بنا بر اعلام وزارت کشاورزی امسال با تولید بیش از 850 هزار تن حبوب، بازار داخلی نهتنها با هیچ کمبودی مواجه نبود که میزان تولید حبوب کشور در سال جاری، حاکی از افزایش 50 هزار تنی تولید این دسته از کالاهای کشاورزی است. در حالیکه کاهش نرخ دلار، قیمت بسیاری از اجناس و خدمات را تحت تاثیر قرار داد و کورسوی امیدی در دل مصرفکننده زنده کرد، ناگهان بازار حبوب با رشد صد در صدی قیمت مواجه شد و مصرفکننده سرخورده از بازار مواد غذایی را دوباره شوکه کرد. اعلام دیرهنگام نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی در سال زراعی 92، دلالان را وارد عمل کرد و پیش از پر شدن انبار مواد غذایی دولت و اعمال سیاستهای تنظیم بازار، انبار دلالان پر و پیمانه شد و بازار حبوب به تسخیر سودجویان درآمد. این موضوع که بارها انتقاد نمایندگان مجلس نهم را برانگیخت سرانجام ماه پیش واکنش دفتر غلات و علوفه وزارت کشاورزی را به دنبال داشت. دلاور حیدرپور مدیر کل این دفتر، از وضع تعرفه 50 درصدی برای صادرات حبوب از کشور خبر داده و گفته بود این سیاست در راستای متعادل کردن و کاهش قیمت حبوب در بازار داخلی وضع شده است اما اینکه اقدام دقیقه 90 وزارت کشاورزی تا چه حد توانست جلوی سرکشی بازار حبوب را بگیرد و به کاهش قیمتها منجر شود، پرسشی است که پاسخ آن را میتوان در عمده و خردهفروشیهای سطح شهر یافت.
عمدهفروشیهای حبوب تهران، در خیابانهای باریک و کثیف مولوی و میدان اعدام قرار دارند. شلوغی پیادهروهای چرکمرده مولوی که بماند، سر فروشندهها هم حسابی شلوغ است. زنگهای پی در پی تلفن و سفارشهای متعدد، چرتکه انداختن و حساب و کتاب و صدور فاکتور خرید، تصویر کلی عمدهفروشان حبوب تهران در یک ظهر نهچندان گرم پاییزی است. وارد اولین مغازه که میشوم مجبورم کمی صبر کنم تا فروشنده مشتریاش را راه بیندازد. اعداد و ارقام نجومیای که رد و بدل میکنند، نشان میدهد خریدار بار بزرگی برداشته است و به اصطلاح «خوب خرید کرده» است. رضا حبیبی بعد از خداحافظی با مشتریاش میگوید: به دلیل شرایط کشت، پاییز و زمستان قیمت حبوب بالا میکشد و بیشتر خردهفروشیها، تلاش میکنند هرچه زودتر و پیش از بالاتر رفتن قیمتها، خریدهایشان را انجام دهند. به تعرفه 50 درصدی صادرات حبوب اشاره میکنم و میپرسم مگر افزایش قیمتها همچنان ادامه دارد؟ لبخندی میزند و با تایید افزایش دوباره قیمت حبوب، پاسخ میدهد: امسال قیمت تمامشده تولید بسیار بالا بود و کاهش نرخ دلار، به خودی خود انگیزه صادرات را کمرنگ میکند. از طرفی همین موضوع یعنی پیشبینی نرخ ارز در روزهای آینده، تاجران را برای واردات گسترده مردد میکند بنابراین بازار و تولید داخلی برای سودآوری کفایت میکند. این فروشنده در ادامه، میانگین افزایش قیمت انواع حبوب نسبت به ماه گذشته را حدود 15 درصد میداند و میگوید: لوبیا چشمبلبلی با حدود 30 درصد و عدس با 20 درصد افزایش قیمت نسبت به ماه پیش، بیشترین تغییرات قیمتی نسبت به سایر اقلام را تجربه کردهاند. وی اضافه میکند: میزان تولید عدس جوابگوی مصرف داخلی نیست و از این لحاظ وابسته به واردات هستیم.
