گروه جامعه: جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد در دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی برگزار شد.
به گزارش میزان، در ابتدای جلسه، قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری اظهار کرد: قبل از اعلام رسیدگی لازم میدانم تا با توجه به آثار اجتماعی این جرم تذکراتی در راستای آیین دادرسی کیفری جهت تنویر افکار عمومی و رسانهها بیان کنم. قاضی کشکولی گفت: در برپایی یک دادرسی الزامات قانونی وجود دارد که رعایت آن الزامی است. به موجب ماده ۴۰۰ قانون آیین دادرسی کیفری محاکمات در دادگاه کیفری یک به صورت ضبط صوتی و تصویری انجام میشود که انتشار آن بدون اجازه دادگاه ممنوع است. وی افزود: در این پرونده با درخواست دادستان کل کشور و موافقت ریاست قوه قضاییه انتشار جریان رسیدگی این پرونده به صورت علنی آزاد است و از رسانهها درخواست میشود تا موازین قانونی را رعایت کنند.
قاضی کشکولی با بیان اینکه در خصوص تشویش اذهان عمومی در پرونده مذکور قطعا دخالتهای برخلاف قوانین رسانهها بیتاثیر نبوده است، گفت: برای برپایی یک دادرسی منصفانه اصولی حاکم است که در تمامی نظامهای حقوقی کشورها این الزامات وجود دارد و در نظام حقوقی ما نیز وجود دارد، از میان این اصول بی طرفی و استقلال مرجع قضایی، حفظ حریم خصوصی و حقوق شهروندی مورد توجه است. وی در ادامه گفت: در جرایم مهم به اعتبار میزان مجازات و آثار اجتماعی به ویژه در این پرونده قاعده مهمی موصوف به قاعده طلایی است که آن حفظ صحنه جرم میباشد و رسانهها نباید در مرحله تحقیقات مقدماتی نقش بازپرس یا مقام قضایی را ایفا کنند. در پرونده حاضر مقام قضایی از ابتدا در صحنه جرم و تحقیقات مقدماتی حضور داشته؛ اما برخی از دستگاههای اجرایی سعی کردند تا در امور قضایی دخالت کنند و سبب تشویش اذهان عمومی شدند، لذا رسانهها تلاش کنند تا موازین قانونی را رعایت کنند.
وی با اشاره به مفاد ۳۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری اظهار کرد: در خصوص این پرونده که قتل خانوادگی است و ممکن است در جامعه و در آینده نیز اتفاق بیفتد تذکر اخلاقی نیز دارم. قاضی کشکولی با تاکید بر مراعات اصول بیطرفی، استقلال قضایی و حفظ حقوق شهروندی گفت: از نماینده دادستان، اولیای دم و وکیل آنها و متهم پرونده و وکلای وی میخواهم که اخلاق را رعایت کنند تا بتوانیم یک دادرسی منطبق با موازین قانونی داشته باشیم. در ادامه قاضی کشکولی ضمن اعلام رسمیت جلسه گفت: جلسه در وقت مقرر در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران به تصدی امضا کنندگان ذیل با حضور وکیل اولیای دم محمدعلی نجفی به عنوان متهم، وکلای مدافع از جمله حمیدرضا گودرزی، سید محمود طباطبایی و لاله عقبایی تشکیل شده است.
وی افزود: پرونده تحت نظر نماینده دادستان است که حضور دارند، زهرانجفی، علیرضا بربری، فرهاد آقازاده خبرنگار انصاف نیوز به عنوان مطلعین حضور دارند، اولیای دم در جلسه هنوز حاضر نیستند که حاضر خواهند شد. قاضی کشکولی گفت: عوامل بررسی جرم، کارشناسان مرتبط، پزشک معاینه جسد و روانپزشک در جلسه دادگاه حضور دارند که در صورت ضرورت اظهارات آنها اخذ خواهد شد. درادامه قاضی کشکولی از قاضی شهریاری نماینده دادستان خواست تا کیفرخواست را قرائت کند. نماینده دادستان گفت: در پرونده دادسرای جنایی تهران محمدعلی نجفی فرزند احمدعلی ۶۶ ساله، بازنشسته، اهل و ساکن تهران، در زندان اوین از تاریخ ۸.۳.۹۸ بازداشت است.
شهریاری افزود: وی به مباشرت در قتل عمدی میترا استاد فرزند کاکابرار، ۳۶ ساله همسر دوم وی با سلاح گرم، حمل و نگهداری سلاح و مهمات جنگی غیر مجاز و ایراد صدمه عمدی بدنی غیر منتهی به فوت متهم است. وی تصریح کرد: در ۷.۳.۹۸ ساعت ۱۲:۳۰ صبح حسب تماس کلانتری شهرک غرب مبنی بر وقوع قتل در یک برج مسکونی، بازپرس بلافاصله به همراه اکیپ (پزشکی قانونی، تشخیص هویت، پلیس آگاهی) به محل عزیمت کرد. نماینده دادستان افزود: در بدو امر جسد مقتوله در وان حمام به نحوی که سر به سمت جنوب و پاها به سمت شمال و آثار خونریزی از ناحیه سینه و پهلو وجود داشت مشاهده شد و آپارتمان هم به هم ریختگی داشت به نحوی که مشخص بود به تازگی اسباب کشی کردهاند.
