گروه سیاسی_ رسانه ها: روزنامه «آرمان» با عبدا... ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات درباره انتخابات 98 به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.بخشی از این گفتگو را در ادامه می خوانید:
در فاصله یکسال مانده به انتخابات 98 دو دیدگاه برای کنش اصلاحطلبان در این انتخابات وجود دارد که برخی معتقدند به دلیل عدم تحقق مطالبات اصلاحطلبان به صورت حداکثری نباید شرکت کنیم و عدهای دیگر معتقدند که ولو با ادامه ائتلاف با جریان معتدل نباید به سمت و سوی تحریم رفت؛ از دید شما رویکرد اصلاحطلبان باید چگونه باشد؟
به نظر من اصلاحطلبان باید به تحولاتی که در داخل کشور رخ داده توجه کنند. امروز در کنار دو جریان سیاسی قدیمی یک جریان اجتماعی قدرتمند قرار گرفته که مطالباتش همهجانبه است در راس آن مطالبات معیشتی و اقتصادی است. از این جهت نه اصلاحطلبان، نه اصولگرایان اگر بخواهند آینده سیاسی داشته باشند بدون توجه به این جریان قدرتمند سوم و اقناع آنها نمیتوانند در انتخابات میدانداری کنند.به عبارت دیگر شرایط مانند سالهای 94 و 96 نیست که با یک ویدئو یا یک کار تشکیلاتی حزبی بشود موج فراگیر انتخاباتی شکل داد. لذا هر نهاد تشکیلاتی برای اصلاحطلبان تصمیمگیر باشد نمیتواند بدون در نظر گرفتن منویات احزاب اصلی و تاثیرگذار اصلاحطلب و شخصیتهای بزرگ و کاریزماتیک اصلاحطلب حرکت کند. لذا این هماهنگی باید ایجاد شود.
نکته مهم این است که اتفاقا اینجا برای دو انتخابات پیش رو موفقیت اجتماعی بسیار حساسی برای جریان اصلاحطلب است که میتواند آینده خود را شکل دهد. یعنی اگر اصلاحطلبان تحت هر شرایطی با حذف برخی چهرههای اصلاحطلب با فیلترهای نظارتی بخواهند لیست امیدی ببندند که آقای X یا Y در آن قرار بگیرند و پس از آن معلوم شود که مثل مجلس نهم اینها نیز به دنبال منویات و مطالبات اقتصادی و حزبی خودشان بوده و به دنبال مصالح مردم نیستند، رویکرد افکار عمومی به طور کامل از آنها باز خواهد گشت.از این جهت است که میگویم این اتفاقی خواهد بود که آینده اصلاحطلبان را رقم خواهد زد. البته به نظر من گفتمان اصلاحطلبی، گفتمان ادامهدار و ماندنی در ایران است، اما اصلاحطلبان و جریانات اصلاحطلب نمیتوانند بدون همسو شدن با مردم بدین معنا که مردم را قانع کنند که صندوق رای دوباره کارساز است و مردم با آنها همراهی کنند، در انتخابات موفق شوند. چون بخش اعظمی از این جریان اجتماعی معتقدند که رأی ما در صندوقها هیچ کارکردی ندارد. امروز مهمترین کارکرد برای اصلاحطلبان این است که این جریان اجتماعی را قانع کنند که رأی هنوز میتواند کارکرد داشته و تاثیرگذار باشد.
برخی معتقدند که تلاش اصلاحطلبان باید همواره بر این باشد که اگر راهی به برخی نهادهای انتخابی نباشد، گفتمان اصلاحطلبی پیش برود. چه میزان با این رویکرد موافقید؟
من معتقدم که رهبران جبهه اصلاحات نیز بر این باورند آنچه را که برایش تلاش میکنند برقراری و تداوم گفتمان اصلاحطلبی است. همین که چهرههای شاخصی از جریان اصولگرایی که 84 گفتمان دیگری داشتند، امروز کاملا متفاوت به مسائل مینگرند و حتی برخی از رفتارهای گذشته خود پشیمانند، یعنی اثرگذاری و خریدار داشتن گفتمان اصلاحطلبی.بنابر این اصلاحطلبان باید دغدغه گفتمان خود را داشته باشند و جز اصلاحات هیچ راهی برای عبور کشور از مشکلات نیست. باید همه اصلاحطلبان بپذیرند که منافع ملی بر منافع حزبی اولویت دارد.برای 98 و 1400 نیز که احزاب دو جریان خیلی دغدغههای حزبی پیدا میکنند اگر برای اصلاحطلبان دغدغههای حزبی و منافع سیاسی اصل باشد حتما برای انتخابات 98 دچار مشکل جدی خواهند شد. راهکار این است که از هم اکنون نیروهای جوان و جدید را که مردم از آنها خسته نشده و حتی کسانی را که ممکن است خیلی آدمهای سیاسی نباشند اما تخصص، سلامت و پاکی داشته باشند، شناسایی کنند. اصلاحطلبان باید با این کار تشکیلاتی تحول لازم و موثر را ایجاد کنند.