گروه سیاسی: سایت اصولگرای الف نوشت: آقای حسن عباسی طی روزهای اخیر طی سخنانی آتشین ضمن هشدار به دادستان کل کشور گفت: «اصلاح طلبها دارند با احساسات مردم در قضیه شهادت قاسم سلیمانی بازی میکنند. اگر مردم ریختند این باند اصلاح طلب رو تو خیابون کشتند و تکه تکه کردند نگید که هشدار ندادید!»
هر چند این نخستین بار نیست و آخرین بار هم نخواهد بود که ایشان در سخنانی تند و از سر عصبانیت کسی یا کسانی را مینوازد، اما یقینا نخستین بار است که در زمانی مانند این زمان که خون پاک سردار سلیمانی چنین وحدت ملی کم نظیری را در مقابله با تهدیدات خارجی پدید آورده و هنوز پیکر او نیز به خاک سپرده نشده کسی پیدا میشود که به همین راحتی از جانب مردم حکم به تکه تکه کردن مخالفان خود میدهد!
جالبتر آنکه این اظهارات را به بهانه شهادت کسی بر زبان آورده که به گواه موافق و مخالف سیاسیاش مشهور به اخلاق و مدارا بود و علیرغم داشتن فکر و رای سیاسی روشن خود، هرگز چنین اظهاراتی نسبت به مخالف سیاسی از زبان او صادر نشد.
حتی مرور نامه دسته جمعی سرداران سپاه در سال ۷۸ خطاب به رییس جمهور وقت که نام سردار سلیمانی نیز در آن دیده میشود نشان میدهد که ادبیات این نامه منتقدانه نیز عاری از این کلمات درشت و زننده است.
به علاوه در سخن ایشان مانند همیشه احکامی وجود دارد که معلوم نیست از کدام مشرب سیاسی تراوش کرده؟
ایشان گفته اند چرا برخی اصلاح طلبان بر خلاف موضع رسمی نظام درباره انتقام سخت از آمریکا سخن میگویند؟! باید پرسید چه کسی به ایشان گفته است که اظهار نظرهای مختلف آنهم در چنین موضوعاتی که ممکن است درباره نحوه، زمان، مکان و چگونگی آن به طور طبیعی اختلاف نظر بین کارشناسان سیاسی و نظامی باشد ممنوع است؟
طی روزهای گذشته صدای غالب فریاد انتقام است، اما همانگونه که در بیانیه شورای عالی امنیت ملی آمده است: این جنایتکاران با انتقام سخت منتقمین خون سردار سلیمانی در زمان و مکان مناسب روبرو خواهند شد. بدیهی است چنین تصمیمی با لحاظ مجموعه شرایط کشور در حیطه شورای عالی امنیت ملی است نه کس دیگر.
آقای عباسی چطور متوجه نیست که اظهار نظر مخالف در همه زمینهها چیزی نیست که فقط در دایره سیاسی اصلاح طلبان باشد و حتی در جمع مدیران ارشد دارای فکر سیاسی مشابه نیز که برای تصمیم سازی در باره موضوعات مختلف به رایزنی و بحث میپردازند، ممکن است کسانی وجود داشته باشند که نظری کاملا مخالف را طرح کنند چرا که لازمه هر بررسی عقلانی مطرح کردن آرای مختلف و مخالف و سنجیدن هر کدام از آن هاست و هیچکس در چنین مواقعی دیگران را تکه پاره نکرده و نمیکند!
نکته تاسف بارتر دیگر در این قبیل اظهارات این است که درست در زمان پدید آمدن احساس وحدت و همدلی کم نظیری که به برکت خون شهید سلیمانی پدید آمده، چنین بیاناتی -بر خلاف نظر مخالفان سیاسی آقای عباسی- فقط کارکرد «نظر»ی ندارد و نوعی خط دادن به بخشی از مردم، یعنی همفکران آقای عباسی است برای حمله کردن به بخش دیگری از جامعه!
حقیقت آن است که اگر قرار به ورود دادستان باشد همین اظهارات است که ادله عقلانی و حقوقی قویتر برای این منظور فراهم کرده است!