شهریاری گفت: در صحنه دست نوشتهای کشف شد که در آن نوشته شده بود "در طول یکسال و اندی گذشته تمام سعی خود را کردم تا بدون خونریزی مشکلات را با میترا استاد حل کنم، اما او هیچ نصیحتی را پذیرا نبود حتی پیشنهاد دادم که تمام حق و حقوقت را پرداخت میکنم؛ اما او به من میگفت در وهله اول برای گرفتن انتقام از همسر و دخترت آمدهام و تا خیانت نکنم و با مردهای اجنبی ... دست بر نمیدارم. "
وی در ادامه قرائت نامه نجفی گفت: " از تهدید و توهین او خسته شدهام از دیروز شروع کرد به تماس گرفتن با برخی مردهای اجنبی که رابطه نامشروع داشت و برای توجیه رفتار خود به من تهمت زشت میزد". نماینده دادستان گفت: با کشف این دست نوشته بر ما متبادر شد که قاتل میتواند محمد علی نجفی باشد، لذا دستگیری وی در دستور کار قرار گرفت. شهریاری افزود: صحنه به طور کامل بررسی و در وان حمام آثار پاشیدن خون و شلیک چند گلوله به در و دیوار مشاهده شد، یک عدد بالش سفید رنگ که در آن آثار ورود و خروج گلوله بود، مشاهده گردید.
وی گفت: دوربینهای مدار بسته ساختمان بررسی شد که نشان میداد ۱۱:۴۳ همان روز محمدعلی نجفی در حال خروج از ساختمان است و قبل از خروج او، راننده محمدعلی نجفی با هویت فرهاد آقازاده فرزند احمد به درب واحد متهم نجفی مراجعه و دو عدد کیف را خارج میکند. نماینده دادستان بیان کرد: در تحقیقات انجام شده از فرهاد آقازاده او گفت ساعت ۹:۲۶ یوم جاری دکتر نجفی با او تماس گرفته و آدرسی به او داده که به آنجا بیاید. سه بار به آدرس رفتم، به دکتر زنگ زدم جواب نداد. بعد به واحد ۷ مراجعه کردم زنگ زدم او در را باز کرد و دو عدد کیف قهوهای و مشکی تحویل من داد و خواست که آن را به دخترش زهرا نجفی برسانم.
شهریاری افزود: فرهاد آقازاده در ادامه تحقیقات بیان کرده کیف را به دختر دکتر نجفی رساندم، بعد از باز کردن کیف نامهای در آن بود که پدرش به او گفته بود به فلان آدرس مراجعه کنید. ما به همراه دختر او به آدرس رفتیم، چند بار در زدیم در را کسی باز نکرد بعد از آن وارد ساختمان شدیم، در حمام با جسد میترا استاد مواجه شدیم که بعد از آن با ۱۱۰ تماس گرفتیم. من در آخرین لحظه که با دکتر نجفی صحبت کردم دیدم که شلوار او خونی و مچ پای او زخمی شده است. وی گفت: در ادامه از مهیار صفری فرزند جهانشاه پسر مقتوله که در آن یوم جاری حضور داشت سئوال کردیم، او گفت برای گرفتن پول آژانس سه شنبه به منزل مادرم رفتم دیدم دو نفر غریبه که یکی دختر نجفی است در محل هستند و گریه میکنند. بعد دیدم مادرم در حمام و خونی است. فکر نمیکردم مادرم مرده باشد هر چه با آقای نجفی تماس میگرفتیم گوشی خاموش بود، او شب گذشته در آپارتمان مادرم بود معمولا او با مادرم درگیری لفظی و گاهی بدنی داشت، نجفی گفته بود اسلحه ندارم و نزد همسر اولم است.
نماینده دادستان گفت: از زهرا نجفی تحقیق به عمل آمد که در تحقیقات گفته است آقای آقا زاده راننده پدرم به منزل ما آمد دو کیف دستی به من دادند من به همراه همسرم و آقای آقازاده به منزل بابا آمدیم، چند باز زنگ زدیم خودمان در را باز کردیم بابا و خانم استاد را صدا کردیم، همان موقع پسر میترا استاد رسید، به سمت سرویس بهداشتی رفتیم و من دیدم که میترا استاد در وان حمام است و جسم او سرد میباشد.
شهریاری در ادامه قرائت کیفرخواست افزود: با توجه به خروج دو عدد کیف از صحنه به منزل دختر متهم زهرا نجفی رفتیم. کیفها به همراه سه برگ کشف شد در داخل کیف شش عدد گوشی که در فویل پیچیده شده بود و متعلق به متهم نجفی، مقتوله و فرزند مقتوله است کشف گردید.
وی ادامه داد: در بررسی نامهای کشف شد که متهم نجفی در آن میگوید " او در اردیبهشت ۹۶ با عدهای به دیدن من آمدند و گفتند که کاندیدای شورای شهر هستند و من او را به دوستانم معرفی کردم، البته آن زمان او محجبه بود. بعد از آن ملاقات خصوصی داشتیم و مطالبی را درباره زندگی خود به من گفت که مسلمان و مطلقه است؛ اما او قبل از مسلمان شدن با یک کارگردان زندگی عاشقانه و جنسی داشته است، بعد از آن به عقد موقت کسی در وزارت خارجه در میآید، بعد از آن هم به عقد موقت شخص دیگری در آموزش و پرورش درآمده است و همه این موارد را همسر او اطلاع داشت که بعد از آن در تیرماه به عقد موقت من درآمد که اشتباه کردم.
