زمانی رهبران و پادشاهان کشورها برای تأمین هزینههای قلمرو خود، از مردم چیزی بهعنوان خراج دریافت میکردند.این خراج ممکن بود پول صرف نباشد و برخی از مردم محصولات کشاورزی یا دامهای خود را برای خراج میدادند؛ اما قرنها از آن زمان گذشته است و اکنون خراج نام مالیات به خود گرفته است؛ پولیکه مردم بابت خدمات ارائهشده از سوی دولت به این نهاد میپردازند؛ با وجود این در ایران همهچیز متفاوت است و آنهایی که باید در ردیف اول پرداخت مالیات قرار گیرند، از دادن مالیات سرباز میزنند.در شرایطی که کشورهای توسعهیافته با اتکا به بخشی از درآمدهای مالیاتی، اهداف بلندمدت و بودجه سالیانه خود را اجرا میکنند، در ایران هنوز هم مهمترین و اصلیترین منبع درآمد، درآمدهای نفتی است. آنهم در شرایطی که قیمت نفت به کمترین میزان خود در یک دهه اخیر رسیده است و کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت با مشکلات بودجهای شدیدی مواجه شدهاند؛ بنابراین دولت باید تا دیر نشده برای حل بحران مالیاتدهی در کشور چارهای بیندیشد.
آمارها نشان میدهد در کشورهای عضو سازمان بینالمللی همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص ملی (GDP) تقریباً پنج برابر ایران است. این به معنای فاجعه مالیاتی در ایران است. سال گذشته بود که تقوینژاد، رئیس وقت سازمان امور مالیاتی، آماری فجیع؛ اما قابلباور از میزان فرار مالیاتی در کشور اعلام کرد. بر اساس گفتههای او در کشورمان شاهد موارد فرار مالیاتی از ۱۳ هزار میلیارد تا ۳۰ هزار میلیارد تومان هستیم.ریشه این میزان فرار مالیاتی و عمل خلاف قانون کجاست؟! جدای از نبود نظارت و کنترل کافی بر مشاغل و افرادی که مالیات بر آنها واجب است، فرهنگسازی مهمترین بحث در این زمینه است.درصورتیکه مردم و صاحبان مشاغل بدانند و مشاهده کنند پولیکه بابت مالیات به دولت پرداخت میکنند صرف چه کارهای بزرگ و پروژههای عظیمی میشود، بهطور قطع مشارکت خود را بیشتر خواهند کرد.
مالیات ابزاری مهم در جهت تحقق عدالت، سلامت، بهداشت و بالابردن سطح فرهنگ در کشورهاست.با اعتبار حاصل از مالیات بسیاری از پروژههای نیمهتمام کامل میشود و دیگر از کسری بودجههای سالیانه خبری نیست. بر اساس آنچه مسؤولان اعلام کردهاند، از میزان ۹ درصد مالیات بر ارزشافزوده کالا و خدمات، یک درصد آن به حوزه سلامت و درمان و ۳ درصد به شهرداریها اختصاص داده میشود که در این خصوص میتوان نقش سهم مالیاتی را در طرح جامع نظام سلامت که به اجرا درآمده و هزینههای درمان را بسیار پایین آورده است مشاهده کرد.البته اگر همه مردم در بحث مالیات مشارکت داشته باشند و مالیات خود را بهموقع و بدون ابزارهای فشار قانونی پرداخت کنند، مسأله درست هزینهکردن مالیاتها هم باید در نظر گرفت. اگر این پول دریافتی در جای درست هزینه نشود، اعتماد مردم از بین میرود و بهطور قطع مشارکت در مالیاتدهی کاهش پیدا میکند.