به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۷ ساعت ۱۴:۱۳
کد مطلب : ۲۱۲۴۳۱
نقش غیرقابل انکار نهادهای معاف از مالیات برای پایان دادن به فقر اجتماعی

وضعیت معیشت کارگران به هیچ وجه خوب نیست

وضعیت معیشت کارگران به هیچ وجه خوب نیست
گروه اقتصادی: خبرگزاری ایلنا در گزارشی نوشت: وضعیت معیشت کارگران به هیچ وجه خوب نیست؛ فقدان توان اقتصادی برای تامین نیازهای یومیه خوراکی، برای بسیاری از خانواده های کشور، یک حقیقت عینی و مسلم است؛ در واقع «بحران معیشت»، بزرگترین بحران پساکرونایی ایران است و اینکه بسیاری از خانواده‌ها، حتی دیگر پول نان و تخم مرغ را ندارند، اصلاً شوخی نیست، یک حقیقت مسلم است.
گسترده وسیع بحران
کافی‌ست به آمارهایی که ناتوانی و استیصال معیشتی طبقه کارگر و مزدبگیر را نشان می‌دهد، نگاهی بیاندازیم؛ بنابر آمارهای رسمی اعلام شده (توسط مقامات وزارت کار و نمایندگان مجلس) تا قبل از اول اردیبهشت ماه ۹۸، حدود ۷۵۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبت‌نام کرده‌اند که البته تمام این افراد بلااستثنا قبل از این شاغلِ بیمه شده بوده‌اند؛ به نظر می‌رسد حداقل دو برابر این رقم، آمار کارگران روزمزد، فصلی و غیررسمی است که در بحران کرونا کار خود را از دست داده‌اند، از کارگران دستفروش و خرده‌فروشانی که اشتغال آنها به خاطر کرونا در خطر قرار گرفته تا کارگران بیمه نشده رستوران‌ها و فست فودها، همگی مجبور به خانه‌نشینی اجباری شده‌اند؛ حدود ۳ میلیون زنِ سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که تعداد زیادی از آنها در مشاغلِ بدون بیمه و غیررسمی مشغول به کار بوده‌اند یا بیمه خویش‌فرما داشته‌اند و همه آنها در دوران کرونا، ممر درآمد خود را از دست داده‌اند؛ در واقع می‌توان ادعا کرد با هجوم هیولای منحوس کرونا، در بخش روزمزدی، ساعتی و غیررسمی اشتغال، بیشتر از همه گروه‌ها، «زنان» آسیب دیده‌اند و بیکار شده‌اند؛ زنانی که محصولات غذایی خانگی تولید می‌کردند یا خدماتی مانند آرایش و پیرایش ارائه می‌دادند یا زنانی که به صورت غیررسمی در بخش خصوصی آموزش مانند مهدکودک‌ها کار می‌کردند و بالاخره زنانی که با دستفروشی در خیابان‌های پررفت و آمد یا در متروی تهران، کاسبی روزانه و بدون بیمه داشتند، مجبور به خانه‌نشینی شدند و درآمدشان به صفر رسید. از اینها گذشته، گستره جغرافیایی «فقر» با آمدن کرونا، گسترده‌تر و عمیق‌تر شد. در برخی از استان‌های محروم کشور، جمعیت عظیمی که زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کردند، با آمدن کرونا، به زیر خط گرسنگی مطلق سوق داده شده‌اند و راه‌های ناچیزِ امرار معاشِ غیررسمی و موردی خود را از دست داده‌اند؛ برای نمونه، کافیست در نظر بگیریم که استان سیستان و بلوچستان ۲.۷ میلیون نفر جمعیت دارد و اگر گفته‌ی یکی از نمایندگان مجلس را فرض بگیریم که ۷۰ درصدِ این مردم، زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند، به این نتیجه می‌رسیم که فقط در استان سیستان و بلوچستان، حدود یک میلیون و ۹۰۰ هزار فقیر مطلق وجود دارد که نیازمند حمایت فوری هستند وگرنه آسیب‌های معیشتی کرونا، همه آنها را از پا می‌اندازد. 