قاضی کشکولی در این بخش از کیفرخواست خطاب به نماینده دادستان بیان کرد: برخی از مسائل، مستلزم طرح شدن در جلسه غیر علنی است. نماینده دادستان نیز در پاسخ به قاضی گفت: من این نامه را با توجه به اینکه خود آقای نجفی اذعان کرد، میخوانم و در ادامه به مواردی که در خصوص جرم مطرح است اشاره خواهم کرد.
۱. توهین: در این قسمت متهم اذعان نموده که مقتوله به وی توهین میکرده است.
۲. تهمت: متهم اذعان نموده که مقتوله از هیچ تهمتی علیه وی فروگذاری نمیکرده است
۳. تهدید
۴. مسائل شرعی
نماینده دادستان ادامه داد: متهم در آخر دست نوشته خود چنین گفته است که این مسائل وی را به این نتیجه رساند که مقتوله مهدورالدم است و برای همین کار را یکسره کردهام و از همه ملت ایران عذرخواهی میکنم. از دکترمسلمان نژاد که منزل خود را در اختیار من قرار داد تشکر دارم و از باران عزیز به خاطر اینکه این زن مرا شش ماه از دیدن وی محروم کرد عذرخواهی میکنم. شهریاری خاطرنشان کرد: از مضمون پایانی دست نوشته چنین بر میآید که متهم یا قصد خودکشی داشته و یا خودکشی کرده است. در ساعت ۱۹ همان روز متهم خود را به پلیس آگاهی تهران معرفی کرد و در همان مرجع انتظامی با سلاح حاضر شد و به قتل و انگیزه اختلافات خانوادگی اعتراف کرد و اعلام کرد که خشاب از قبل در اسلحه بوده است.
نماینده دادستان در ادامه گفت: متهم نزد بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران در تحقیقات اعلام کرد که در زمان هشت ماه عقد موقت و یک سال عقد دائم، در تمامی زمان جنگ و جدل داشتهاند. متهم اعلام نمود که اینها مجموعهای از موارد اختلافی بوده است که به درگیری فیزیکی میانجامید و حتی سه یا چهار بار ایشان (مقتوله) نسبت به من (نجفی) چاقوکشی کردهاند و تا ساعت ۲:۳۰ توهین و فحاشی نسبت به من (نجفی) کرده است. شهریاری با اشاره به اظهارات متهم نجفی در تحقیقات مقدماتی، تصریح کرد: متهم نجفی اظهار داشت در ادامه مقتوله خواست تا به حمام برود، لباس خود را درآورد و وارد حمام شد اسلحه را که سازمانی و مسلح بود برداشتم و به سمت حمام رفتم که این جمله برخلاف جملات اولیه متهم در مرجع انتظامی است؛ چرا که وی اعلام داشته بود که اسلحه را خودش مسلح کرده است.
وی در ادامه قرائت کیفرخواست و اظهارات متهم نجفی گفت: متهم اذعان داشت که اسلحه را نشان دادم و مقتول ترسید و گفت علی غلط کردم، درستش میکنم. در ادامه چند گلوله شلیک شد و تیر آخر به سینه وی برخورد کرد. یک ساعت با خود کلنجار رفتم که خود را با خودکشی مجازات کنم یا خیر، دو دست نوشته از خود به جای گذاشتم و به مزار پدرم در قبرستان وادیالسلام رفتم و میخواستم خودکشی کنم که نتوانستم در ادامه به حرم حضرت معصومه (ع) رفتم و یک کیف دستی که اسلحه نیز در آن بود به همراه داشتم که خواستم به خادم آنجا تحویل دهم که مرا شناخت و گفت که میتوانی آن را با خود داخل ببری؛ اما با این حال آن را تحویل دادم و وارد حرم شدم که یکی دو نفری مرا شناختند و خواستند با من عکس بگیرند. یک عکس نیز از آنجا از من گرفته شد که در فضای مجازی پخش شد. شهریاری در ادامه اظهار کرد: متهم در اعترافات خود اعلام نمود که، چون احساس میکردم خانوادهام پس از این موضوع تحت فشار قرار میگیرند عنوان مهدورالدم را به کار بردم و به خاطر این بود که خانوادهام بتوانند از خود دفاع کنند.
وی با اشاره به اعترافات متهم خاطرنشان کرد: متهم مکررا نزد بازپرس اعتراف به قتل نموده و انگیزه را اختلافات خانوادگی عنوان کرده است از طرفی سلاح تا سال ۹۴ دارای مجوز بوده که بعد از آن تمدید ننموده است. نماینده دادستان با اشاره به اظهارات گواهان و مطلعین پرونده خاطرنشان کرد: در آن زمان آقای فرهاد آقازاده فرزند احمد که راننده متهم بوده بعد از جنایت به ساختمان مورد نظر رفته تا دو کیف را از متهم تحویل بگیرد و با خود ببرد. فرد مذکور اظهار داشته است که در آن زمان متوجه شد که پای چپ متهم خونآلود میباشد که زمانی که جویای موضوع شده است متهم اذعان نموده است که به لحاظ درگیری با همسرش پایش خون آلوده شده است. وی با اشاره به مشخصات آلت قتاله عنوان کرد: آلت قتاله از نوع برتا، کالیبر نه میلیمتری با ۱۳ فشنگ که ۵ فشنگ از سلاح شلیک شده که در بدو امر با مجوز بوده، اما متهم آن را تمدید نکرده است و بنابر اظهارات خود متهم حتی در بدو ورود به حرم نیز همراه وی بوده است و هنگام بازگشت به تهران به پلیس تحویل داده است.
