به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۸:۵۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۲ ساعت ۱۰:۰۳
کد مطلب : ۱۷۷۵۶۶

مطبوعات در باتلاق بحران کاغذ گرفتار شدند

گروه فرهنگ و هنر: مطبوعات و کتاب نقش مهمی در فرهنگ ‌سازی و پیشبرد توسعه ایفا می‌کنند؛ اما گرانی کاغذ باعث نابسامان شدن وضعیت رسانه‌ها شده است. با توجه به پایین بودن شمارگان مطبوعات و حضور نداشتن محصولاتی مانند کتاب و روزنامه در سبد مصرفی خانواده‌ها گرانی کاغذ باعث کاهش صفحات روزنامه، گرانی روزنامه و کاهش شمارگان روزنامه‌ها خواهد شد.
مطبوعات در باتلاق بحران کاغذ گرفتار شدند
روزنامه همدلی در این رابطه نوشت: روزنامه‌ها و نشریات کاغذی در باتلاقی که کاغذ برای آنان درست کرده است، یکی پس از دیگری جان می‌دهند و اگر همین روال ادامه پیدا کند مطبوعات به بایگانی تاریخ می‌پیوندند.بحران کاغذ که از یک سال و نیم پیش شروع شده، بعد از جولان دادن در میان برخی از روزنامه‌ها و پایین آوردن تیراژ و صفحه آنان، اکنون به روزنامه‌های پر تیراژ کشور نیز رسیده است.روز گذشته مسئولان دو مؤسسه ایران و همشهری از کاهش هشت صفحه‌ایِ این دو روزنامه به دلیل بحران جدی کاغذ خبر دادند. جواد دلیری سردبیر روزنامه ایران خبر داد به علت بحران جدی کاغذ، از امروز ۸ صفحه از صفحات این روزنامه کم خواهد شد.نیلوفر قدیری عضو هیات مدیره روزنامه همشهری خبر داد: روزنامه همشهری از امروز تا اطلاع ثانوی در ۱۶ صفحه منتشر می‌شود. بحران کاغذ آتش به جان مطبوعات زده است.اگر چه بحران کاغذ و زنگ خطر آن برای مطبوعات، زمستان 96 و همزمان با بالا رفتن قیمت جهانی کاغذ نواخته شد، اما اقتصاد نابسامان و پرتلاطم داخلی به این بحران دامن زد تا بعد از یک سال کاغذ حتی نفس مطبوعات پرتیراژ کشور را نیز به شماره بیندازد.

گرانی کاغذ که از آذر 96 شروع شد، زمانی که اعلام خبر خروج کاغذ از لیست کالاهای دارای اولویت ارزی به افزایش 20 درصدی قیمت آن در بازار انجامید. این گرانی در سرتاسر سال 97 ادامه یافت و حتی دستگیری سلطان کاغذ نیز در کنترل قیمت کاغذ تاثیری نگذاشت و اکنون نیز در ماه‌های اول 98 کارد را به استخوان رسانده است.این روزها بازار کاغذ آن چنان متلاطم است که قیمت آن به صورت روزانه تغییر می‌کند، به نحوی که اهالی رسانه مکتوب هر شب می‌خوابند، روز بعد که بیدار می‌شوند قیمت کاغذ و چاپ افزایش یافته است، در صورتی که منابع مالی آنان یا کاهش یافته یا در بهترین شرایط ثابت مانده است. در این آشفتگی بازار کاغذ و به شماره افتادن نفس مطبوعات، به دلیل دست‌های پنهان و فشارهای دلالان کاغذ، دست مصرف‌کننده واقعی، از یارانه کاغذ کوتاه است و این یارانه به دست مطبوعاتی‌ها نمی‌رسد.بوی مرگ دسته‌جمعی مطبوعات به مشام می‌رسد و کاغذ مثل شمشیر داموکلس روی سر نشریات آویزان است، حال باید منتظر ماند که عملکرد مسئولین این شمشیر را بر فرق مطبوعات فرود می‌آورد یا با ساماندهی به بازار کاغذ جانی تازه به رسانه‌های مکتوب می‌دهند. امید است مسئولان نگذارند مطبوعات لب طاقچه بی‌توجهی از یاد جامعه برود.

همچنین جمعی از مدیران مسئولان برخی روزنامه‌های اصلاح طلب در گفتگو با «همشهری» از بحران به وجود آمده در بازار کاغذ گلایه کردند:مهمدی شفیعی، مدیرعامل «ایران»: با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب و اهتمامی که دولت برای رفع ایران بحران دارد باید هر چه سریعتر تدابیری اندیشه شود.علیرضا بختیاری، مدیرمسئول «دنیای اقتصاد»: ما یک خواسته مشخص از مسئولان داریم، اینکه اجازه دهند کاغذی که با ارز 4200 تومانی تهیه شده و در گمرک خاک می خورد ترخیص شود.مهدی رحمانیان، مدیرمسئول «شرق»: کمیته ساماندهی کاغذ که قرار بود گره از مشکل بگشاید، خود تبدیل به گره شده است.حسین عبداللهی، مدیرمسئول «آرمان»: ما اصلا برای چاپ روزنامه همین حالا هم کاغذ نداریم.محمدرضا سعدی، مدیرمسئول «جهان صنعت»: شاید نتوانیم دیگر روزنامه منتشر کنیم.