معادله‌ی «فقر-حمایت»
حال در چنین شرایطی، باید موازنه‌ای میان کمک‌های حمایتی که به این افراد ارائه شده و سطح فقر و نیازمندی آنها ترسیم کنیم و ببینیم آیا در معادله‌ی «فقر- حمایت»، هیچ توازنی وجود دارد؟ 
اول از همه اینکه هنوز برای بهترین و درواقع خوشبخت‌ترین گروهِ بیکاران یعنی بیمه‌شدگان سابق، تکلیف بیمه بیکاری کرونا مشخص نشده است؛ قرار است تا نیمه اردیبهشت ماه، پالایش این ۷۵۰ هزار متقاضی بیمه بیکاری توسطِ سازمان تامین اجتماعی انجام شود و سپس با ارسال یک پیامک، به متقاضیان اطلاع داده شود که مقرری بیکاری به آنها تعلق می‌گیرد یا خیر؛ با این حساب، همانطور که مسئولان ادارات کار و تامین اجتماعی ادعا کرده‌اند قرار نیست همه ثبت‌نام‌شدگان که البته همه آنها از اول اسفند و بعد از آمدن کروناویروس، بیکار شده‌اند، مقرری بیکاری بگیرند؛ پالایش سازمان تامین اجتماعی قرار است مشخص کند کدامیک از این متقاضیان دقیقاً به خاطر کرونا بیکار شده‌اند، یعنی خط تولید به خاطر بحران کرونا، کامل یا نیمه کامل خوابیده است و کارگر بیکار شده است؛ اما اگر کارخانه و یا خط تولیدی همچنان باز باشد ولی کارگر به دلیل اتمام قرارداد و تمدید نشدن آن، بیکار شده باشد، مقرری خاص بیکاریِ کرونا به او تعلق نمی‌گیرد و باید در صف بیمه بیکاری متداول و عادی منتظر بماند. با این همه، اگر متقاضی، واجد شرایط تشخیص داده شد و از هفت خوان عبور کرد، قرار است فقط به مدت سه ماه مقرری بیکاریِ کرونا بگیرد.اما می‌رسیم به سه میلیون زن سرپرست خانوار؛ این زن‌ها علیرغم شرایط بسیار دشوار معیشتی خود، قرار نیست هیچ کمک بلاعوضی دریافت کنند؛ تنها مزیتی که بازهم در قالب «وام» و قاعدتاً بازپرداخت ضروری برای آنها در نظر گرفته شده، ۵۰۰ هزار  تومان تا یک میلیون تومانِ وامِ اضافه است که همین مبلغ در ماه‌های بعد، از یارانه‌شان کسر شده و به حساب دولت، مجدد عودت می‌شود.
۳۱ فروردین ماه، حسین میرزایی (سخنگوی تسهیلات حمایتی کرونا وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در یک گفتگوی تلویزیونی درباره آخرین جزئیات از پرداخت وام یک‌ میلیونی کرونا اظهار کرد: فقط کسانی که در فهرست یارانه‌بگیران هستند، می‌توانند وام یک میلیون تومانی را دریافت کنند.میرزایی گفت: بنابر آنچه که در دولت مصوب شد، ۴ میلیون خانوار جزء اقشار خاص محسوب می‌شوند که یکی از این‌ گروه‌ها زنان سرپرست خانوار هستند، این افراد اگر تعداد خانواده‌شان یک نفره باشد یک میلیون تومان وام دریافت می‌کنند و اگر تعداد اعضای خانواده‌شان ۲ تا ۳ نفره باشد ۵۰۰ هزار تومان بیشتر و اگر ۴ نفره یا بیشتر باشد، ۱ میلیون اضافه‌تر می‌گیرند.
بنابراین، زنان سرپرست خانوار در صورتی که بتوانند شرایط خود را اثبات کنند و سیم کارت هم به نام خودشان باشد، به جای وام یک میلیون تومانی خانواده‌های یارانه‌بگیر، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۲ میلیون تومان وام می‌گیرند.
