حضور قبلی وی در دانشگاه تهران مربوط به دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بود که در تالار فردوسی دانشکده ادبیات سخنرانی کرد و بعد هم پای پیاده تا دانشکده حقوق و علوم سیاسی ،جایی که سالها پیش درس حقوق را آنجا آموخته بود، رفت. اما این بار در قامت رئیس جمهور به دانشگاه میرود. اما سنت حضور روسای جمهور در دانشگاه باز میگردد به دوره دولت هفتم و ریاست جمهوری سید محمد خاتمی. خاتمی نخستین رئیس جمهوری بود که روز 16 آذر که روز دانشجوست به دانشگاه رفت و در میان دانشجویان سخنرانی کرد. تا پیش از آن بزرگداشت روز دانشجو از سوی دولت خلاصه میشد در پیامی که وزرای علوم در روز دانشجو صادر میکردند.
البته یکبار در سال 1373 آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت در اجتماع دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور حضور یافت اما این سخنرانی بیشتر شبیه سخنرانی وی در جمع بسیجیان بود تا دانشجویان. وی در این سخنراین تاکید کرد که حضور بسیجیان در دانشگاهها نوید حضور اسلام و انقلاب در آینده کشور است و دانشجویان بسیجی باید به همگان ثابت کنند که بسیج در همه صحنهها از جمله صحنه علم و دانش نیز سرآمد است. این سخنرانی حاشیهای نداشت و شبیه دیگر سخنرانیهای رسمی رئیس جمهور بود.
پس از انتخابات سال 76 و روی کار آمدن دولت اصلاحات فضا کاملا تغییر کرد. بخش قابل توجهی از حامیان خاتمی را دانشجویان تشکیل میدادند و خود او نیز توجه ویژهای به دانشجویان داشت. از این رو زمینه برای حضور وی در دانشگاه آماده بود. نخستین حضور خاتمی در دانشگاه باز میگردد به سال 1377 در دانشگاه صنعتی شریف. این سخنرانی درحالی انجام میشد که پرونده قتل داریوش فروهر و همسرش موضوع داغ آن روزها بود و سایه خود را بر این سخنرانی هم انداخته بود. وی در صحبتهای خود گفت: بنده با قاطعیت این جنایت را پیگیری میکنم و این عملی محکوم است. وی عنوان کرد که برای شناسایی عاملان قتل فروهر و همسرش تا آخر جلو خواهد رفت.
خاتمی در پاسخ به اتهام لیبرالی بودن دولت هم گفت: همانطور که غربزدگی بد است، ضدیت با لیبرالیزم به نوعی فاشیزم دچار میشود. خاتمی همچنین به اهمیت اجرای قانون و برخورد با متخلفین از قانون اشاره کرده و گفت: اگر کسی از چارچوب قانون بیرون برود، برخورد میکنم و به پای قانون کشاندن نیز از طریق قانون خواهد بود.
خاتمی سال بعد هم به دانشگاه رفت و اینبار دانشگاه علم و صنعت میزبان او بود.سخنرانی او در این دانشگاه دربردارنده مسایل سیاست خارجی بود و به خصوص مساله رابطه با آمریکا در سخنان وی محوریت داشت. رئیس جمهور درباره رابطه خاص ما با آمریکا و وجود دیوار بلند بی اعتمادی میان دو کشور، با اشاره به بعضی خیانت های آمریکا در حق مردم ایران از جمله کودتای 28 مرداد 32 گفت: وقتی ما میگوئیم میان ما و آمریکا دیوار بلند بی اعتمادی است، شعار نمیدهیم. ملت ایران احساس میکند از 28 مرداد 32 تا پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکاییها بر سرنوشت ما مسلط بودند و آیا این ملت حق ندارد خسارات وارده و تحقیرها و توهین های روا داشته شده در این مدت را ناشی از سیاست های آمریکا بداند؟... مسئله دشمنی ما با امریکا نیست، بلکه مهم تر از آن یک فلسفه و دیدگاه است که این ملت ذلت را نمیپذیرد و اساس روابط میان ملتها را احترام متقابل میداند.