حبیبی کشورهای صادرکننده عدس به ایران را اتیوپی، استرالیا، کانادا و آمریکا میداند و کانادا را بزرگترین صادرکننده عدس به کشور معرفی میکند. در عمدهفروشی دیگری که در ضلع جنوبی خیابان مولوی و نزدیک به میدان اعدام است به انواع و اقسام حبوب خارجی برمیخورم. از لوبیاهای پهن و بزرگ چینی گرفته تا عدس درشت و تمیز کانادایی و لپه پاکستانی و لوبیاچیتی ازبکستانی!
از فروشنده که خود را حبیباللهی مینامد، تفاوت حبوب خارجی و ایرانی را میپرسم و او در پاسخ میگوید: حبوب خارجی ظاهر جذابتری دارند چون اندازه بزرگتر و رنگهای زیباتری دارند و تمیزتر به نظر میرسند اما حبوب ایرانی طعم و مزه و خاصیت بیشتری دارند زیرا خارجیها حبوب خود را با کشت صنعتی عمل آوردهاند اما حبوب ایرانی کشت طبیعی دارند، برای همین تا حد زیادی مزه و خاصیت واقعی خود را حفظ کردهاند.
حبیباللهی درباره میزان استقبال مشتریان از حبوب خارجی نیز به نکته جالبی اشاره میکند: مشتریان حبوب داخلی بیشترند زیرا حبوب خارجی قیمت بالاتری دارند و هر کس با یک بار تجربه طعم و مزه آن به خوبی متوجه میشود که طعم حبوب داخلی بهتر است اما به دلیل ظاهر زیباتر و متفاوتتر حبوب خارجی، این اقلام در خردهفروشیهای شمال شهر بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. از هاشمی دیگر عمدهفروش خیابان مولوی درباره تغییرات بازار مصرف حبوب نسبت به سالهای گذشته میپرسم و او پاسخ غیرمنتظرهای دارد: درست است که قیمت گوشت کمرشکن شده و مردم ناچارند پروتئین مورد نیاز خود را از خوراکیهای دیگری نظیر حبوب دریافت کنند اما این در شرایطی است که مصرفکننده اطلاعات تغذیهای بالایی داشته باشد و به کیفیت خوراک خود اهمیت دهد. متاسفانه عموم مردم ایران به کیفیت غذای خود توجهی نشان نمیدهند و با افزایش قیمت یک نوع ماده غذایی به دنبال جایگزین آن نمیروند و تنها آن ماده غذایی را از سفره خود حذف میکنند. بنابراین در سالهای اخیر نهتنها مصرف حبوب زیاد نشده که با افزایش قیمت آن، حبوب هم مانند گوشت از وعدههای غذایی مردم حذف شده است.
این فروشنده جوان که در کنار پدرش فروشگاه بزرگ دودهنهشان را اداره میکند، ادامه میدهد: قدیمترها نهتنها خردهفروشها که مردم عادی هم برای خرید عمده حبوب مراجعه میکردند اما حالا به نظر میرسد مصرف حبوب هم پایین آمده و مشتری به همان بستههای کوچک 900 گرمی سوپرمارکتها اکتفا میکند. در حالیکه در گذشته در هر خانهای کنار کیسه برنج، چند کیسه حبوب هم وجود داشت. از وی درباره علل افزایش قیمت حبوب و عواملی که آن را تحت تاثیر قرار میدهد نیز میپرسم و او در جواب میگوید: میزان برداشت حبوب یا کمبود یا صادرات یک نوع خاص، عمدهترین دلیل نوسانات قیمت اقلام حبوب است؛ بهطور مثال امسال نخود هیچگونه تغییر قیمتی نسبت به پارسال نداشت و با همان نرخ سه هزار و 600 عمدهفروشی و پنج هزار تومان نرخ خردهفروشی عرضه شد ولی کمبود عدس، قیمت آن را 20 درصد افزایش داد یا در مورد لوبیاچیتی و لوبیا قرمز که دو نوع صنعتی هستند و در کارخانجات کنسروسازی مورد استفاده قرار میگیرند میزان خرید صنعتی هم نرخ را تحت تاثیر قرار میدهد. اما تفاوت قیمت حبوب از مزرعه تا عمدهفروشیها و سپس خردهفروشیهای سطح شهر، دیگر نکته جالب بازار حبوب است. امسال نرخ خرید تضمینی لوبیاچیتی هزار و 800 و لوبیای قرمز هزار و 780 اعلام شد. نرخهایی که میگویند دیرهنگام اعلام شد و پیش از خرید دولت، دلالان را روانه مزارع حبوب کشور کرد.