آیا حمایت‌ها کافی است؟
 سوال اینجاست که آیا این کمک‌ها، چه وام یک میلیون تومانی یارانه‌بگیران عادی یا یک و نیم میلیون تومانیِ زنان سرپرست خانوار، کافی است و می‌تواند بحران معیشت خانوارهای بدون درآمد را حداقل تا اندازه‌ای مرتفع سازد؟ آیا با یک میلیون یا یک میلیون و نیم، یک خانواده‌ی بیکار شده می‌تواند از پس اجاره‌خانه، هزینه‌های خوراک، حمل و نقل و باقی هزینه‌های زندگی بربیاید؟
حسین حبیبی (فعال کارگری) با انتقاد از رویکرد مسئولان در قبل بحران معیشتی کرونا می‌گوید: «کارگران و مزدبگیران کم درآمد در بحران کرونا، دچار مشکلات و مصائب بسیار شدند؛ جدا از بیکاری‌های گسترده و فله‌ای، دستکش و ماسک و محلول ضدعفونی موجود نبود و زمانی هم که موجود شد، هم گران بود و هم قیمت‌های متعدد داشت! تست و آزمایش و معالجه در بیمارستان‌های دولتی رایگان ولی در سایر مراکز با قیمت‌های بالا و خارج از دسترس و توان کارگران، انجام شد؛ فاصله‌‌گذاری اجتماعی رعایت نشد، چون کارگران «مجبور» بودند به سر کار بروند، چون دولت از ملت خود حمایت نکرد؛ چون مانند سایر کشورها که به مردم حقوق و سبد کالا می‌دادند، به فرودستان ایران چیزی پرداخت نشد؛ فقط تنها کاری که کردند یارانه خودشان را که ماهیانه می‌گرفتند، یکجا وام دادند و این وام را خیلی زود از حساب مردم کسر می‌کنند!»پنجم اردیبهشت ماه، مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی از پرداخت شدنِ ۱۶ میلیون و ۵۴۷ هزار و ۷۴۳ فقره وام یک میلیون تومانی به حساب سرپرست خانوارهای یارانه‌بگیر کشور خبر داد و اعلام کرد که ۴۰ هزار و ۵۰۰ فقره وام ۱ میلیون تومانی هنوز واریز نشده است و به زودی این واریز، صورت می‌گیرد.حال اگر ۱۷ میلیون وام یک میلیون تومانی خانواده‌های یارانه‌بگیر را مبنا قرار دهیم، حتی اگر فرض کنیم که به سه میلیون زن سرپرست خانوار، قرار است وام علیحده‌ی وعده داده شده را بدهند و در بهترین حالت به همه آنها ۲ میلیون تومان به‌جای یک میلیون تومان وام می‌دهند، نتیجه (که بهترین حالت و ایده‌آل است) این می‌شود که ۱۴ میلیون نفر، یک میلیون تومان و ۳ میلیون نفر، ۲ میلیون تومان می‌گیرند که البته یک ریال آنهم بلاعوض نیست و همه آن در طی ۳۰ ماه بعد، به حساب دولت عودت داده می‌شود. 

در کنار اینها، وقتی زنان سرپرست خانوار «نان» ندارند، صحبت از «توانمندسازی» و مشاغل جایگزین کارمزدی و بدون درآمد مکفی می‌شود؛ دوم اردیبهشت ماه، سوسن باستانی، معاون بررسی‌های راهبردی معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده در رابطه با وضعیت زنان سرپرست خانوار در شرایط شیوع ویروس کرونا، گفت: حدود ۱۲ هزار زن سرپرست خانوار در چارچوب طرح‌های اجرا شده از سوی این معاونت تحت آموزش‌های توانمندسازی قرار گرفته و در حال اتصال به چرخه بازار هستند.وی اضافه کرد: با آغاز بحران کرونا از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش طرح توانمندسازی اقتصادی و مشاغل خانگی که امکانات خیاطی داشتند، دعوت شد به تولید ملزومات بهداشتی و ماسک‌ و گان بپردازند. این دعوت مورد استقبال قرار گرفت و این بانوان توانستند هم اشتغال خود را حفظ کنند و هم کمکی به کادر درمانی و بهداشتی کشور باشند. آنها به‌جای تولیدات قبلی، به تولید محصولات مورد نیاز کشور در شرایط کنونی پرداختند. یکی از نتایج این اقدام تولید ۲ میلیون قطعه ماسک و گان در یک مرحله بود.مسلم است که تولید موقت‌گان، نمی‌تواند جای خالی دستمزد مکفی و شایسته را برای زنان پرکند؛ در مجموع سوال اینجاست که آیا این کمک‌ها که همه آنها، به جز کمک معیشتی چند نوبتی ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومانی که فقط به سه میلیون نفر داده، به صورت وام و نه بلاعوض هستند و دولت برای آنها تبلیغات بسیار می‌کند، می‌تواند کافی باشد؟ چرا تمام حمایت‌ها، محدود به «وام‌پردازی» است؟!
