گروه سیاسی: صادق زیباکلام میگوید چون علوم انسانی در ایران عقب مانده است، بنابراین رواج تئوریهای توطئه در ایران بسیار زیاد است، آقای رائفی پور هم از این قائده مستثنی نیست و هرچیری مخالف طبع او باشد کار غربیها است؛ از سوی دیگر وحید هروآبادی، از روحانیون نزدیک به جریان احمدی نژاد میگوید «جامعه انحصار را برنمیتابد، رائفی پور حرفش را بزند اما دیگران هم مثل او فرصت بیان نظرات خود را داشته باشند.»
چندی پیش روزنامهی فرهیختگان وابسته به دانشگاه آزاد که توسط اصولگرایان اداره میشود نقدهایی را به علی اکبر رائفی پور -سخنران اصولگرا- مطرح کرده که با واکنشهای حامیانش در شبکههای اجتماعی مواجه شده است. برخی، بخش اعظم سخنان علی اکبر رائفی پور را علمی و دینی نمیدانند اما او سالها است صاحب تریبون است و در همه جا سخنرانی میکند. این پرسش به وجود میآید که آیا این تریبون برای دیگر افرادی که صاحب اندیشهای هستند، وجود دارد؟ آیا یک فرد عادی یا نهایتا یک سخنران، میتواند به تولید مسلسل و دستگاه ارسال پارازیت بپردازد؟ چگونه او به ایمیل شخصی یک فعال محیط زیست دسترسی دارد؟ این موارد شبهاتی را دربارهی رائفیپور ایجاد میکند و برخی آن را غیرطبیعی میخوانند. گفتگوی سایت انصاف نیوز با وحید هروآبادی از حامیان محمود احمدی نژاد و فعال سیاسی و صادق زیباکلام استاد دانشگاه در این مورد را در ادامه بخوانید:
هروآبادی: رائفی پور سوپرمن است!
گزارشی در روزنامهی فرهیختگان منتشر شده بود و به مسائلی دربارهی آقای رائفی پور اشاره کرده بود و اینکه چگونه یک فرد عادی به ایمیلهای کاوه مدنی فعال محیط زیست دسترسی دارد، در حالی که این کار یک دستگاه امینتی است، یا ماجرای تولید مسلسل و یا ساخت دستگاه ارسال پارازیت هم کار یک فرد عادی نیست و غیر طبیعی به نظر میرسد، به هر حال در هر کشوری دربارهی مسائل امنیتی خط قرمزهایی وجود دارد..
یک انسان عادی نیستند، سوپرمن هستند. فارغ از این دسترسیهای آقای رائفی پور که شما دربارهی آن صحبت میکنید، مدل و میزان همکاری نهادهایی مثل دانشگاهها و رسانهها با ایشان هم کاملا نشان میدهد که ایشان از حمایت سازمانهایی که قدرت و امکانات دارند، برخوردار هستند. این موضوع دربارهی آقای رائفی پور بر کسی پوشیده نیست. اینطوری نیست که خودش با دوستانش هیئتی دارند و سخنرانی میکنند.
یعنی از جانب چه کسانی حمایت میشوند؟
این ساختارها از نیروهای اطلاعاتی بر میآید. اینکه با کدام نهاد ارتباط بیشتری دارد و پروژه برای کدام انجام میدهد و با کدام همکاری دارد را نمیدانم. البته طبیعی است آدمهایی که یک گفتمانی که منحصر به چند نفر و یک مجموعهی کوچک است را ترویج میکنند، با نهادهای امنیتی همکاری کنند؛ پیچیده نیست و در همه جای دنیا این اتفاق میافتد. اما جایی که احتمالا پول تزریق میشود و انحصار ایجاد میشود، این موارد است که جامعه را اذیت میکند.
به آقای رائفی پور یک تریبونی داده شده است و حرفهایی را میزنند که به عقیدهی برخی علمی و حتی دینی نیست، از نظر شما این حرفها با دین و علم چقدر مطابقت دارد؟
باید در این حوزه، موردی برخورد کرد؛ یک ویدئویی چند روز پیش از آقای رائفی پور دیدم که میگفتند اگر سد فلانجا را خراب کنیم، کشورهای عربی را آب میبرد مثلا از این موردها دیدهاند، به هر حال هر گوینده و خطیبی ممکن است اشتباهاتی داشته باشد؛ اما آن چیزی که جامعه را اذیت و ناراحت میکند اینها نیست، بلکه انحصاری است که وجود دارد. مثلا من به عنوان وحید هرو آبادی اگر در دانشگاهی دربارهی برابری حقوق اجتماعی زنان صحبت کنم، آیا این برنامه مجوز میگیرد؟ دربارهی بهار و آزادی مطلق صحبت نمیکنم، بلکه دربارهی متن اعلامیهی جهانی حقوق بشر صحبت کنم. وقتی تمام اینها در نهادهای فرهنگی خط قرمز میشود و یکی به راحتی با دسترسی فراوان هر حرفی میزند و انحصار وجود دارد این واکنشها را در پی دارد. اصلا ایشان بیاید حرفش را حتی خلاف اسلام بزند، یکی دیگر هم بیاید به او پاسخ دهد، چه اشکالی وجود دارد؟ مشکل این است که فقط تریبون را به یکی میدهی و مانع بقیه هم میشوی. این جامعه را مشمئز کرده است. در ایام اخیر کسی گفت باید ادرار شتر نوشید و کسی ضریح را لیس زده است، چه اشکالی دارد؟ جامعه خودش اینها را قضاوت میکند. بعد از یک هفته میگویند اشتباه کردیم، اما وقتی انحصار ایجاد میشود و راه دیگران را برای تعامل با فضای آکادمیک میبندید، این جامعه را اذیت میکند؛ اصلا فردی فقط روایت قرآنی میخواند و هیچ تفسیری هم ندارد اما جامعه واکنش نشان میدهد، وای به حال اینکه تئوریهای عجیب و غریب هم بدهد.