حسن مرادی کشاورز قزوینی میگوید: دلالان امسال لوبیا را بین دو تا سه هزار تومان از کشاورزان خریداری کردند اما در شهر قیمت لوبیا سه تا چهار برابر این نرخ است و حدود 9 هزار و 500 تا 10 هزار تومان به فروش میرسد. این تازه در شرایطی است که قیمت لوبیا اندکی کاهش داشت وگرنه لوبیا را تا 12 هزار تومان هم در شهرها فروختند. نرخ فروش لوبیا از عمدهفروش به خردهفروش در تهران نیز برای لوبیاچیتی پنج هزار و 500 و لوبیا قرمز شش هزار و 900 است که وقتی خردهفروش آن را به دست مصرفکننده میرساند رقم را به 9 هزار تا 9 هزار و 500 برای لوبیاچیتی و هشت هزار و 500 تا 9 هزار تومان برای لوبیا قرمز بالا میبرد و این به معنای آن است که خردهفروش نیز پس از خرید از عمدهفروش با 5/ 1 تا دو برابر کردن قیمت حبوب آن را به مصرفکننده عرضه میکند.
این در شرایطی است که محمد آقاطاهر، رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی کشور سود مجاز فروشندگان حبوب را تنها سه تا پنج درصد عنوان میکند: هزینه حمل و نقل و کارگر باعث افزایش قیمت حبوب در بازار مصرف میشود گرچه وجود دلالان و سودجویان را در این بازار، مشابه بازار سایر کالاها رد نمیکنم.
آقاطاهر درباره تفاوت قیمت حبوب در بازار شهرستان و تهران نیز تصریح میکند: برخی از حبوب در بازار شهرستانها ارزانتر از بازار تهران است اما این تفاوت قیمت بسیار جزئی است. به عنوان مثال، نخود خوب در بازار عمدهفروشان کرمانشاه با قیمت دو هزار و 300 تومان عرضه میشود در حالی که در بازار عمدهفروشان تهران نخود درجه یک با قیمت دو هزار و 700 تومان به فروش میرسد که این اختلاف جزئی به دلیل هزینه حمل و نقل است. محمد کلاته، فروشنده یک سوپرمارکت در سطح شهر تهران نیز قیمت حبوب بستهبندیشده را نهتنها معقولتر از نرخ فروش فلهای نمیداند که آن را در بسیاری از موارد گرانتر از حبوب فلهای عنوان میکند و میگوید: در حالیکه انتظار میرود فروش فلهای به دلیل نظارت دشوارتر، گرانتر از فروش بستهبندی حبوب باشد اما قیمت یک بسته 900 گرمی حبوب مشابه و حتی بیشتر از یک کیلوگرم فروش فلهای است. این در حالی است که نرخ عمدهفروشی حبوب به خردهفروشیها و کارخانجات یکسان است و انتظار نمیرود واحدهای بستهبندی حبوب نیز مشابه فلهفروشیها و بلکه بدتر از آنها، لپه چهار هزار تومانی را بگیرند و صد گرم از وزن آن بزنند و در بسته 900 گرمی پنج هزار و 500 بفروشند. و حالا آغاز فصل سرد است و رونق کسب و کار دلالان حبوب. دلالانی که با پیشیگرفتن از دولت بازار را به تسخیر درآوردهاند و برای سایر ماههای در پیش روی سال جاری، کیسهها دوختهاند. با این روند انتظار نمیرود که قیمت حبوب نه فقط کاهش که ثبات نیز داشته باشد. حالا مصرفکننده مایوس از بازار گزاف مواد غذایی مانده است و یک قلم دیگر از سبد غذاییاش که به دست دلالها پوچ شده است و سفرهای که خالی و خالیتر میشود.