گروه سیاسی_ رسانه ها: روزنامه اعتماد نوشت: وزير دولت اصلاحات در واكنش به آنچه يك پايگاه خبري «نواصلاحطلبي» خوانده است، گفت: «اصلاحات و هر جريان و جبهه ديگري نيازمند بازيابي و بازبيني حركت خود است؛ يعني اصل انتقاد از خود را نبايد فراموش كنيم البته اين انتقاد از خود بايد درون تشكيلاتي باشد و اگر به بيرون درز پيدا كند منشا تخطئه آن جريان ميشود.»احمد خرم ادامه داد: «اينكه ليدرهاي جريان اصلاحات و صاحبنظران و نظريهپردازان بنشينند و طرحي نو دراندازند حركت خوبي است اما اين را هم بايد در نظر بگيرند كه چقدر بدنه اجتماعي اصلاحات پذيراي آن است يعني فقط نظريهپردازي كردن كفايت نميكند ما در كنار توليدكننده فكر به دو دسته ديگر هم نياز داريم؛ اول توزيعكننده فكر و دسته ديگر مصرفكننده فكر است كه همان بدنه اجتماعي ميشود. متاسفانه در اين مورد كار نشده است.»
وزير دولت اصلاحات تاكيد كرد: «درواقع در جريان اصلاحات روي كادرسازي و اينكه مطالبات مردم از دهان و ذهن اصلاحطلبان بيرون بيايد و پيگيري شود، اينكه نقد شود و رويهها و سياستهاي گذشته اصلاح شود، كار نشده و اين نقيصه وجود دارد. البته اين نقيصهها خاص اصلاحطلبان هم نيست اصولگرايان هم همين وضعيت را دارند و وضعيتشان بهتر از اصلاحطلبان نيست.» او اضافه كرد: «به عبارت ديگر اين نقيصه كل كشور است. از يك سو تشكلها تقويت و حمايت نميشوند و از سوي ديگر گرايش مردم به تشكلها هم در سطح نازلي قرار دارد. ولي اصل اين موضوع خوب است به هر حال بعد از 40 سال يك بازبيني و بازنگري شود و سياستهايي كه اصلاحطلبان، اهداف و روشهايي كه داشتند، اصلاح و با تغييرات و به قول معروف طرحي نو درانداختن باعث جذب بيشتر بدنه اجتماعي شود.
خرم درباره ميزان استقبال از اين ايده نيز گفت: «براي ايجاد اين مقبوليت چند فاكتور اوليه وجود دارد كه اولين مولفه «برخورد صادقانه» است. مردم بايد اين موضوع را حس كنند. يعني مردم را بايد در جريان اتفاقات كشور و در جريان واقعيات كشور قرار داد.» او خاطرنشان كرد: «از سوي ديگر براي آنكه اين نوسازي بتواند بدنه اجتماعي را با خود همراه كند بايد تشكلها و جريانهاي سياسي صداي رساي توقعات، مطالبات و اعتراضات مردم باشد.مساله ديگر آن است كه علاوه بر اينكه جريانهاي سياسي بايد صداي مردم باشد بايد مطالبات مردم را هم پيگيري كند. بايد چالشهاي مردم را كنكاش و براي آنها راهحل ارايه كند. به عبارت ديگر چه بايد كرد و از كجا بايد آغاز كنيم را پيش پاي مردم بگذارند. اينها موضوعاتي است كه تحقق آنها ميتواند صداقت جبهه، حزب يا تشكل را اثبات كند.»
اين فعال سياسي درباره اينكه اصلاحطلبان چقدر به اين مولفهها توجه دارند، گفت: «هيچ يك از تشكلها رسالتهاي اصلي خود را كه توزيع قدرت، كادرسازي، بيان مطالبات و دفاع از مردم است را به درستي انجام ندادند.دغدغههاي مردم را آسيبشناسي كردن و حركت در مسير حل مشكلات مردم، از رسالتهاي اصلي حزب است كه بايد انجام شود ولي متاسفانه هيچ يك از احزاب و جريانها به اين مسائل توجه ندارند و توجه اصلي متوجه قدرت است. لذا همه امورشان از منظر توزيع قدرت عبور ميكند. در حالي كه بايد همهجانبه فكر كرد اينكه به يك شاخه توجه كنيم و ديگر مسائل را رها كنيم راه به جايي نميبرد.» او اضافه كرد: «البته ما ابتداي شكلگيري حزب و تشكل سياسي هستيم؛ اروپا كه امروز توانسته نهادهاي دموكراسي را بنا كند به اين دليل است كه ۲۰۰ سال است تحزب دارد، اين در حالي است كه ما در حال تمرين هستيم.»
خرم در پاسخ به برخي انتقادها از اصلاحطلبان به دليل آنچه فاصله گرفتن از آرمانهاي اصلاحات عنوان ميشود، گفت: «جريان اصلاحات از دو طرف ضربه شديدي خورد؛ يكي حذف عناصر رده اول اصلاحات، بهطوري كه پروندهاي زير بغل اغلب آنها گذاشتند و با اين روش يا بازداشت شدند يا ردصلاحيتشان كردند و بر اين اساس مجبور شدند نيروهاي دست دوم و سوم خود را وارد گود كنند. اما جريان اصلاحات يك ضربه هم از درون خورد به اين معنا كه يك عده فرصتطلب به جاي اينكه براي مردم كار كنند فقط به فكر حفظ قدرت و تكيه زدن بر منصبها بودند براي همين به محض آنكه بر اين كرسيها تكيه زدند، يادشان رفت با حمايت جريان اصلاحات روي كار آمدهاند.»
او تاكيد كرد: «هرچند اصلاحات از داخل هم ضربه خورد اما با اين وجود ضربهاي كه حذف نيروهاي اصيل به اين جريان وارد كرد، قدرت بيشتري داشت. در حقيقت ۹۰ درصد افت اصلاحات نتيجه حذف مهرههاي اصلي در جريان اصلاحات بود و ۱۰ درصد باقيمانده مربوط به اين است كه به هر حال افراد وقتي به قدرت ميرسند خود را گم و فراموش ميكنند چطور به اينجا رسيدند و قرار بود چه اهدافي را دنبال كنند.»خرم درباره نقش رهبران جريان اصلاحات در اين اوضاع نيز گفت: «برخي افراد وقتي در موضع قدرت قرار گرفتند خوب از اين جريان حمايت نكردند و اين نقيصه وجود داشت. افرادي كه قدرت داشتند تا از اصلاحطلبان و اصلاحطلبي دفاع كنند ولي دفاعشان ضعيف بود.»