به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۰۷:۲۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۸ ساعت ۱۱:۲۰
کد مطلب : ۲۰۲۴۴۱

مجلس یازدهم، رقابت اصولگرایان با اصولگرایان

مجلس یازدهم، رقابت اصولگرایان با اصولگرایان
گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: ماه‌ها جدال بر سر کرسی‌های مجلس بالاخره به روز جمعه دوم اسفندماه ختم شد و در شرایطی که 90 درصد اصلاح‌طلبان با تصمیم شورای نگهبان از دایره رقابت بیرون مانده بودند، نتیجه 290 کرسی در یک مشارکت 42 درصدی تعیین شد؛ حالا دیگر این اصولگرایان هستند که خود را فاتح این نبرد می‌دانند؛ البته نبردی که نتیجه‌اش پیشاپیش دست‌کم به‌ طور نسبی مشخص بود .

هرچه حرف و حدیث‌ها و گمانه‌زنی‌ها درباره نتیجه انتخابات بیشتر حول تعداد آرای قالیباف و آقاتهرانی و... می‌چرخید پس از انتخابات دایره تحلیل‌ها متوجه نوع مشارکت مردم و البته رقابت اصولگرایان با اصولگرایان در مجلس یازدهم شده است. مثلا اینکه چه کسی ریاست مجلس را برعهده خواهد گرفت یا ساز و کار مجلس با دولت چگونه‌ پیش خواهد رفت. در این میان اولویت‌ها و چالش‌های مجلس یازدهم هم از موضوعاتی است که درمیان گفت و شنودها به چشم می‌خورد. اما شاید پرسش این باشد که برای مجلس یازدهم چه افقی می‌توان تصور کرد؟
اما و اگر بر سر مشارکت
کافی است نگاهی به انتخابات‌های گذشته بیندازیم تا ببینیم مشارکت مردم در انتخابات‌های 10 دوره پیش با آنچه در دوم اسفندماه 98 رقم خورد، فاصله‌ قابل ‌توجهی دارد؛ در واقع میانگین مشارکت از اسفند 57 تا اسفند 94 معمولا در حدود 60 درصد بوده که کمترین آن مربوط به مجلس هفتم با 51 درصد مشارکت است و حالا مشارکت 42 درصد به عنوان کمترین میزان مشارکت ایران در ادوار انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقم می‌خورد. اتفاقی که تحلیل‌های متفاوتی درباره علت آن مطرح می‌شود.
مشارکت در قاب 42 درصدی
در این میان اما نکته‌ای که قابل‌اعتنا است اما البته بعضا کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که وقتی مشارکت در انتخابات کاهش پیدا می‌کند، به یک معنا این حمایت مردمی از آن نهاد است که کاهش پیدا کرده و حال این موضوع می‌تواند در مواجهه با مجلس یازدهم در قالب چالشی جدی، ظهور و بروز کند.وقتی مجلس دهم با مشارکت 61 درصدی روی کار آمد، نمایندگان به نحوی تلاش کردند تا مطالبات مردم را پاسخ بگویند و از تریبون «خانه ملت» برخی حقایق را مطرح کنند اما باز هم آن رضایت تمام و کمال ایجاد نشد و مردم نسبت به آنچه مطرح می‌شد، انتقاد داشتند. آن‌ هم نه از آن جهت که چرا گفته شد، بلکه نقد از این بابت که چرا این مطالبات صریح‌تر مطرح نشد؛ حال وقتی به ترکیب مجلس یازدهم نگاه کنیم، می‌بینیم این ترکیب که با مشارکتی کمتر از قبل بر سر کار آمده، احتمالا فاصله و شکافی عمیق‌تر از مجلس دهم با مطالبات مردم خواهد داشت.
اولویت‌های تازه‌واردها
دوشنبه بود که محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران که از خردادماه قرار است در ردای نمایندگی تهران راهی ساختمان هرمی بهارستان شود، اولین ویدیوی خود پس از پیروزی در انتخابات را منتشر کرد و از قول‌ها و وعده‌هایش برای مجلس یازدهم گفت. آنجا که قول داد که مجلس یازدهم آغاز یک پوست‌اندازی باشد؛ البته او نگفت که این پوست‌اندازی از کجا شروع خواهد شد و آیا حالا که پای یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به مجلس باز می‌شود، قرار است موازی‌کاری‌های زمان مجلس دهم کنار گذاشته شود؟!با پایان یافتن انتخابات مجلس یازدهم اما تنها قالیباف نبود که از اولویت‌های پارلمانی سخن گفت؛ بلکه مصطفی میرسلیم هم که این‌ روزها از او به عنوان رقیب احتمالی قالیباف بر سر کرسی ریاست یاد می‌شود، دست به قلم شد. میرسلیم در نامه سرگشاده خود به اولویت‌های مجلس یازدهم پرداخته و می‌نویسد: «انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، به‌رغم همه ترفندها و شیطنت‌های استکبار جهانی و صهیونیسم، برخی از دولت‌های منطقه و جیره‌خوران داخلی آنها، به‌لطف خدای منان، با صفا و صمیمیت برگزار شد و فصل جدیدی در خدمت‌رسانی گروهی تازه‌نفس، پس از فعالیت 4 ساله همکاران و دوستان مجلس دهم آغاز شد» میرسلیم برخلاف قالیباف به‌جای حمله به مجلس و دولت تلاش می‌کند چهره‌ای میانه‌رو و عملگرا از خود نشان دهد. به‌ویژه وقتی در بخش دیگری از این نامه می‌نویسد: «قدر زحمات مجلس دهم برکسی پوشیده نیست و اینجانب بر خود فرض می‌دانم از شما دوستان عزیز تشکر کنم و امیدوار باشم که با همکاری متقابل، بهترین بهره‌برداری را از زمان سه ماهه تا افتتاحیه رسمی بنماییم. از هم‌اکنون تا شروع به‌کار رسمی مجلس یازدهم، فرصتی طلایی در اختیار است که باید مغتنم شمرد و تمهیدات لازم را برای آغاز فعالیت مجلس کارآمد و قوی، به‌ حل مشکلات مردم و کشور فراهم آورد و ضمنا موانع را شناخت و مرتفع کرد تا از هر ثانیه وقت مجلس جدید، برای گره‌گشایی به‌خوبی استفاده کنیم.»