خاتمی به به وقایع کوی دانشگاه هم اشاره کرد و گفت که عده ای میخواستند دانشجویان را مظهر خشونت معرفی کنند اما خوشبختانه جامعه دانشگاهی ما با تدبیر و شکیبایی راه خود را از آشوبگران جدا کرد. از روند پیگیری پرونده کوی دانشگاه شخصا راضی نیستم، و انتظار دارم با سرعت عمل و دقت بیشتری این پرونده بررسی شود که متهمان بعد از مدتی طلبکار نشوند و دانشجویان نیز بدهکار نشوند. همچنین خاتمی در واکنش به جمله یکی از دانشجویان که گفت « خاتمی، آخرین امید رسیدگی به مسئله کوی دانشگاه است»، گفت: من از شما میخواهم که این دیدگاه را اصلاح کنید؛ شما نباید منتظر قهرمان باشید. این حضور خاتمی حواشی خاص خودش را داشت. عده ای از دانشجویان تصویر بزرگی از کارت عضویت خاتمی در بسیج را در دست داشتند و در مقابل عده دیگری هم شعار میدادند: « انحصار حیا کن، دانشگاه را رها کن»
سال 79 دانشگاه تربیت مدرس میزبان رئیس دولت اصلاحات بود و حواشی این سخنرانی به مراتب بیش از سال گذشته آن بود. در این مراسم که عدهای با تصاویر خاتمی و مصدق در میان جمعیت حضور داشتند، رئیس جمهور گفت: ما هنوز بلد نیستیم چگونه یکدیگر را تحمل کنیم، باید مواظب باشیم که وقتی یک گروه با رأی اکثریت روی کار میآید، اقلیت را کنار نزند و نیز اقلیتی که در انتخابات رأی نیاورده با هر شیوه ای قصد کنار زدن اکثریت را نداشته باشد. خاتمی به حضار در سالن گفت: امروز هرگونه سخن از تغییر در قانون اساسی که به تغییر نظام تعبیر شود، خیانت به ملت و اصلاحات است. وی در پاسخ به کسانی که درباره قتلهای زنجیرهای شعار میدادند " خاتمی، خاتمی، افشا کن، افشا کن"؛ گفت:چیز پنهانی نیست که افشا شود، و این توقعات هم نابجاست... قتلهای زنجیره ای یک غده سرطانی بود که در دستگاه امنیتی ما قرار داشت که تا آنجا که به بنده مربوط میشد، عاملان قتلها شناخته شدند، و غده سرطانی از وزارت اطلاعات حذف شد که اگر همراهی رهبر انقلاب در این زمینه نبود تلاش ما به جایی نمیرسید. در این مراسم برخی از اظهارات رئیس جمهور با واکنش منفی حاضران روبرو شد و آنان برخی سخنان وی را هو کردند.
سال 83 که آخرین حضور خاتمی در دانشگاه در کسوت ریاست جمهوری بود پرحاشیهترین حضور وی نیز بود. از آنجا که برای سخنرانی رئیس جمهور سالن نسبتا کوچکی را نسبت به جمعیت استقبال کنندگان پیش بینی کرده بودند، در حین سخنرانی، هجوم دانشجویانی که بیرون سالن بودند باعث شکسته شدن شیشه های درب سالن گردید . این اتفاق خود هیجاناتی را بوجود آورد.عده ای از دانشجویان در هنگام سخنرانی خاتمی فریاد میزدند « بسه دروغ، بسه دروغ»؛ که خاتمی پاسخ داد شما باید منطقی باشید. بعد از سخنان نماینده برخی از تشکلهای دانشجویی، عده ای از دانشجویان فریاد زدند «مرگ بر دیکتاتور- خاتمی؛ تو به ما پشت کردی» که خاتمی پاسخ داد: نه هنوز رویم به طرف شماست. خاتمی ادامه داد: باید دموکراسی را قبول داشته باشیم. فقط دیکتاتورها هستند که غیر خودشان را قبول ندارند... ما باید عقاید مختلف یکدیگر را تحمل کنیم ... »؛ که عده ای شعار دادند: « باز دروغ، باز دروغ». رئیس جمهور گفت: « اگر بنای شما بر این است که من حرف نزنم من پا میشوم و میروم. اگر به من حق میدهید که حرف بزنم لطفا ساکت باشید و هرکس نمیخواهد برود بیرون تا کسان دیگر بیایند داخل». خاتمی همچنین گفت: «حالا نوبت من است»؛ عده ای شعار دادند « مزخرف، مزخرف». خاتمی گفت: انشاءالله بعد از من کسانی خواهند آمد که خوب عمل خواهند کرد.