شهریاری با اشاره به نتیجه کارشناسی سلاح تصریح کرد: بر اساس نتیجه کارشناسی سلاح از نوع جنگی بوده و در گذشته نزدیک با سلاح مذکور اقدام به شلیک شده است و هر ۵ عدد پوکه از سلاح شلیک و خارج شده است. سلاح سالم و فاقد هر گونه نقص در تیراندازی است و فاصله شلیک بیش از یک متر و کمتر از ۵ متر بوده است. وی با اشاره به نتیجه بررسی دوربینهای مدار بسته در محل جنایت افزود: در تاریخ ۷.۳.۹۸ راننده متهم به هویت فرهاد آقازاده در ساعت ۱۰:۰۸ به ساختمان وارد و دو کیف از متهم تحویل میگیرد و خارج میشود. در ساعت ۱۱:۴۳ نیز متهم در حالی که یک کیف دستی کوچک به همراه داشت از ساختمان خارج شد و در ساعت ۱۲:۰۰ راننده همراه با دختر و همسر متهم و پسر مرحومه وارد ساختمان شدند و موضوع را به پلیس اطلاع دادند که در ادامه دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر شد.
نماینده دادستان با اشاره به نتیجه بررسیهای انجام شده روی جسد مقتوله اظهار کرد: سوراخ مدوری در کف دست چپ مقتوله که منجر به خردشدگی استخوان کف دست شده در پی شلیک گلوله وجود دارد که از فرق دست خارج شده و سوراخ بیضوی شکلی نیز در سینه مقتوله وجود دارد که پس از سوراخ کردن پوست با ایجاد سوراخ و شکستن دنده وارد قفسه سینه شده که موجب آسیب شدید به پایه عروقی قلب شده است و گلوله با ایجاد برش کوچکی در محل جنایت خارج و تحویل شد. شدت آسیب وارده به حدی بوده که قلب از پایه عروقی خارج شده است. شهریاری گفت: بر اساس نظریه پزشکی قانونی جراحت ناحیه قفسه سینه در فوت موثر بوده و جراحت موجود در کف دست مقتوله غیر موثر در فوت بوده است و وجود هر گونه سم و دارو در آزمایش از مقتوله منفی بوده است. ...
سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامه داد: متهم در همان مراحل ابتدایی اعتراف به قتل کرده انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است. متهم در نیروی انتظامی گفته که خشاب از قبل در سلاح بود ولی مسلح نبود و وقتی که به طرف حمام رفتم آن را مسلح کردم که البته کار اشتباهی بود.
شهریاری افزود: متهم همچنین نزد دادسرای جنایی گفته است که حدود 8 ماه عقد موقت و یکسال عقد دائم دارم و در تمام این زمان درگیری و جنگ و جدل وجودداشته است و مقتوله به تمام اعضای خانواده توهین میکرد و حتی در برخی موارد در اختلافاتمان به درگیری فیزیکی میانجامید و چند بار هم منجر به ضرب و جرح شد یکی دو بار نیز مقتوله اقدام به چاقوکشی کرد.
وی گفت: نجفی در اظهارات خود گفته است که چند بار به مقتوله پیشنهاد طلاق داده اما مقتوله گفته که باید از همسر اول و دختر او انتقام بگیرد. طبق اظهارات متهم شب قبل از قتل نیز با هم درگیر میشوند و ساعت 1 یا 2 به خواب میروند. صبح، فرزند مقتوله به مدرسه میرود و مقتوله طبق اظهارات متهم مجدد شروع به فحاشی کرده و میگوید میخواهم به حمام و سپس به بیرون بروم.
شهریاری افزود: نجفی به مقتول میگوید که کجا میخواهی بروی که مشاجره ادامه مییابد. او گفته است مقتوله لباسهای خود را درآورد و وارد حمام شد و من اسلحه سازمانی را برداشتم و یک بالش نیز از روی تخت برداشتم تا او سلاح را نبیند. همسرم هنوز وارد وان نشده بود که اسلحه را به او نشان دادم اما در این لحظه یک تیر از بالش عبور کرد و بالش افتاد و بعد از آن چند تیر دیگر نیز شلیک شد.
نماینده دادستان افزود: همچنین متهم گفته بعد از این اتفاق اسلحه را برداشتم و سر مزار پدرم در قم رفتم و میخواستم خودکشی کنم؛ سپس به حرم حضرت معصومه رفتم و سلاح را داخل کیف به خادم حرم دادم و خادم مرا شناخت و به من گفت که شما میتوانید کیف را به داخل حرم ببرید. پس از زیارت به میدان هفتادودو تن برگشتم و از آنجا به ترمینال جنوب آمدم و سپس خودم را به پلیس معرفی کردم.
وی افزود: متهم نزد بازپرس گفته است که سلاح از قبل مسلح بوده و در حالی که در نیروی انتظامی میگوید قبل از رفتن به حمام سلاح را مسلح کردم و متهم همچنین نزد بازپرس اعتراف کرده که دستنوشتهها را خودش نوشته است.