نهادهایی که خود را کنار کشیدند!
حسین حبیبی در پاسخ به این سوال با تاکید بر اینکه این پول‌ها که به نوعی از حساب خود مردم به مردم پرداخت می‌شود، اصلا کافی نیست؛ سطح دیگری از مطالبه‌گری را مطرح می‌کند: «باید نهادهایی مانند کمیته امداد یا بنیاد مستضعفان که فلسفه وجودی‌شان، کمک به اقشار محروم در شرایط بحرانی است و برخی در دهه‌های گذشته به فعالیت‌های اقتصادی نیز روی آورده‌اند، وارد میدان شوند و به طبقات فرودست از زنان سرپرست خانوار گرفته تا کارگران روزمزد و فصلی که اکنون به خاطر کرونا بیکار شده‌اند، کمک مکفی و بلاعوض کنند. سرمایه‌های نقدی این نهادهای معاف از مالیات درکنار سرمایه‌های بسیاری از نهادها و بنگاه‌های معاف از مالیات باید در این شرایط به کار مملکت بیاید. دولت ادعا می‌کند بیش از این توان پرداخت ندارد؛ اما این نهادها توان لازم را دارند تا سرمایه خود را خرج مردم کنند.»کافیست به لیست ده گانه بنیادها و نهادهای معاف از مالیات نگاهی بیاندازیم؛  بنیادهایی که اگر براساس بند ۴ الحاقی به ماده ۲ قانون مالیات‌های مستقیم و  به موجب بند (۱) قانون اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم مصوب ۱۳۹۴/۴/۳۱  از پرداخت مالیات معاف شده‌اند، اینک مسئولیت بیشتری در هنگام کرونا برعهده دارند و مردم چشم به کمک‌های آنها دوخته‌اند:
۱- بنیاد شهید و امور ایثارگران انقلاب اسلامی
۲- کمیته امداد امام خمینی (ره)
۳- سازمان تبلیغات اسلامی
۴- دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
۵- بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
۶- بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
۷- ستاد اجرایی فرمان امام خمینی(ره)
۸- مرکز خدمات حوزه‌های علمیه
۹- موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
۱۰- جامعه المصطفی (ص) العالمیه
در این بین، آنچه که واضح و مسلم است، ناکافی بودن وام‌های حمایتی است که باید مردم به زودی آنها را پس بدهند؛ برای وام یک میلیون تومانی، بسیاری از یارانه‌بگیران ساعت‌ها در صف پیشخوان‌های دولت ایستادند تا سیم‌کارت‌های در دست‌شان را به نام خودشان بزنند و بتوانند مشمول این وام شوند؛ دولت به هزار شرط یک میلیون تومان به ۱۷ میلیون نفر پرداخت در این شرایط این نهادهای امدادی هستند که باید در میدان کمک به نیازمندان حاضر شوند.

۱۳۹۹/۰۲/۰۸ ۱۸:۴۲
ما در کارخانه های زیرگروه مپنا کار می کنیم. امروز که هشتم اردیبهشت است هنوز حقوق فروردین ماه را پرداخت نکرده اند. (366526)
۱۳۹۹/۰۲/۰۹ ۰۸:۳۵
این که وضع کارخانه های مپناست که همیشه وضعشان از بقیه کارخانه ها بهتر بوده، وای به حال کارگران کارخانه های دیگر. (366531)