سال بعد از آن محمود احمدینژاد به دانشگاه رفت. اما برخلاف خاتمی که در سال آخر با توهین و مخالفت روبرو شده بود او در همان سال اول شاهد اتفاقات حاشیهای زیادی بود. احمدینژاد دانشگاه امیرکبیر را انتخاب کرده بود. در این مراسم دانشجویان شعار میدادند «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد» احمدینژاد گفت: شعار همه دانشجویان و افتخار آنها این است که دیکتاتوری را در هر لباسی میشناسد و سرکوب میکند و امروز هم بزرگترین دیکتاتوری آمریکا است که لباس حقوق بشر بر تن کرده است... دانشجویان آگاه ما در همه صحنهها خواهند ایستاد. در حالی که تعدادی از دانشجویان به شعارهای خود علیه رئیس جمهور ادامه میدادند، احمدینژاد گفت:یکی از ویژگیهای دانشجویان تحمل سخنان دیگران است و شما باید نشان دهید که دانشجو آگاه است، میمیرد، اما از بیگانه ماموریت نمیپذیرد. شما به اندازه کافی حرف زدید و شعار دادید، اما حالا وقت آن رسیده که حرف برادر کوچک خود را که از دانشگاه برای برپایی عدالت قیام کرده، بشنوید.
در قسمتی از سخنرانی رئیسجمهور عدهای از دختران دانشجو که علیه رئیسجمهور شعار میدادند، دوربین صدا و سیما را به زمین پرتاب کرده و شکستند. همچنین در بخش دیگری از مراسم همهمه در سالن برای برهم ریختن برنامه سخنرانی به اوج خود رسید. در بخش دیگری از سخنرانی احمدی نژاد شروع به آتش زدن تصاویر احمدینژاد کردند که احمدینژاد در واکنش به این موضوع عنوان کرد: پیشگامان ما در راه دفاع از آزادی حقیقی و عدالت مانند شهید رجایی جان و تنشان را سوزاندند و افتخار امثال بنده رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی این ملت است. آمریکاییها بدانند ما اگر هزار بار هم بسوزیم، یک سانتیمتر از آرمانهایمان عقبنشینی نمیکنیم.
این حاشیهها در سخنرانی سال اول احمدینژاد دیگر تکرار نشد. علت هم این بود که در مراسم بعدی معمولا سالن محل سخنرانی با طرفداران و حامیان دولت پر میشد. اما این به معنی بی حاشیه بودن این سخنرانیها نبود. سال 86 یک نمونه از این سخنرانیهاست. وقتی احمدینژاد برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفت خیلی از دانشجویان تجمع اعتراضی کردند و علیه او شعار دادند. رئیس جمهور هم به جای سخنرانی در یکی از دانشکدهها، تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه را برای سخنرانی انتخاب کرد.همچنین همزمان با سخنرانی وی عدهای از دانشجویان در یک تریبون آزاد بر علیه او سخنرانی میکردند.برخی از سخن دانشجویان حول این موضوع بود که رییس جمهوری ایران به دانشگاه کلمبیا می رود و به پرسش های دانشجویان پاسخ می دهد ولی حاضر نیست که سخنان دانشجویان ایرانی را بشنود و به سوالات آنها پاسخ دهد.