میرسلیم در بخش پایانی نامه به یاد شعارهای زمان انتخاباتی‌اش می‌افتد و می‌نویسد: «به مدد الهی اهمال، تسویف، خستگی، رفاه‌زدگی، بی‌برنامگی، بی‌فکری و زد و بند در مجلس یازدهم جایی نخواهد داشت. برای تحقق اهداف متعالی گام دوم که به هیچ ‌وجه صرفا آرمانی نیست، لازم است مجلس دهم جلساتی منظم را با منتخبان یازدهمین دوره تشکیل دهد تا تجربیات و تفکرات، به مناسب‌ترین و سالم‌ترین شکل منتقل شود»
رییس شورای مرکزی حزب موتلفه که روزهای منتهی به انتخابات از جدال اصولگرایان بر سر لیست واحد به ستوه آمده بود و در برخی اظهارنظرها انتقاداتی مطرح کرده بود، در این نامه نیز در لفافه به همقطارانش هشدار می‌دهد: «این بازه زمانی سه‌ماهه را نباید فرصتی برای سهم‌خواهی و تقسیم منافع تلقی کرد، بلکه برای آمادگی یافتن جهت خدمت خالصانه به مردم باید به تبادل تجربیات پرداخت که بنده آمادگی خود را از هم‌اکنون برای این کار اعلام می‌کنم.»
مجلسی یکدست
برای مجلس یازدهم تنها یک افق می‌توان تصور کرد که حتی نسبت به دوره هفتم، هشتم و نهم چندان امیدوارکننده نیست؛ چرا که هرچه باشد وقتی از این 3 دوره مجلس به عنوان یک مجلس تمام اصولگرا نام برده می‌شود، باز هم اقلیتی از اصلاح‌طلبان در آن مشاهده می‌شد و همین مساله موجب شده بود تا صدای مخالفانی هرچند کم‌فروغ از لابه‌لای صندلی‌های «خانه ملت» به گوش برسد؛ نطق‌های علی مطهری در مجلس هشتم و نهم هنوز از یادها نرفته اما وقتی مجلس یکرنگ می‌شود، بعید نیست که تخلفات زیر لوای رفاقت‌ها مخفی‌ شود و از سوی دیگر آنچه از بلندگوی مجلس به گوش می‌رسد، با صدای بدنه جامعه متفاوت باشد. چالش‌هایی که شاید در حال حاضر تنها راه قضاوت درباره‌شان این است که چند ماهی صبر کنیم تا روز تولد مجلس یازدهم!