نماینده دادستان در ادامه به اعترافات متهم اشاره کرد و گفت: متهم نجفی انگیزه خود را از قتل اختلافات خانوادگی بیان کرده است و آلت قتاله یک سلاح کمری برتا است که تا 27 بهمن سال 94 دارای مجوز بوده اما بعد از آن تمدید نشده و متهم به این مسئله اعتراف دارد.
شهریاری گفت در زمان وقوع جنایت هیچ شاهدی وجود نداشته و فقط راننده متهم میگوید در زمان بعد از جنایت که کیفها را تحویل گرفته مشاهده میکند پای چپ نجفی خونآلود است و وقتی از او سوال میکند میگوید به خاطر درگیری با میترا استاد است.
وی با بیان اینکه گلوله طبق نظریه کارشناس از فاصله بیش از یک متر و کمتر از 5 متر شلیک شده است، به بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان اشاره کرد و گفت: ابتدا مشاهده می شود در تاریخ 7 خرداد 98 راننده به هویت فرهاد آقازاده فرزند احمد در ساعت 10:08 دقیقه به داخل ساختمان وارد و تعداد دو عدد کیف از متهم تحویل میگیرد و ساعت 10:19 خارج میشود و ساعت 11:43 متهم به همراه یک کیف دستی کوچک از ساختمان خارج شده و سپس راننده و دختر وی وارد ساختمان شده و با صحنه قتل مواجه میشوند و هیچکدام از اهالی ساختمان صدای گلوله را نشنیده اما صدای درگیری را میشنوند.
سرپرست دادسرای جنایی در ادامه قرائت کیفرخواست به انگیزه متهم از وقوع قتل اشاره کرد و گفت: براساس یک برگ دستنوشته در منزل متهم عدم پیشنهاد قبول طلاق اختلافات خانوادگی، تماس با برخی افراد و مهدورالدم بودن انگیزه متهم از قتل عنوان شده است. متهم همچنین در دستنوشته دیگری که در منزل دختر وی یافت شده ارتباط با برخی افراد و توهین و تهدید را انگیزه قتل عنوان کرده است.
شهریاری اضافه کرد: حسب نظریه کارشناسی دستنوشتههای مقتول با دستخط نجفی تطبیق شده و متهم درباره مهدورالدم اعلام کردن میترا استاد گفته است در نامهای که به دخترم نوشتهام توضیحات بیشتری دادم و چون فکر میکردم به خاطر قتل، تحت فشار قرار میگیرم عنوان مهدورالدم را به کار بردم تا ابزار برای خارج شدن از تحت فشار داشته باشم و این موضوع پس از قتل به ذهنم رسید و نه قبل از آن.
وی گفت: متهم همچنین در جای دیگری در پرونده اختلافات زناشویی و دعوا را انگیزه قتل خود عنوان کرده و موضوع مهدورالدم بودن را نفی میکند.
سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: همچنی وکیل متهم در لایحهای عنوان کرده مقتوله با توجه به دلایلی مهدورالدم است و وکیل در دلایل خود صرفا به اظهارات متهم اشاره میکند که قابل پذیرش نیست. متهم نیز اقرار دارد که هدف از قتل اختلافات خانوادگی بوده و دلایلی بر مهدورالدم بودن مقتول وجود ندارد گرچه بررسی ادعای مهدورالدم در صلاحیت دادگاه است و قطعا نیاز به رسیدگی ماهوی دارد. شهریاری همچنین به شناسایی افرادی با نامهای حسین،نرگس، فرشته، داوود و جواد اشاره کرد و گفت: در تحقیقاتی که از تمامی این افراد صورت گرفته گفتهاند که به خاطر روابط کاری با مقتوله آشنا بودند اما هیچ رابطه نامشروعی با او نداشتند.
سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: متهم اعلام کرده که مقتوله در روزهای آخر قصد افشاگری از طریق مصاحبه با خبرنگار انصافنیوز را داشته است که به همین دلیل خبرنگار انصاف نیور رادعوت کردیم و از او تحقیقات لازم به عمل آمد. طبق تحقیقات صورت گرفته از معصومه رشیدیان او گفته که به دنبال علت استعفای شهردار تهران بوده سوالاتی در این رابطه برای همه وجود داشته است لذا از طریق یک کانال تلگرامی شماره میترا استاد را پیدا کرده و در تاریخ 11 آبان 97 مصاحبهای با او انجام بوده و قرار بوده مصاحبه دیگری در دی 97 انجام شود که به بعد موکل میشود. میترا استاد در تاریخ 6 خرداد تماس گرفته و برای 7 خرداد قرار مصاحبه میگذارد اما شب قبل از وقوع قتل به خبرنگار پیامک میدهد که سفری برایش پیش آمده و نمیتواند مصاحبه را انجام دهد و مصاحبه را به روز دیگر موکول میکند. بنابراین این اظهارات دلیل دیگری بر کذب بودن ادعای متهم است.
وی انگیزه متهم را از قتل را صرفا اختلافات خانوادگی طی یک سال زندگی زناشویی اعلام کرده و گفت: به محض معرفی متهم به نیروی انتظامی اقدامات لازم برای بررسی وضعیت روحی و روانی او صورت گرفت و طبق اظهارات پزشکی قانونی متهم هیچگونه مشکل روانی در زمان وقوع قتل نداشته، البته سابقهای از افسردگی در گذشته داشته است که اقدامات پزشکی لازم برای آن انجام نشده است.
