آسیبشناسی جریانات سیاسی یکی از وظایفی است که در سالهای اخیر رسانهها بهجای گروههای سیاسی آن را برعهده گرفتند. بسیاری از صاحبنظران فقدان جمعبندی و تحلیل سیاسی در درون احزاب را یکی از خلاءهای نیروهای سیاسی کشور میدانند. به سراغ «صادق زیباکلام» استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر سیاسی رفتیم تا در این رابطه از وی بیشتر بشنویم:
صرف اصولگرا و ارزشی بودن ضامن اخلاق سیاسی نیست
زیباکلام در ابتدا طی پاسخ به این سوال «نامه نیوز» که «آیا چهرههایی در جبهه اصولگرایی که با محدود کردن ورودی به جبهه های سیاسی مختلف این جناح، از در مقابله درآمدند، درحال جبران مافات شکست برخی نیروها در مجلس هشتم و نهم از علیلاریجانی در انتخابات هیئت رئیسه مجلس هشتم و نهم هستند؟» پاسخ داد: این گفته من ممکن است درباره برخی اشخاصی که در جبهه اصولگرایی هستند صدق بکند یا نکند.میخواهم بگویم افراد عادی نباید از روی ظاهر قضاوت کنند که کسی میگوید هدفش خدمت به انقلاب و مردم و اسلام است. همانطور که در بین نیروهای سیاسی کشورهای سکولار هم جدال بر سر قدرتطلبی و منفعتطلبی شخصی وجود دارد، در اینجا هم برخلاف شعارها برخی مسائل شخصی، برایشان قدرت مطرح است و بسیاری حُّب و بغضها و کینهها را حتی به منافع ملی و جبههای خود نیز ترجیح میدهند.
این کارشناس سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه مردم نباید انتظار عجیب یا فرازمینی از شخصیتهای سیاسی داشته باشند، تصریح کرد: سادهاندیشی است که فکر کنیم کسی وارد عرصه سیاسی میشود، هیچ منافعی را نمیخواهد اما باید درنظر داشته باشیم که در یک ساختار سیاسی سالم، باید منافع افراد در جهتی سازنده کانالیزه شود تا در یک چهارچوب اصولی نیروهای یک طیف بتوانند با هم به وحدت برسند. اصولگراها نیز مانند اصلاحطلبان اهل رقابت بر سر قدرت و جایگاه هستند.وی با تاکید بر اینکه از سال 76 به بعد، اصولگرایان همواره مشکل تضمین رای در صندوق داشتند و به حدنصاب رسیدن آراء برای ورود ایشان به انتخابات همواره برایشان امری حیاتی بود.
اصولگرایان شانس اول انتخابات مجلس در شهرستانها
زیباکلام با اشاره به این نکته که «اصولگرایان بهدلیل اینکه مردم در شهرستانها باوجود مسائل قومی و طایفهای همواره مشارکت بالا خواهند داشت، شانس اول را در انتخابات آینده دارند»، تحلیل کرد: بدنه اجتماعی سنتی اصولگرایان، در هر شرایطی رای خواهد داد، و اصولگرایان نگران جذب عموم مردم به صندوقهای رای نیستند، لذا اضطرار چندانی هم برای اتحاد میان آنها حس نمیشود. در برخی از حوزههای انتخابیه مرکب و دوتایی مثل «ایذه-باغملک» یا «تفرش-آشتیان» مردم بهدلیل اینکه در یک بازی قومی دوست دارند نماینده از شهر خودشان باشد، وارد انتخابات میشوند و ریشه رای آنها سیاسی نیست. از این دست موارد در شهرستانها زیاد است و این شرایط را متفاوت خواهد کرد.
این استاد دانشگاه تهران در پایان در پاسخ به این سوال «که آیا ممکن است درخلال عدم شکلگیری بین جریان اصلی اصولگرایان، مانند سال 84 و 88 جریانی به خارج از دو نیروی سنتی اصلاح طلب و اصولگرا به عنوان نیروی سوم که تابعیتی از روابط و شئون حاکم به کشور نیز ندارد، وارد شود؟» اظهار کرد: نارضایتی و سرخوردگی در بین آن بخش از رای دهندگان که چیزی بیش از اصلاحات و اعتدال میخواستند، اکنون بهحدی شده است که احتمالا بدنه آنها برای برگزاری پرشور و شوق انتخابات تمایل پیدا نکنند، ولی آن بخش از رای دهندگان غیرسیاسی در کنار رای دهندگان ایدئولوژیک، قطعا مشارکت در انتخابات را بهتنهایی بالا خواهند برد. در این شرایط این بدنه ناراضی چنان عصبانی است که با شعارهای جریان سوم یا فردی پوپولیست از جنس دهه هشتاد هم رای نخواهد داد، بخصوص که قبلا نیز این جریان را تجربه کرده و این شانس تکرار یک تجربه پوپولیستی را پایین میآورد.