گروه جامعه: مرگ چندین هزار پرنده مهاجر در تالاب میانکاله موجب شده که عیسی کلانتری ترجیح دهد موضع جدیدی درباره این تالاب در پیش گیرد؛ موضعی کاملا متفاوت با سخنانی که چند ماه پیش در این خصوص بیان کرده!
همزمان با گردآوری لاشه چندین هزار پرنده مهاجر در تالاب میانکاله و در شرایطی که گمانه زنیها در خصوص چرایی این مرگ و میر وسیع ادامه دارد، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان در سمت دیگر کشور میهمان مراسمی بود که به نام یکی تالابهای دیگر کشورمان برگزار میشد.مراسمی که در روز گذشته کردستان و به مناسبت ثبت تالاب مشهور این استان یعنی زریوار در کنوانسیون رامسر روز جهانی تالابها برگزار شد و یکی از سخنرانانش عیسی کلانتری بود؛ سخنرانی که ابتدا تاکید کرد که تا چند سال پیش محیط زیست یک علم فانتزی و تشریفاتی بود که هیچ حقی برایش در دادهها در نظر گرفته نمیشد، حتی حقابه تالاب ها.ادامه بخش این سخنان کلانتری، اشاره به قربانی شدن تالابهای کشورمان بود تا بعد نوبت به شرح حال و روز تالاب میانکاله برسد که چند روزی است با اخبار ناخوشایند در کانون توجه همگان قرار گرفته است؛ تالابی که سایه سنگین مرگ بر سر پرندگانی که هر ساله از شمالیترین نقاط کره زمین روانه اش میشوند تا در آن زمستان را پشت سر بگذارند، گسترده شده است.
آن گونه که آمارها نشان میدهد، تاکنون نزدیک ده هزار لاشه پرنده در میانکاله جمع شده و تحقیقات برای شناسایی عامل این مرگ و میر ادامه دارد؛ هرچند ظاهرا علت این فاجعه برای سازمان محیط زیست مشخص و مسجل است. این را سخنان کلانتری نشان میدهد که به صراحت تاکید دارد «بوتولیسم» عامل رقم زدن این رویداد تلخ است.البته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به این حد اکتفا نمیکند و تاکید دارد که چرایی بروز بوتولیسم در این تالاب نیز برایش مسجل است: «زمانی که آب بالا دست وارد تالاب نشود، اتفاق میانکاله میافتد و شرایط هوازی به جریان بی هوازی تبدیل میشود و تولید سم بوتولیسم میکند. نخستین قربانیان این اتفاق حیات وحش هستند و کم کم به انسان هم میرسد. ما زنجیره محیط زیست را پاره کردیم...»
حسن ختام سخنان کلانتری نیز رونمایی از تمبر یادبود ثبت زریوار در زمره تالابهای بین المللی و تقدیر از محیط بانان نمونه تالابی کشور و معرفی شان به عنوان قهرمانان تالاب بود تا این گونه به نظر برسد که همه چیز بر وفق مراد است و فاجعه رقم خورده در میانکاله نیز تقدیر گریز ناپذیر آن تالاب و میهمانان زمستانی اش و چه بسا ساکنان مناطق پیرامونی اش است!روایتی که با مرور شرایط میانکاله پیش از این فاجعه مشخص میشود که به هیچ وجه صحیح نیست، به ویژه اگر بدانیم از مدتها پیش کاهش عمق این تالاب، قطع ارتباط آن با دریا، از دست رفتن گردش آب در تالاب، ورود انواع فاضلابها و آلایندهها به آن و چندین و چند عامل دیگر گریبان این تالاب را گرفته و شرایطش را بحرانی کرده است. بحرانی که وقتی از کلانتری راهکارهایش برای مقابله با آن را میپرسیدند، سکون و ابقای شرایط را تجویز میکرد!
درست مثل زمانی که برخی کوشیدند لایروبی تنگههای چاپقلی، آشوراده و خزینی را اجرایی کنند تا ارتباط قطع شده میانکاله با دریای خزر احیا شود، اما عیسی کلانتری با تکیه بر ماده یک قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور با آن مخالفت کرد و آن را اقدامی در جهت تخریب غیرقابل جبران خلیج گرگان و تالاب میانکاله دانست! مخالفت همان مقامی که حالا تاکید دارد فاجعه این روزهای میانکاله نتیجه قطع ارتباط آن است!موضع گیریهای متناقضی که موجب شد آن زمان نه لایروبی در دستور کار قرار گیرد و نه هیچ طرح دیگری که به نجات تالاب منجر شود و مورد تایید کلانتری و مجموعه تحت امرش باشد و نه حالا که فاجعه زیست محیطی رخ داده و به تاکید کلانتری، خطر یک گام بزرگ به مردم ساکن مناطق مجاور این تالاب نزدیک شده، موجب شکل گیری طرحی برای جلوگیری از پیشروی فاجعه شود.