از انحصار صحبت کردید و اینکه تربیون فقط مطلق به یک نفر است، آیا باعث نمیشود، حرفهای درست و حسابی افراد دیگر شنیده نشود؟
بله، اصلا فرصت نقد هم پیش نمیآید؛ مثلا ایشان دربارهی پارادایمهای تشیع در جهان صحبت کنند و اینکه عنقریب است کاخ سفید را طویله و یا حسینیه کنیم و کنار آن بانکداری اسلامی راه بیاندازند. این تئوریها را میدهند، اصلا اشکالی ندارد اما چهار تا استاد دانشگاه تهران هم حرف خود را بزنند، آیا میتوانند؟ وقتی ایشان اعلام میکنند آمریکا تا هفتهی دیگر نابود میشود، یک استاد دانشگاه جرئت دارد بگوید اینطوری نیست و تا صد سال دیگر با قدرت ادامه پیدا میکند؟ اینها جامعه را مشمئز میکند، دیواری کوتاهتر از این پیدا نمیشود، جامعه مجبور است به رائفی پور حمله کند. همهی ما میدانیم او هم میتواند حرفش را بزند اما جامعه این انحصار را برنمیتابد.
برخی در تحلیل صحبتهای آقای رائفی پور قائل به توهم توطئه هستند؛ مثلا وقتی مباحثی مانند نشانههای فراماسونرها و… را در هرچیزی مییابند
مقداری ناملموس است که دربارهی توهم توطئهی یک آدم صحبت کنیم. توطئه وجود دارد، کسی این را انکار نمیکند. اما بیش از حد برجسته و پررنگ کردن آن باعث میشود ذهن جامعه و مخاطب جوان از مسائل اصلی دور شود؛ برای مثال در متن فقه آمده، «الحاکم ولی من لا ولی له» یعنی حاکم ولی کسی است که ولی ندارد. این همه کودک کار در جامعه وجود دارد، این جزو وظایف اختصاصی حاکم است که حالا این را به کمیته امداد و سازمان بهزیستی واگذار کرده است. این یک مطالبه است و همهی آخوندها هرروز با کودکان کار در ارتباط هستند. آقایان تا به حال جرئت کردهاند دربارهی این صحبت کنند؟ بعد اینکه دربارهی ستارهی شش پر و دو پر انواع کتابها را تولید کردهاند. جامعه را مشمئز کردهاند؛ این مسائل درد مردم نیست و به کار هم نمیآید، جز اینکه یک ذهن متوهم و بیمار تولید کند تاثیری بر کنشگریها ندارد. اما به هر حال جذابیت دارد، مثلا اگر بگویم اطلاع واثق دارم، کرونا ویروس را کشور اوگاندا تولید کرده و واکسن آن را در کوه اورست قایم کرده، همه میگویند حاج آقا چه حرفهایی را میزند.
یعنی برای جلب توجه است؟
نمیتوان آدمها را قضاوت کرد، اینکه یک نفر برای جلب توجه حرفی را بزند. اصلا نمیتوانم به او اشکالی بگیرم. چون انسان است توجه را دوست دارد، فقط تاکید من این است که اگر نهادها میخواهند کاری برای فضای فکری و فرهنگی جامعه کنند، این انحصار را بردارند، آقای رائفی پور صد تا جا میتواند برنامه بگذارد، پول هم به او بدهند، پاورپوینت هم برای او طراحی کنند اما اجازه بدهید بقیه هم موضاعات خود را مطرح کنند. اینهمه توانمندی و قدرت دارند، این که نباید به جایی از آنها بربخورد که همه بتوانند صحبت کنند. این منظر بهتر است تا اینکه بگوییم «اصلا این فرد چرا حرف میزند؟» لابد ته ماجرا هم به این میرسیم که «او اصلا چرا زنده است؟». نمیتوانیم به او بگوییم چرا «حرف میزنی؟» اصلا کار خوبی است که حرف میزند. مشکل انحصار است. بزرگترین تکلیف این مسئله با آقای رائفی پور است، انتظار دارم اگر چنین متنهایی را میخواند خودش بگوید «دگراندیشها هم در این دانشگاهها صحبت کنند. چه اشکالی دارد که فقط من حرف نزنم؟» اگر این مطالبه را خود ایشان مطرح کند چقدر نگاهها به او تغییر میکند. اما چون این اتفاقها نمیافتد چارچنگولی به این رانت رسانهای چسبیدهاند و استفاده میکنند. به هر حال دور دور است و الان هم دور اینها است.
