گروه سیاسی: محمدحسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی در مصاحبه با روزنامه آرمان ملی، روایت متفاوتی را از انتخابات سال ۸۴ ارائه داده است. متن این مصاحبه بدین شرح است:
آقای ذوالنور فقط یکبار به مدت کمتر از سه ساعت و نه ۱۴ ساعت با آقای کروبی دیدار داشتند و دیدگاه پدرم نسبت به شیوه اداره کشور و مسولین جمهوری اسلامی همان است که در بیانیه های ایشان در حصر داده شده است و هیچ تغییری هم در مواضع پدر ندیدم. پدر معتقد است برای تغییر وضعیت موجود جامعه اول نیاز به اصلاح ساختار مدیریتی کشور داریم آن هم از طریق اصلاح و تغییر بعضی از اصول قانون اساسی،سپس کنار گذاشتن نظامی ها از اقتصاد،فرهنگ و سیاست داخلی و خارجی است
در انتخابات سال ۸۴ اصلاح طلبان بزرگترین ضربه را از چند دستگی خوردند. در آن انتخابات آقای خاتمی چهره هایی مانند آقای هاشمی،معین و مهرعلیزاده را وارد انتخابات کرد در حالی که در انتخابات ۷۶ با مطرح شدن مرحوم حبیبی برای کاندیداتوری، آقای خاتمی به آقای کروبی گفته بود شکست ما حتمی است و بخواهید که حبیبی کنار برود ولی در سال ۸۴ همه را تشویق به کاندیداتوری کرد.
در انتخابات مجلس ششم برخی اصلاح طلبان به تصور اینکه آقای هاشمی در آینده قصد ورود به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۰ را دارد هجمه های گسترده ای را بر علیه ایشان به راه انداختند که نتواند در انتخابات بعدی ریاست جمهوری بدلیل عدم مقبولیت در بین مردم شرکت کند . لذا در آن مقطع زمانی رسانه های اصلاح طلب عناوین زیادی مانند«عالیجناب سرخ پوش» و«آغاسی» به آقای هاشمی نسبت می دادند و تا آنجا که امکان داشت ایشان را تخریب می کردند.با این وجود همین افرادی که برعلیه آقای هاشمی هجمه می کردند در انتخابات سال۸۴ معتقد شدند آقای هاشمی باید در انتخابات حضور پیدا کند.ولی هدف اصلی شان این بود که آقای هاشمی با حمایت اصلاح طلبان به ریاست جمهوری برسد تا بتوانند در سال۸۸ حمایت خود را از وی بردارند و وی را پایین بکشند و گزینه خود آقای خاتمی را مجددا به ریاست جمهوری برسانند.
با این وجود بدنه جریان اصلاحات زیر بار حمایت از آقای هاشمی نرفت. و به همین دلیل برخی بزرگان اصلاحات تصمیم گرفتند آقای معین و مهرعلیزاده را هم وارد انتخابات کنند.پیش بینی آقایان این بود که آقای معین و مهرعلیزاده تأیید صلاحیت نخواهند شد و مجددا می توانیم بدنه اصلاحات را متقاعد کنیم که از اقای هاشمی حمایت کنند . ولی اصحاب قدرت با زیرکی خاصی هر دو نفر را تأیید صلاحیت کردند تا بین اصلاح طلبان اختلاف داخلی صورت بگیرد.
این مسأله برای یک کودک نیز قابل درک بود که همه این افراد تأیید صلاحیت شدند تا اصلاح طلبان نتوانند به یک اجماع نهایی دست پیدا کنند تا گزینه مورد نظر از اختلاف داخلی اصلاح طلبان بیرون بیاید و به ریاست جمهوری برسد.بدرستی برخی اصلاح طلبان دولتی به این نکته آگاهی داشند که اگر آقای کروبی در سال۸۴ به ریاست جمهوری برسد به هیچ عنوان نمی توانند ایشان را در سال۸۸ پایین بکشند و گزینه خود را مجددا به ریاست جمهوری برسانند. لذا به همین دلیل سراغ آقای هاشمی رفتند که پایگاه اصلاح طلبی نداشت و این مسأله می توانست یک بهانه خوب برای این دوستان باشد که چون آقای هاشمی اصلاح طلب نیست بهتر است در سال۸۸ از گزینه صددرصد اصلاح طلب خودمان باید حمایت کنیم.
این نکته را هم اضافه کنم چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری از یکی از هم فکرانشان سوال کردم که چرا دوستانتان مخالف حضور آقای کروبی در انتخابات هستند ایشان در پاسخ گفتند بچه ها می گویند اگر پرچم اصلاحات به دست آقای کروبی بیفتد دیگر ما به هیچ عنوان نمی توانیم این پرچم را از ایشان بازپس بگیریم.به همین دلیل کسی باید در سال۸۴ به عنوان رییس جمهور انتخاب شود که پرچم اصلاحات در اختیار خودمان بماند .پس از انتخابات سال۸۴ نیز آقای هاشمی بارها از اصلاح طلبان گلایه می کرد که من را وارد انتخابات کردند اما رفتند از کسی دیگر حمایت کردند و حمایت خود را معلق کردند