جای خالی کتاب و روزنامه در سبد مصرفی خانواده‌های ایرانی
محمدمهدی فرقانی، کارشناس رسانه و رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه، نیز در باره گرانی کاغذ گفت: مطبوعات و کتاب نقش مهمی در فرهنگ ‌سازی و پیشبرد توسعه ایفا می‌کنند؛ اما گرانی کاغذ باعث نابسامان شدن وضعیت رسانه‌ها شده است. با توجه به پایین بودن شمارگان مطبوعات و حضور نداشتن محصولاتی مانند کتاب و روزنامه در سبد مصرفی خانواده‌ها گرانی کاغذ باعث کاهش صفحات روزنامه، گرانی روزنامه و کاهش شمارگان روزنامه‌ها خواهد شد.
روزنامه‌ها که از یکطرف با کاهش درآمد آگهی مواجه هستند و از طرف دیگر کلیه اقلام چاپی و سایر هزینه‌های جنبی‌شان به صورت سرسام آوری درحال افزایش است و مهاری ندارد، اولاً چگونه می‌توانند هزینه‌های خود را تامین کنند و ثانیاً مقدار افزایش حقوق 20 درصدی مورد نظر حضرات مسئولین را از کجا بیاورند؟ با این شرایط آیا راهی غیر از تعطیل شدن پیش پای آنها وجود دارد؟ متاسفانه دولت نیز به وظیفه حمایتی خود در قبال روزنامه‌ها عمل نمی‌کند بطوری که اصحاب مطبوعات این ماه‌ها و این سال‌ها سخت‌ترین سال‌های عمر خود را پشت سر می‌گذارند و آینده روشنی برای ادامه حیات برای آنها متصور نیست.

رتبه واقعی ایران در مطالعه
عام‌ترین تعریف از سرانه مطالعه میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانه‌روز است. در این حالت میزان مطالعه همه افراد یک جامعه را با هم جمع و سپس نتیجه را بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای در نظر گرفته شده تقسیم می‌کنند. برای مثال سرانه مطالعه ۱۳ دقیقه‌ای به این معنی است که در ایران ۸۰ میلیون نفری، هر روز بیش از ۱۷ میلیون ساعت مطالعه انجام می‌شود. از این میزان به‌طور میانگین به هر یک نفر، ۱۳ دقیقه وقت می‌رسد. اما لزوما همیشه این تعریف صادق نیست و می‌توان به جای مدت زمان از تعداد کتاب‌های خوانده شده یا تعداد صفحات خوانده شده در طول روز نیز برای تعریف سرانه مطالعه بهره جست.در بسیاری از کشورهای جهان منظور از مطالعه، صرف مطالعه کتاب است. از این نظر مطالعه روزنامه‌ها، سایت‌ها، ادعیه و... مورد نظر نیست. گاردین به تازگی جدولی از باسوادترین کشورهای جهان را منتشر کرده که در نوع خود جالب است.گزارش‌های آماری مرکز بین‌المللی مطالعات گذران وقت است. براساس تحقیقی که این مرکز در سال ۲۰۱۰ در ۲۲ کشور انجام داده است. بیشترین زمان اختصاص داده شده برای مطالعه کتاب در بین مردمان جهان مربوط به کشور فنلاند با ۴۴ دقیقه در روز است.

در بیشتر کشورهای توسعه‌نیافته به‌دلیل وجود تنگ نظری هاو در نظر گرفتن دستمزد بسیار پایین برای کارهای فرهنگی، نویسندگان و ناشران تمایلی به تولید کتاب ندارند. نویسندگانی که کتاب هایشان در کشورهای دیگر با استقبال روبه‌رو می‌شود اما در کشور خودشان ماه‌ها و سال‌ها در کتابفروشی‌ها می‌ماند هیچ انگیزه‌ای برای نوشتن کتاب بعدی ندارند یا ناشرانی که با وجود هزینه بسیار در انتشار کتاب سود چندانی نصیبشان نمی‌شود. به هر حال درباره میزان مطالعه در ایران، هرچند آمارهای ضد و نقیضی از سرانه مطالعه به گوش می‌رسد، اما واقعیت این است که وضعیت مطالعه با توجه به تیراژ کتاب‌ها و... بحرانی است. با اینکه رشد علمی در کشور در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما همه افراد جامعه مطالعه نمی‌کنند و سطح آگاهی‌های افراد فاصله عمیقی با یکدیگر دارد.

بنابراین مطالعه فقط در بین شمار اندکی از ایرانیان جریان دارد و حتی بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان نیز جز کتاب درسی، مطالعه دیگری ندارند. متاسفانه نظام آموزشی نیز دانش آموزان را به مطالعه تشویق نمی‌کند و از سوی دیگر محصولات فرهنگی و کتاب جزو کالاهای لوکس به شمار رفته و در سبد خانوارها قرار ندارد. در این وضعیت کودک و نوجوان فقط برای رفع تکلیف و آن هم از روی اجبار تکالیف درسی را انجام می‌دهد.از آنجا که مطالعه در دوران کودکی یکی از عناصر اصلی و تاثیرگذار در شکل گیری شخصیت کودک است؛ آشنا کردن کودکان با کتاب و کتابخوانی تاثیر بسزایی در رشد و تکامل هرچه بیشتر کودکان در تمامی ابعاد شخصیت می‌شود، بنابراین توجه به این مهم موجب تربیت افرادی سالم و در نهایت شکل‌گیری جامعه سالم خواهد شد.
مرجع : برترین ها
برچسب ها: بحران کاغذ