شخصیتی مشابه به آقای رائفی پور در تاریخ ایران وجود داشته است؟
شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و دکتر شریعتی و تا دلتان بخواهد از این شخصیتها وجود دارد، این اسامیای که نام بردم، تمام شخصیتهایی هستند که حرفهای جالب و جذابی دارند. یک عده طرفدار هم دارند، اما حرفهای آنها هیچ گرهای از مشکلات جامعهی ایران و جهان را حل نخواهد کرد. مسئلهی کتاب حجاب شهید مطهری مسئلهی حجاب اجباری و دختران خیابان انقلاب را نتوانست حل کند. این حرفها را یک عده رسانه تبلیغ و ترویج میکنند. هیچ تاثیری هم ندارد، دقیقا مثل حرفهای آقای رائفی پور است. اما احساس میکنیم اگر بگوییم حرفهای ایشان به شهید مطهری شبیه است، آسمان به زمین میآید. همین پسر آقای مطهری در مجلس رانت خاصی را برای موسسه صدرا برخلاف قانون تصویب کرد، گفت همهی انحصارها از تولید آثار نسل قبل برداشته شود به غیر از پدر من. پس معلوم است هر چیزی نیاز به رانت داشته باشد و حمایت کنیم، معیوب و ناکاآمد است. حالا تفاوت را ببینید با گفتمانهایی که آدمها خودشان با عرق جبین تولید میکنند و ولی با آنها برخورد میشود. یک سری از گفتمانها را زیر بغلشان میگیرند و حتی واحد درسی در دانشگاه میشود و رانت هم دارند و چیزی از آن درنمیآید؛ اما بقیه گفتمانها خفه میشود. معلوم است کدام درست است و میل و فطرت انسان به کدام سمت است.»
زیباکلام: اگر کسی مثل رائفیپور بود، با او برخورد میشد
صادق زبیاکلام دربارهی اینکه آیا همهی افراد مثل آقای رائفی پور میتوانند مسلسل و دستگاه ارسال پارازیت تولید کنند و یا به ایمیل شخصی افراد دسترسی داشته باشند به انصاف نیوز گفت: «افراد دیگری نمیتوانند اینکارها را انجام دهند، مثل دسترسی به ایمیل شخصی دیگران، اگر هم دانش آن را داشته باشند و از تکنولوژی آن برخوردار باشند تا بتوانند دسترسی داشته باشند، قطعا مورد مواخذه قوه قضاییه و دستگاه امنیتی قرار میگیرند. در عین حال هستند سایتها، مطبوعات و افرادی که هر امری را انجام دهند که گویی خلافی مرتکب نشدهاند، کسی با آنها کاری ندارد؛ انگار از یک جور مصونیت برخودار هستند. البته نمیدانم آقای رائفی پور دقیقا به چه چیزهایی دسترسی داشته است. اما گمان میکنم فرد دیگری مرتکب این کارها شده بود قطعا مسئولین به سادگی از کنار آن عبور نمیکردند. تربیونهای حکومتی از آن اشخاص حکومتی است، مثل صدا و سیما، برخی از سایتها و مطبوعات. با اینکه پول آن را مالیات دهندگان میدهند اما یک عدهی مخصوصی از اینها بهره میبرند.»
او دربارهی اینکه «صحبتهای آقای رائفی پور دینی و علمی است؟» میگوید: «من در جایگاهی نیستم که بگویم دینی و علمی است یا خیر. اگر مورد مشخصی باشد، میتوانم اظهار نظر کنم اما به صورت کلی نمیدانم حرفهایشان چقدر درست است. دربارهی توهم توطئهی آقای رائفی پور بگویم، دلیلش عقبماندگی علوم انسانی در ایران است. به همین خاطر رواج تئوریهای توطئه در ایران بسیار زیاد است. موضوعی اگر مورد موافقت نظام نباشد، قطعا به تئوریهای توطئه نسبت میدهند. به هر حال داعش، طالبان و کرونا را آمریکاییها ساختهاند، ۱۱ سپتامبر، جنبش سکوت ۸۸، آبان ۹۸، دی ماه ۹۶ را آمریکاییها راه انداختهاند؛ این در جامعهی ما امر متداولی است و هر چیزی باب طبع نباشد به غربی و خارجی ها نسبت میدهند، آقای رائفی پور هم از این قائده مستثنی نیست و هرچیزی مخالف طبع او باشد کار غربیها است و هر چیزی موافق طبع او باشد، میگوید نتیجهی مبارزات مردم مسلمان ایران است.»