گروه حوادث: قتل خاموش زن و شوهري پير در خانه ويلاييشان در اميرکلاي بابل پليس را در برابر يک معماي پيچيده جنايي قرار داد.
پيکرهاي بيجان اين زن و مرد سحرگاه يکشنبه 12 آبان 92 در حاليکه هر يک در اتاق جداگانهاي از پاي درآمده بودند پيدا شدند. بنا بر اين گزارش، نخستين ساعات صبح روز حادثه پسر خانواده وقتي به مغازه لبنياتي پدرش رفت از اينکه هنوز کرکره پايين بود تعجب کرد. پدرش هميشه بعد از نماز صبح در مسجد جامع اميرکلا به مغازه رفته و منتظر آمدن پسرش ميشد. پسر جوان نگران چند بار با تلفن همراه پدرش تماس گرفت اما کسي پاسخگو نبود بنابراين خود را به در خانه ويلايي آنها که در ضلع غربي مسجد جامع است رساند و زنگ در را زد. وقتي باز هم جوان پاسخي نشنيد با کليد يدکي که همراه داشت در را باز کرده و وارد خانه ويلايي شد.
همهجا پر از سکوت مرموزي بود. حس کرد بايد حادثه ناگواري رخ داده باشد. وارد اتاق خواب پدرش شد. در آنجا با پيکر خونآلود و بيجان وي در حالي روبهرو شد که با ضربات چاقو به کام مرگ رفته بود. پسر جوان با وحشت و فريادزنان از همسايگان کمک خواست. وقتي ساکنان كوي عابدي با راهنمايي وي وارد قتلگاه صاحب خانه ويلايي شدند در اتاق ديگري با پيکر بيجان مادر خانواده در حالي روبهرو شدند که کــــنار تخت خوابش افتاده بود. همچنين وضعيت ظاهري اتاق بهگونهاي بود که نشان ميداد عاملان قتل به دنبال چيز با ارزشي ميگشتند و همه کمدها را به هم ريخته و طلاهاي همراه زن صاحبخانه را با خود بردهاند.
با تماس يکي از حاضران در محل حادثه، اکيپي از ماموران آگاهي بابل خود را به محل حادثه رسانده و تحقيق در باره اين جنايت را آغاز کردند. آنها در نخستين بررسيها دريافتند قربانيان حادثه زوج سالخوردهاي به نامهاي عباس عسگريان 62 ساله و کلثوم سيمانژاد 60 ساله بودند که به تنهايي در خانه ويلاييشان زندگي ميکردند. در ادامه تحقيقات با توجه به وضعيت ظاهري خانه ويلايي و تعبيه شدن وسايل ايمني ساختمان، پليس به اين نتيجه رسيد که عاملان جنايت آشناي قربانيان هستند چرا که بررسيها نشان داد امکان ورود از روي ديوار به داخل ويلا وجود نداشته و مهاجمان از در ورودي داخل رفته و اقدام به قتل کردهاند و حتماً عاملان جنايت با به صدا در آوردن زنگ در خانه قربانيان خود و باز شدن در توسط آنها وارد خانه ويلايي شدهاند.
از سوي ديگر طبق اظهار نظرهاي نخستين پزشکان قانوني، زن صاحبخانه چند ساعتي زودتر از شوهرش به قتل رسيده و پدر خانواده بعد از وي از پاي در آمده است. بر اين اساس احتمال داده شده جنايت حدود ساعت 11 تا 12 نيمه شب رخ داده باشد. با اين اعلام نظر پسر قربانيان حادثه از سوي ماموران تحت تحقيق قرار گرفته و گفت: شب قبل مادرم به خانه دامادمان رفته بود و اوايل شب با خودرويش به خانه خودش برگشته است ولي پدرم، براي سرکشي به خانه یکی از حاجیان که تازه از سفر حج برگشته بود رفت و احتمالاً کمي ديرتر به خانه آمده است. وي ادامه داد: پدرم براي هرکسي در را باز نميکرد. حتي اگر گاهي اوقات کسي از اهالي محل نيمه شب براي کاري به در خانهاش مراجعه ميکرد در را به رويش باز نميکرد و ميگفت فردا صبح مراجعه داشته باشند.
ادعاهاي پسر جوان اين فرضيه را قوت داد که مهاجمان هنگامي به در خانه ويلايي مراجعه کردهاند که زن خانواده به تنهايي در خانه حضور داشته و به دليل آشنايي در را به روي مهمانش باز کرده است. در فرضيه ديگر، پليس احتمال ميدهد هنگام مراجعه عاملان جنايت، زن و مرد در خانه حضور داشتهاند و مهاجمان ابتدا زن خانواده را در اتاق ديگري به قتل رساندهاند و سپس مرد خانواده را تحت فشار قرار دادهاند تا محل اشياي با ارزش خانه را به آنها بگويد و سپس از ترس فاش شدن رازشان وي را نيز كشتهاند. با توجه به اين يافتهها کارآگاهان به دستور بازپرس ويژه قتل دادسراي عمومي و انقلاب تجسسها براي رديابي عاملان جنايت را آغاز کردهاند.