گروه سیاسی: یک فعال سیاسی با تحلیل مجلس یازدهم ضمن تابعتر خواندن این مجلس نسبت به قدرت، صفبندی بین جریان اصولگرا و ایجاد دوقطبی کاذب را از نتایج این مجلس دانست.
به گزارش ایلنا، علی تاجرنیا تحلیل خود درباره پساکرونا و تغییر در آرایش جریانهای سیاسی گفت: پساکرونایی وجود ندارد و ما در ماهها و سالهای آینده با کرونا زندگی خواهیم کرد اما اگر بخواهیم آینده را در نظر بگیریم، مهمترین مؤلفه بحث اقتصادی است.وی با بیان اینکه مسئله مهم بحث اقتصادی نیز بر مبنای این است که تعاملات ما در دنیا به کدام سمت خواهد رفت، ادامه داد: اگر بنا باشد مسیری که تاکنون پیموده شده است را همچنان ادامه دهیم قطعاً شرایط بسیار دشوارتری را در آینده خواهیم داشت و بحث فراتر از جناح و جریانهای سیاسی خواهد بود و بخش عمده کنترل حاکمیت در مدیریت امور دچار خدشه خواهد شد و روند غیرقابل پیشبینی خواهیم داشت؛ همین الان ببینید در مورد اقلام حفاظتی در برابر کرونا چقدر تنش در بازار داریم و علیرغم اینکه مساله کاملاً سادهای است اما این همه تنش در بازار داریم. تاجرنیا با بیان اینکه این شرایط را باید با شرایط دوران جنگ مقایسه کنیم، یادآور شد: در دوران جنگ مردم به نوعی شرایط را درک میکردند، انتظارات و توقعاتشان کمتر، مسائل تحت کنترل بود؛ از سویی عمده هزینهها برای مسائل ضروری صرف میشد، اما بعد از جنگ شاهد تورم در کشور بودیم؛ بنابراین باید طرح نویی در حوزه روابط خارجی و روابط با دنیا اندیشیده شود وگرنه این شرایط، شرایط پایداری نیست. به گفته تاجرنیا در مورد جناحهای سیاسی هم آنچه که پیش میرود این است که یک جناح سیاسی کاملاً از مجلس حذف شده است و شرایط بعدی این است که به سمت یک دست شدن حاکمیت و یک نوع دوگانهسازی درون جریان اصولگرایی پیش برویم به گونهای که جناحبندی بین جریان پایداری و قالیباف ایجاد شود که یک دو قطبی کاذب در حوزه سیاسی شکل گیرد و جریان منتقد و اصلاحطلب کامل حذف شوند. این تجربه را در زمان آقای احمدی نژاد و مجلس هفتم و هشتم داشتهایم که تجربه خوبی هم نبوده است.
این کنشگر سیاسی بیان کرد: فلذا دوران پساکرونا به لحاظ اقتصادی به سمت انهدام طبقه متوسط و دو قطبی شدن فضای کشور پیش خواهد رفت و اقلیتی سرمایهدار که در شرایط کنونی توانستهاند خودشان را بالا بکشند و یک اکثریت فقیری که محتاج کمک دولت خواهند بود، به وجود خوهد آمد. به لحاظ سیاسی هم شاهد بستهتر شد فضای سیاسی با این استدلال که یکدست شدن حاکمیت به رفع مشکلات کمک میکند، خواهیم بود.نماینده مجلس ششم در پاسخ به این سئوال که در شرایطی که اصلاحطلبان از همه ارکان قدرت حذف شدهاند چه کاری باید انجام دهند، خاطر نشان کرد: عملاً اصلاحطلبان اختیاری ندارند شرایط به گونهای شده است که آنها به علت اینکه از حوزه اجتماعی فاصله گرفتهاند ضعیف شده و حاکمیت هم آنها را در تنگنا و فشار قرار داده و در ضمن قدرت چانهزنی آنها ضعیف شده است.وی اضافه کرد: پشتوانه افکار عمومی آنها نیز مثل گذشته نیست؛ نه به معنی اینکه این پشتوانه مردمی را جناح اصولگرا دارند، نه؛ مردم در وضعیتی هستند که به نوعی ناامید از ایجاد تغییرات در حوزه قدرت هستند. بنابراین کاری که جریان اصلاحطلب باید انجام دهد این است که اصلاحات را در حوزه اجتماعی و در بدنه افکار عمومی دنبال و پیگیری کنند. وی با بیان اینکه در کشور ما ایرادی وجود دارد که نمیخواهیم با واقعیتهای موجود جامعه روبرو شویم، اظهار داشت: یعنی وقتی که اتفاقاتی در آبانماه سال گذشته میافتد به جای اینکه به درستی آسیبشناسی شود، فقط به معاندان و خارج از کشور ربط داده شده و صورت مسئله پاک میشود، اما این مساله در دراز مدت باعث میشود که از سرمایه اجتماعی نظام کاسته شود و به بیاعتمادی مردم و شکاف بین حاکمیت و مردم افزوده شود.