وی ادامه داد: متهم و وکیل وی به نظر پزشکی قانونی اعتراض کردند که موضوع به هیئت سه نفره ارجاع شد و هیئت سه نفره نیز نظریه اولیه کارشناسی را تایید کردند.
شهریاری اولیای دم مقتول را پدر، مادر و فرزند وی خواند و افزود: اولیای دم مقتول با حضور در شعبه بازپرسی همگی تقاضای قصاص متهم را کردهاند. قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران و نماینده دادستان تهران در پایان قرائت کیفرخواست، گفت: اینجانب به مانند تمامی پروندههای دیگر، طرفین را توصیه به صلح و سازش میکنم، در این پرونده بعضا ایراد گرفته شد که پروسه تحقیقات در مدت 4 روز انجام شد. وی با بیان اینکه پروسه تحقیقات نه در مدت 4 روز بلکه به مدت یک هفته زمان برد، افزود: صدور کیفرخواست درمدت زمان کوتاه، در پروندههای دیگری نیز وجود داشته است، به طور مثال در پرونده قتل آقای شیرمحمدعلی، کیفرخواست در مدت 48 ساعت صادر شد.
در ادامه جلسه قاضی محمدی کشکولی با بیان اینکه برخی از مطالب مطرح شده توسط نماینده دادستان، باید در جلسات غیرعلنی مطرح میشد، از رسانهها خواست در انتشار مطالبی منافی عفت و اخلاقی مطرح شده در جلسه دادگاه مراعات لازم را انجام دهند.
در ادامه دادگاه قاضی محمدی کشکولی از دو وکیل اولیای دم مقتول خواست در جایگاه حاضر شوند که یکی از وکلای اولیای دم با حضور در جایگاه خواستار حکم قصاص برای متهم شد و عنوان داشت: پس از صحبتهای سایر نفرات به ایراد سخن میپردازد.
در ادامه قاضی محمدی کشکولی از زهرا نجفی (دختر محمدعلی نجفی) به عنوان نخستین افرادی که پس از وقوع جرم، در صحنه جرم حضور داشتند، خواست در جایگاه حاضر شود که زهرا نجفی پس از حضور در جایگاه، گفت: مورخ 7 خرداد 98 آقای آقازاده (راننده پدرم) با دو کیف به منزل ما آمد، داخل کیف نامهای 3 صفحهای بود که در نهایت با همسرم تماس گرفتم و به همراه آقای آقازاده به منزل پدرم در برج دوبرال رفتیم.
وی افزود: در مقابل در خانه، از آقای آقازاده خواستم چند بار زنگ منزل را بزند، او نیز این کار را کرد اما کسی پاسخگو نبود، سپس با کلید در را باز کرده و در مقابل در نیز از آقای آقازاده خواستم خانم استاد و پدرم را صدا بزند، همان لحظه پسر خانم استاد از راه رسید، آقای آقازاده به سمت اتاق خواب و سرویس بهداشتی رفت و همسرم علیرضا نیز به دنبال آقای آقازاده رفت، سپس من به دنبال آنها رفتم که با جسد مقتول مواجه شدیم، شوکه شده بودیم، با دست زدن به بدن خانم استاد، فهمیدم بدن وی سرد است.
در این حین قاضی کشکولی از زهرا نجفی خواست که نحوه اطلاع از موضوع را تشریح کند که زهرا نجفی گفت: حدود ساعت 12 تا 12:30 به منزل پدرم رسیدیم، پسرش نیز همان موقع رسید، به ترتیب آقای آقازاده، همسرم و من با جسد مواجه شدیم، براساس نامه پدرم که نوشته شده بود انا لله و انا الیه راجعون، ترجیح دادم به منزل پدرم بروم، چون میترسیدم او خودش را بکشد.
قاضی کشکولی از زهرا نجفی درباره نحوه دسترسی به نامه پدرش پرسید که زهرا نجفی گفت: آقای آقازاده نامهها را به من رساند، مطلع نبودم که او میخواهد کیفی بیاورد، آقای آقازاده هراسان بود که من از وی خواستم همسرم نیز به منزل بیاید و سپس به منزل پدرمان برویم.
وی ادامه داد: من و همسرم با یک خودرو و آقای آقازاده با خودروی دیگری راهی منزل پدرمان شدیم، آقای آقازاده میگفت پدرم را شلوارکی خونی دیده و نگران بود که اتفاقی افتاده باشد.
قاضی کشکولی از زهرا نجفی پرسید: از صحنه عکسی گرفته شده که جسد به هم نخورده است اما پس از آن جسد جابهجا شده، عکس را چه کسی گرفته که زهرا نجفی گفت، همسرم زمانی که بر بالین خانم استاد رسید متوجه تیرخوردن وی نشده بود که با اورژانس تماس گرفت و اپراتور اورژانس عنوان داشت که وی را روی زمین بخوابانید من نیز عکس گرفتم که نشان دهم خانم استاد در حالت نشسته قرار داشته و ما به خاطر اعلام اورژانس وی را جابهجا کردیم.
