهاند!آقای گزارشگر از ثبت رکورد ۱۲۰ هزار تماشاگر در بازی تراکتورسازی و فجر سپاسی در لیگ نهم سخن گفت و حدس زد که آن رکورد در بازی با استقلال شکسته شده است. بعد از بازی هم مدیرعامل تراکتور که اساساً معلوم نیست تا چند روز دیگر در این باشگاه سمت دارد و چه زمانی قرار است به سرنوشت امثال درودگر و اسدی مبتلا شود، از حماسه ۱۲۰ هزار نفری هواداران تراکتورسازی سخن گفت.
توجه داشته باشید همه اینها در شرایطی مطرح میشود که گنجایش ثبت شده برای ورزشگاه یادگار امام ۶۶ هزار نفر است و روشن نیست چطور مسئولان رسمی و رسانهای با این قاطعیت میتوانند از حضور دو برابری جمعیت نسبت به ظرفیت سخن بگویند. به قول رسول خطیبی کاش یک روز در تبریز ورزشگاه ۲۰۰ هزار نفری بسازند و هر هفته هم پر از جمعیت شود. اصلاً «تا کور شود هر آن که نتواند دید.» چه چیزی بهتر از این که جوانان وطن به جای هزار گزند و آفتی که در کمینشان قرار دارد، راهی محیطی مثل ورزشگاه شوند و کنار هم چند ساعت هیجانآمیز را پشت سر بگذارند؟این یک قصه دیگر است و فرق میکند با آن که برای بالاتر بردن پرچم تیم محبوب یا متبوعمان دنبال جعل وقایع و مفاهیم باشیم. این که جامعه را رو به بیمنطقی ببریم به سود هیچکس نیست. ادعاهای گزاف تراکتورسازان در مورد این که ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تماشاچی دارند، از جنس اصرار شگفتانگیز سرخابیهاست که هر کدام بیهیچ سند و مدرکی ۴۰ تا ۵۰ میلیون از جمعیت ایران را به نام خودشان مصادره میکنند و ما در این زمینه حتی با کمبود جمعیت مواجه میشویم!
بد است که حتی یک سر سوزن برای تعقل و واقعگرایی ارزش قائل نیستیم و گمان میکنیم با این قبیل شلوغبازیها میتوانیم ارزش مضاعف برای خودمان تولید کنیم. مخصوصاً اصحاب رسانه و مدیران و دستاندرکاران حوزههای مختلف باید تلاش کنند عامه مردم را به سمت اعتدال، میانهروی و حقیقتمداری سوق بدهند؛ چیزی که حداقل در باشگاه تراکتورسازی به شکلی کاملاً معکوس به اجرا در میآید. متأسفانه آن چه بعضاً در تبریز اتفاق میافتد، دامن زدن به حواشی و هیجانات کور و احساسی است.زشتتر از این عددبازی نسنجیده اما، پافشاری بیش از حد بر شکلگیری یک «حماسه» در ورزشگاه یادگار است. روشن نیست این که هواداران یک باشگاه برای حمایت از تیمشان ورزشگاه را پر کردهاند و بعضاً از پشت در به خانه برگشتهاند، چرا باید یک اتفاق حماسی قلمداد شود؟ این قبیل حوادث در دنیای فوتبال به شدت رایج هستند.
کافی است مدیران تراکتورسازی و گزارشگران جوگیر بومی یک جستوجوی ساده اینترنتی انجام بدهند و تصاویر برخی تمرینات (و نه حتی مسابقات رسمی) تیمی مثل الاهلی مصر را ببینند تا اینگونه پر شدن ورزشگاه ۶۶ هزار نفری را اتفاقی کمنظیر در دنیا نخوانند. جو در مورد سه باشگاه برتر ترکیه هم به همین شکل است، همانطور که در یک جلسه تمرینی بوکاجونیورز پیش از فینال اخیر لیبرتادورس بیش از ۵۰ هزار نفر شرکت کردند و البته تصاویر اعجابآورش به راحتی در دسترس است.هیچکدام از اینها ارزش خارقالعادهای ندارند. «ارزش» واقعی این است که شما یک استادیوم را پر کنید، اما در اوج مدارا و تمدن حق مهمان را محفوظ بدارید و اجازه بدهید هواداران تیم رقیب هم آزادانه در این اتمسفر شریک شوند. آیا چنین امکانی در تبریز مهیاست؟ در حاشیه همین بازی اخیر ویدئوهای فراوانی منتشر شده که حاکی از سنگباران معدود هواداران استقلال توسط تراکتوریهاست، آن چه مشابهش را در رویارویی این تیم با پرسپولیس هم فراوان دیدهایم.رقابت رئال مادرید و بارسلونا در بستری از انواع خصومتهای تاریخی و فرهنگی شکل گرفته، اما حتی در حساسترین نبردهای دو تیم هم میبینیم هواداران مهمان در کمال آسایش در برنابئو یا نوکمپ حاضر میشوند. اینجا اما ۷۰ هزار تراکتوری، ۷۰ نفر هوادار حریف را تحمل نمیکنند و ما دم از حماسهسازیشان میزنیم. کاش کمی به خود بیاییم.»