وی تصریح کرد: این موارد به درستی درک نمیشوند تا شرایط پیچیده و دشوار شود بنابراین به این بستگی دارد که حکمرانان جمهوری اسلامی از درون میخواهند با واقعیتها روبرو شوند یا نه.تاجرنیا با بیان اینکه اگر روال بر مدار گذشته باشد، طبیعتاً انتقادهایی ایجاد خواهد شد، تاکید کرد: بنابراین انباشتی از بی اعتمادی شکل میگیرد که زمان فوارن و شکل آن مشخص نیست اما اگر عقلانیت به وجود و به خوبی ریشهیابی کند شرایط متفاوت خواهد بود چرا که بخش عمدهای که در ناآرامیها نقش داشتند عقبه آسیبپذیر و حاشیهنشینان شهرهای بزرگ بودند و مسئله بزرگ آنها اقتصاد و معیشت است که برآمده از ناکارآمدی سیستمهای اجرایی کشور است.وی در ادامه با بیان اینکه متاسفانه این مساله در داخل به تسویه حساب جناحی و انتقاد صرف از دولت انجامیده است و در حوزه بینالمللی نیز موضوع را با سیستمهای جاسوسی کشورهای دیگر مرتبط میکنند، گفت: شکی وجود ندارد که کشورهای قدرتمند و مخالف جمهوری اسلامی و سیستمهای جاسوسی از ناآرامیهای داخل کشور خوشحال میشوند و تلاش میکنند ابعادش را گستردهتر و هر چه بیشتر مطرح کنند، اما مهم این است که ما به آنها این امکان را ندهیم و راه آن هم این است که مسائل به شکل درستی آسیبشناسی شود و نسخه درست و شفابخشی برای آن طراحی شود.نماینده ادوار مجلس نسخه شفا بخش را اینگونه ترسیم میکند که مسیر اقتصاد درست از مسیر اصلاحات سیاسی و پاسخگو کردن قدرت میگذرد که راه آن نیز امکان حضور کسانی که صاحب صلاحیت هستند در عرصههای مختلف است.
وی تاکید کرد: با حذف جریانهای سیاسی از ارکان قدرت و سختگیری در گزینش افراد و حذف مدیران دانشمند به بهانههای مختلف چیزی که در نهایت انجام خواهد شد، ناکارآمد شدن سیستم اجرایی کشور و بیاعتمادی مردم خواهد بود.تاجرنیا تحلیل خود از مجلس یازدهم را اینگونه مطرح کرد که مشکل حال حاضر مجلس مشکل ریاست و بخشهای دیگر آن نیست بلکه مشکلش محدود شدن اختیارات پارلمان در کشور است و مشکل این است که مجلس به انحا مختلف محدود شده و از کارآمدی لازم برخوردار نیست.وی با بیان اینکه مجلس به جای اینکه جای چهرههای قوی و عصاره فضائل ملت باشد، تبدیل به جایگاه افرادی شده که مورد تائید شورای نگهبان هستند و نه الزاماً از افکار عمومی، ادامه داد: این مجلس با توجه به اینکه کمترین مشارکت را در طول تاریخ پیروزی انقلاب داشته طبیعا در کنار آن اختیارات محدود قرار میگیرد و فاقد تواناییهای لازم است. چنین مجلسی به جای اینکه قانونگذار و ناظر خوبی برای امور کشور باشد بیشتر در نقش مجموعههایی قرار میگیرد که به فکر امور اجرایی در محدوده حوزه انتخابی خودشان هستند. تاجرنیا گفت: یک دست شدن مجلس نه تنها منازعات را کم نخواهد کرد بلکه آن را به سطح نازلتری تعمیم خواهد داد به طوریکه اگر در مجلس ششم اختلاف نظر در مورد مباحثی چون مسائل هستهای، قانون و آزادای مطبوعات و نیز اصلاح انتخابات مجلس بود در این مجلس مسائل بسیار کم اهمیتتری محل منازعات خواهد شد. وی در پایان در پاسخ به اینکه آیا مجلس یازدهم به سمت تغییر نظام سیاسی کشور از ریاستی به پارلمانی حرکت میکند؟، خاطرنشان کرد: این مجلس فاقد توانایی برای چنین کاری است مگر اینکه از آن چنین چیزی خواسته شود و با توجه به اینکه نسبت به مجالس دیگر تابعتر خواهد بود طبیعتاً ممکن است این اتفاق بیفتد.