زهرا نجفی ادامه داد: همسرم در ابتدا متوجه گلولهخوردن خانم استاد نشده بود و مطابق حرفهای اپراتور اورژانس شروع به ماساژ قلبی کرد که من روی سینه خانم استاد نقطه گردی و سوراخی را دیدم که حین ماساژ نیز از آن نقطه خون خارج میشد، دیدم دو پوکه افتاده است و متوجه گلولهخوردن خانم استاد شدم که به همسرم گفتم ماساژ را ادامه ندهد.
وی ادامه داد:غیر از ما کسی جسد را ندید، پسر خانم استاد سعی داشت جسد مادرش را ببیند که همسرم علیرضا تلاش کرد مهیار این صحنه را نبیند و به همسرم گفتم مهیار را بیرون ببرد، مقداری خون داخل وان و کف حمام وجود داشت البته خشک شده بود، زمانی که اوژانس رسید، گفت، این اتفاق 2 تا 3 ساعت قبل روی داده است.
قاضی کشکولی از زهرا نجفی پرسید آیا جسد برهنه بوده که زهرا نجفی با تأیید این مطلب گفت: حوله سفیدی روی جسد قرار داشت.
قاضی کشکولی از زهرا نجفی پرسید در عکس بالش روی جسد قرار دارد که زهرا نجفی گفت بالش روی جسد نبود و روی کف حمام قرار داشت.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی خواست در جایگاه حاضر شود که علیرضا بدری داماد محمدعلی نجفی متولد 1367 با حضور در جایگاه درباره مشاهدات خود از صحنه قتل گفت: حدود ساعت 10 تا 10:30 روز حادثه سر کار بودم که خانمم تماس گرفت و گفت اتفاق بدی افتاده و از من خواست خودم را به منزل برسانم، از سر کار به منزل رفتم، آقای آقازاده(راننده آقای نجفی) پریشان در منزل ما بود، خانمم گفت بابا نامهای داده و گفته است انالله و اناالیه راجعون، نامه را سریعا تورق کردم، زیاد بود، پاراگراف آخر آقای نجفی عذرخواهی کرده و حلالیت خواسته بود.
وی افزود: همراه با همسرم و آقای آقازاده به منزل آقای نجفی رفتیم حدود ساعت 12 تا 12:15 به آنجا رسیدیم، از آقای آقازاده خواستیم در بزند، گمان میکردم دکتر دچار مشکلی شده باشد و برای خانم استاد اتفاقی پیش نیامده باشد.
داماد محمدعلی نجفی ادامه داد: پس از ورود به منزل، آقای آقازاده داخل رفت و با فریاد وی، ما از ماجرا باخبر شدیم، حین ورود ما به منزل، مهیار نیز با پوشهای در دستش داخل خانه شد که فکر کردیم از ساختمان نامهای آورده، من و همسرم او را نمیشناختیم که راننده آقای نجفی او را به ما معرفی کرد، مهیار میگفت بابا، مادرم را کشته است، او خون کف حمام را دید اما سعی کردم داخل نرود و به مهیار گفتم حالت مادرت خوب است. در نهایت مهیار را به بیرون از خانه بردیم.
علیرضا افزود: ابتدا فکر میکردم که خانم استاد خودکشی کرده باشد زیرا سوراخ بسیار کوچکی روی سینه وی وجود داشت، با اورژانس تماس گرفتم و گفتم اینجا پر از خون است، به اپراتور اورژانس گفتم خانم استاد نشسته است که اپراتور اعلام کرد او را بخوابانید طوری که سر او در راستای پایش قرار گیرد، خانم استاد چسبیده به وان بود و بسیار سخت تکان میخورد، با کمک زهرا در نهایت او را جابهجا کردیم، اپراتور اورژانس میگفت ماساژ قلبی را شروع کنم که من حین ماساژ قلبی متوجه شدم از سوراخ ایجاد شده روی سینه خانم استاد خون بیرون میآید، در نهایت زهرا متوجه شد که خانم استاد تیرخورده و به من گفت که به کارم ادامه ندهم در نهایت تماس من با اورژانس به پایان رسید و دقایقی بعد یک واحد موتوری و یک واحد خودرویی اورژانس به منزل آمدند.
قاضی کشکولی درباره مشاهدات داماد آقای نجفی از نامه نوشته شده توسط محمدعلی نجفی پرسید که وی گفت: نامه در 3 برگ و 6 صفحه بود، من سریعا را تورق کردم انتهای نامه آقای نجفی حلالیت خواسته بود، نمیتوانستم تمرکز کنم تا تمام نامه را بخوانم، اورژانس نیز که رسید گفت، جسد دچار جمود شده است.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی پرسید داخل منزل آیا به هم ریخته بود که وی پاسخ داد: تمام خانه به هم ریخته بود.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی پرسید آیا شما از اختلاف میترا استاد با آقای نجفی اطلاع داشتید، که وی گفت: کم و بیش در جریان بودم، مدت زمانی بود که ارتباط من و همسرم با دکتر قطع شده بود و در یکی، دو بار تماس آقای نجفی با خودم، متوجه اختلاف او با خود شدیم.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی درباره علت اختلاف پرسید که وی پاسخ داد: یک بار خانم استاد را در نمایش یک فیلم در باغکتاب همراه با آقای نجفی دیدم، خانم استاد مانتوی سرخابی بر تن داشت که به آن مراسم نمیخورد. حدود 7 تا 10 روز قبل نیز مجددا خانم نجفی را در برج میلاد دیدم، آنجا کاملا محجبه بود، اختلاف پوشش در دو مراسم برایم سوال شد که از مدیرعامل برج میلاد پرسیدم این شخص کیست که در ردیفهای اول صندلیهای سالن برج میلاد نشسته که او پاسخ درستی به من ندارد.
