چندی قبل زن جوانی با چهرهای آشفته پا به کلانتری ۱۴۰ باغ فیض گذاشت و از پیدا کردن سرنخی از زن فریبکار که به بهانه دادن وام میلیونی زندگی اش را خراب کرده است، خبر داد.زن جوان به ماموران گفت: سه سال قبل به دنبال خرید خانه بودم و به چند بانک برای گرفتن وام مراجعه کردم، اما ضامن نداشتم و سپرده گذاری هم نکرده بودم تا اینکه از یکی از همسایهها شنیدم که دختر جوان تحصیل کردهای با توجه به ارتباطاتی که دارد توانسته برای او بدون ضامن یک وام میلیونی تهیه کند.وی افزود: وقتی شنیدم که همسایه مان میتواند از طریق دختر جوان برایم وام بگیرد خوشحال شدم و قصد داشتم با گرفتن این وام میلیونی یک خانه کوچک بخرم تا از اجاره دادن و جابه جایی هرسال راحت شوم.زن جوان ادامه داد: پس از چند روز زن همسایه شماره دختر جوان را که فریبا نام دارد در اختیارم قرار داد، وقتی با دختر جوان تماس گرفتم او را به خانه ام دعوت کردم و فریبا که دختر چرب زبانی بود به خانه ام آمد و با توجه به این که زن همسایه از طریق این دختر توانسته بود وام بگیرد به حرف هایش اعتماد کردم.
این زن گفت: قرار شد هر چقدر که میتوانم پول تهیه کنم و پس از سه ماه سه برابر پولم را بدون نیاز به ضامن وام بگیرم به همین دلیل با هر سختی بود ۱۹۰ میلیون تومان در اختیار فریبا قرار دادم و در مدت زمان سه ماه با او در ارتباط بودم، اما وقتی زمان پرداخت وام رسید فریبا ناپدید شد و دیگر هیچ اطلاعی از او نداشتم، همه زندگی ام را از دست داده بودم و تازه فهمیدم در دام فریبکاری دختر جوان گرفتار شده ام.وی ادامه داد: سال هاست که به دنبال سرنخی از دختر جوان میگردم تا این که متوجه شدم او زنان دیگری را به همین شیوه هدف کلاهبرداری قرار داده و مدتی است در غرب تهران خانهای اجاره کرده است.بدین ترتیب تیمی از ماموران تجسس کلانتری برای دستگیری دختر جوان وارد عمل شدند و در گام این شاخه از تحقیقات موفق به شناسایی دیگر طعمههای فریبا شدند.تیم پلیسی در این مرحله با زنی روبه رو شد که تحت پوشش کمیته امداد بود و برای خرید خانه ۴۰ میلیون تومان در اختیار فریبا قرار داده است تا سه ماه بعد سه برابر این مبلغ را به صورت وام در اختیار این زن قرار دهد، اما دختر جوان پس از گرفتن پول ناپدید شده است.ردیابیهای پلیسی ادامه داشت تا این که ماموران با اقدامات فنی و پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه فریبا در خیابان پیامبر شدند و روز ۱۴ بهمن ماه در عملیاتی غافلگیرانه دختر جوان در خانه اجارهای دستگیر شد.ماموران در تجسسهای پلیسی اطلاع یافتند که دختر جوان در این سالها طعمههای زیادی را هدف کلاهبرداری قرار داده و نزدیک به یک میلیارد تومان کلاهبرداری کرده است.
فریبا ۲۶ ساله که سابقهای در پرونده اش ندارد ادعا میکند برای زندگی راحت و بدون دغدغه دست به این کار زده است و فکر نمیکرد دستگیر شود.
سابقه داری؟
نه
تحصیلات؟
لیسانس حسابداری دارم.
چرا کلاهبرداری کردی؟
همیشه دوست داشتم پولدار باشم و زندگی آرام و بدون دغدغهای داشته باشم به همین دلیل تصمیم به کلاهبرداری گرفتم.
سرکار نرفتی؟
مدتی در یک شرکت مشغول به کار شدم، اما حقوقم کم بود و درکار مشکلات زیادی وجود داشت و نمیتوانستم برای کسی کار کنم و میخواستم برای خودم باشم.
چطور این فکر به ذهنت رسید؟
یک بار زن جوانی که میدانست تحصیل کرده و حسابدار هستم و فکر میکرد به واسطه کارم در بانک آشنا دارم از من خواست تا برایش وام تهیه کنم که همین جرقه کافی بود تا نقشه کلاهبرداری به ذهنم برسد.
طعمه هایت چطور به تو اعتماد میکردند؟
اولین بار توانستم وامی برای یک زن تهیه کنم و همین باعث شد تا او به من اعتماد کند و به او پیشنهاد دادم در صورتی که کسی نیاز به وام داشت به من بگوید که زن جوان نیز با توجه به وامش به من اعتماد کرد.
تنها یک وام برای اعتمادت هماهنگ کردی؟
چند وام تهیه کردم و قسمت اول نقشه ام که جلب اعتماد بود به نتیجه رسید و بعد از آن بود که چند طعمه برای گرفتن وام با من تماس گرفتند.
شیوه و شگرد؟
پس از اعتماد سازی از طعمه هایم میخواستم تا مدارک شان را در اختیارم قرار دهند و پس از چند روز که مدارکشان را به آنها پس میدادم میگفتم که برای گرفتن وام باید هر چقدر که میتوانند پول جمع کنند و در اختیارم قرار دهند و پس از سه ماه با توجه به سپرده گذاری که من با پول هایشان انجام میدادم سه برابر مبلغ پرداختی شان وام میگیرم که در این سه ماه طعمههای دیگری به واسطه آنها به من معرفی میشدند و وقت کافی برای اجرای نقشه ام داشتم و بعد از سه ماه با پولهایی که در اختیارم بود ناپدید میشدم.
فکر نمیکردی دستگیر شوی؟
کسی از من آدرس یا اطلاعاتی نداشت و من هم رسیدی به آنها نداده بودم به همین دلیل فکر نمیکردم دستگیر شوم.
از چند نفر کلاهبرداری کردی؟
فکر کنم ۱۵ نفر را هدف کلاهبرداری هایم قرار دادم.
چقدر پول به دست آوردی؟
نزدیک به یک میلیارد تومان.
با پولها چه کردی؟
خوش گذرانی میکردم و پول پیش خانه و اجاره خانه ام را میپرداختم.
قصد نداشتی سرکار بروی؟
نه، به راحتی پول در میآوردم و نیازی به کار کردن نبود.
قصد داشتی تا کی کلاهبرداری کنی؟
نمیدانم به هیچی فکر نمیکردم.
حرف آخر؟
پشیمانم، رویا پردازی و پولدار بودن کار دستم داد، چون نمیخواستم منتظر بمانم و با کار کردن به چیزهایی که میخواهم برسم، میخواستم یک شبه به همه چیز برسم و حالا پشیمانم.