گروه سیاسی: روزنامه «آرمان» با عبدا... ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
در حالت کلی رفتار و کنش نیروهای سیاسی در انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
نتیجه انتخابات و روند برگزاری آن را خیلی نمیشود پیشبینی کرد؛ زیرا سرعت تحولات در جامعه بسیار بالاست که در سال گذشته هم این مساله سیر صعودی داشته است. با توجه به وضعیت فعلی جامعه مدنی متاسفانه بهدلیل آنکه از لحاظ معیشتی دچار یک نوع تنگنا شده کف جامعه هم به این برداشت رسیده است که هر دو جریان سیاسی بهدلیل عدم داشتن یک برنامهریزی صحیح و درست، کارآمدی برای رفع مشکلات اقتصادی ندارد.
انتخابات سال ۹۸ به آن دلیل که خواست جامعه یعنی اصلاح ساختارها آنطور که باید و شاید صورت نگرفته است، غیرقابل پیشبینی است. اعتقاد بسیاری از کارشناسان بر این است که انتخابات مجلس برای هر دو گروه سیاسی موجود در کشور غیرقابل پیشبینی خواهد بود. بهنظر هم میرسد نهادهای نظارتی بنا ندارند فضای جدیدی شکل دهند، مانند آنچه در سال ۷۸ شاهد بودیم و عملا یک مجلس کاملا قابل دفاع به نام مجلس ششم شکل گرفت.
فضای سیاسی امروز کشور بسیار با گذشته متفاوت است و ما باید شاخصهای جدیدی را برای آن تعریف کنیم و در نظر بگیریم. از این جهت چند نکته حائز اهمیت را باید در این مورد در نظر گرفت؛ نخست آنکه بهنظر میرسد برخی برای کماثر کردن رأی مردم بیمیل نیستند و از سوی دیگر ضعف برنامهریزی دولت و همچنین برآیند جامعه از ناکارآمدیها، انتخابات سال ۹۸ را پیچیده و مبهم میکند.
لذا معتقدم جریانهای سیاسی باید نگران انتخابات پیش رو باشند. البته باتوجه به تحولاتی که از سال ۹۲ به این طرف رخ داد، بین جناح اصلاحطلب و اصولگرایان معتدل و عاقل آنچنان تفاوت نگاه وجود ندارد. البته جریان اصولگرای رادیکال و دلواپسان بحث دیگری دارند، این جریان در برهم زدن بازیهای منطقی و عادلانه ید طولایی دارند و بهنظر میرسد بهطور جدی برای انتخابات ۹۸ مجلس سخت مشغول هستند.
با توجه به مجموع عوامل دخیل در انتخابات همچون فیلترهای نظارتی، ضعف عملکردی دولت، انفعال فراکسیون امید و کاهش چشمگیر سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان؛ کنش سیاسی اصلاحطلبان در انتخابات سال جاری را چگونه میبینید؟
من علیالاطلاق به حضور مشروط پایبند هستم، اما نه با آن جزئیات یا راهکارهای دیگری مثل ادغام احزاب در یکدیگر یا اینکه جریان اصلاحطلب از کنار حوادث تند اجتماع بگذرد و سر خود را پایین بیندازد که برخورد نکند که ذیل پیشنهاد آقای حجاریان است. لذا کاملا با این پیشنهادات مخالفم و معتقدم اصلاحطلبان باید صراحتا انتخابات مشروط را اعلام کنند، همان پیشنهادی که آقای تاجزاده پیش از این به صراحت اعلام کرده بود. حضور در مجلس تحت شرایطی معنا دارد که بتوانند چهرههای کارآمد و توانمند خود را روانه مجلس کرده و از فیلترهای نظارتی رد کنند وگرنه با تجربه مجلس فعلی و لیست ناکارآمد امید معتقدم که این دوره دیگر نمیتوان راهبرد اقلیتی را بهکار برد و انتخابی کرد؛ بدین معنا که مجلسی روی کار بیاید که الزاما مجلس نهم نباشد. با توجه به تحولات مختلفی که در لایههای مختلف جامعه صورت گرفته در شرایط سخت ملی و بینالمللی بهنظر میرسد که دیگر این نوع کنشگریهای حداقلی کارساز نیست.
با توجه به اینکه مردم امروز 2سال پس از دیماه 96 با گفتمان اجتماعی جدید وارد صحنه شدهاند و بخش اعظمی از مردم رویکرد جدیدی را اتخاذ کردند که الزاما با نگاه جریانات سیاسی مطابقت کامل ندارد و محوریت مطالباتشان بحث تغییر مدیریتی و سالمسازی سیستم مدیریتی کشور و تمهیداتی برای معیشت و رفاه جامعه است. به این نکته نیز باید توجه کرد که حادثه سیل کاملا فارغ از مساله مدیریت مطلوب یا عدم مطلوب آن خود فی نفسه در عرصه ملی کشور تاثیرات مهمی در عرصه ملی کشور در حوزههای اجتماعی، سیاسی، امنیتی و حتی اقتصادی خواهد گذاشت.
آقای حجاریان به مشارکت مشروط در انتخابات اشاره داشتهاند، اما این پرسش پیش میآید که اساسا مشروط به چه؟ شروط برای چه کسی و با چه سازوکاری گذاشته میشود؟ این نوع رویکرد را معقولانه میدانید؟
من معتقدم شرایط کشور در عرصه ملی، منطقهای و بینالمللی بهنحوی است که حتما امروز کانونهای قدرت نیازمند حضور اصلاحطلبان، کمکگیری از آنها و چهرهای کاریزماتیک این جریان هستند. بنابراین معتقدم که شرطگذاری باید جدی گرفته شود و اصلاحطلبان نیز برای حفظ هویت تاریخی و حفظ مقبولیت گفتمانشان باید بپذیرند که تحت هر شرایطی وارد عرصه انتخابات نشوند.