وی ادامه داد: بعدا خانم میترا استاد با من تماس گرفت و صحبتهایی کرد که خیلی جالب نبود، او میگفت تا تو باشی درباره زن مردم و پوشش وی سوال نکنی، گمان میکنم دلیل مشکلش با من این موضوع بود.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی درباره علت حضور در دو مراسم برج میلاد و باغ کتاب پرسید که او گفت: دکتر نجفی آن زمان شهردار بود و ما به عنوان میهمان به آن دو برنامه رفته بودیم.
داماد نجفی: به خاطر سابقه خودکشی، نگران حال او بودیم
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی پرسید که تا زمان معرفی نجفی به مراجع انتظامی آیا با وی تماس داشتید که وی پاسخ داد:خیر اما نگران سلامتی او بودیم و میدانستم وی سابقه خودکشی دارد، حدود ساعت 7 تا 7:30 در منزل مادرخانمم بودیم که آقای نجفی تماس گرفت و گفت، میخواهد خودش را با رفتن به پلیس آگاهی شاپور معرفی کند، او گفت حالش خوب است و با شماره شخصی تماس نگرفته بود، بعد ما با آن شماره تماس گرفتیم که راننده پاسخ داد، از او پرسیدیم آقای نجفی را کجا پیاده کردی که گفت، او را مقابل آگاهی شاپور پیاده کردم.
علیرضا، داماد آقای محمدعلی نجفی افزود: در نهایت مقابل درِ آگاهی شاپور مراجعه کردیم و از سرباز پرسیدیم آیا آقای نجفی خودش را به آگاهی معرفی کرده که آنها اظهار بیاطلاعی کردند، در نهایت از کانالهای تلگرامی دیدیم که آقای نجفی خودش را به پلیس معرفی کرده است.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی پرسید که چه کسی در این تماس با آقای نجفی صحبت کرد که وی پاسخ داد: همسرم زهرا تلفن را برداشت و با گذاشتن صدا بر روی بلندگو، ما نیز متوجه ماجرا شدیم.
قاضی کشکولی رئیس دادگاه، حدود ساعت ۱۲ ظهر، پایان اولین جلسه رسیدگی را اعلام کرد و گفت که جلسه بعدی رسیدگی به این پرونده، ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه خواهد بود.
برادر میترا استاد: کوتاه نمیآییم
برادر میترا استاد در حین خروج از دادگاه در جمع خبرنگاران گفت: به هیچ عنوان کوتاه نمیآییم. وی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه خیلیها اصرار دارند که بگویند نجفی قتل را به گردن گرفته است، گفت: خیر، اینگونه نیست تمام مدارک و شواهد در دادگاه موجود است که فقط ایشان از ساختمان خارج شده و شخص دیگری نبوده است.
.....................................................................
هفتم خرداد ماه امسال همسر دوم شهردار پیشین تهران به ضرب دو گلوله در منزل خود واقع در منطقه سعادت آباد تهران به قتل رسید و عصر آن روز نیز نجفى با حضور در پلیس آگاهى تهران به قتل همسر دوم خود به دلیل اختلافات خانوادگى اعتراف کرد. فردای آن روز محمدعلی نجفی به دادسرا منتقل شد و در جمع خبرنگاران گفت: در نامهاى که گذاشته بودم خیلى مختصر سابقه آشناییم را با آن خانم و مشکلاتى که در طول یکسال گذشته با وى داشتم براى خانواده ام نوشته بودم که مطلع باشند که این حادثه چرا اتفاق افتاد.
شهردار پیشین تهران گفت: قصد قتل نداشتم و روز قبل از دعوا با هم بودیم. از ساعت ١١ شب رفتم اتاق خواب که بخوابم وى مرتب بالا سر من مىآمد و حرفهاى ناپسندى مىزد و مىخواست مرا عصبانى کند که به درگیرى فیزیکى بینجامد و نسبت به خودم و پدر و مادر مرحومم فحاشى مىکرد و برخى مطالب دیگر که بحث خانوادگى مطرح بود. وی ادامه داد: اسلحه را از سال ٦٠ که ترورهاى خیابانى در ایران بود به دلیل اینکه وزیر فرهنگ و آموزش عالى بودم توسط نهادهاى رسمى در اختیار من گذاشته شده، به صورت مرتب و در واقع کارت سلاح من تمدید مىشد. فکر مىکنم تا سال ٩٦ این کارت تمدید شد.
نجفی افزود: ١٥ سال است که این اسلحه را نه حمل و نه استفاده کرده بودم. کارت آن بعد از اینکه مهلتش در سال ٩٤ یا ٩٦ تمام شده بود مجددا تمدید نکرده بودم که دیروز متوجه شدم زمان تمدید آن تمام شده است. شهردار پیشین تهران در رابطه با نحوه آشنایی وی با همسر دومش ادامه داد: در اردیبهشت ٩٦ دفتر من آمد و در آنجا هنوز شهردار نبودم. وی میخواست کاندیداى شوراى شهر در اسلامشهر شود، تقاضاى وى این بود که او را به دوستانى که در اسلامشهر دارم معرفى کنم که کمکشان کنند و از آنجا آشنایى ما شروع شد.