به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۰۷:۲۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۰ ساعت ۱۱:۴۶
کد مطلب : ۲۱۶۵۷۲

زیباکلام: امیدی به مجلس یازدهم ندارم

زیباکلام: امیدی به مجلس یازدهم ندارم
گروه سیاسی_ روزنامه آرمان ملی با صادق زیباکلام؛ فعال سیاسی گفتگو کرده است.

با توجه به چالش‌هاي جدي اقتصادي، سياسي و اجتماعي که کشور با آن مواجه است آيا مجلس يازدهم از پتانسيل لازم براي حل اين چالش‌ها برخوردار است. شما به عملکرد مجلس آينده به چه ميزان اميداور هستيد؟
بنده نسبت به اين نکته که مجلس يازدهم بتواند در کوتاه‌مدت مشکلات و چالش‌هاي کشور را کاهش بدهد يا از بين ببرد اميد زيادي ندارم. نااميدي من نيز به اين دليل نيست که اصلاح‌طلبان در مجلس يازدهم حضور ندارند. هر چند معتقدم بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان نقش چنداني در انتخابات مجلس يازدهم نداشتند. به همين دليل نيز در تهران و مراکز استان‌ها ميزان مشارکت مردم در انتخابات پايين بود. واقعيت اين است که در دهه‌هاي گذشته نقش مجلس به عنوان يک نهاد بنيادي در تصميم‌گيري‌هاي کلان کشور افول کرده است.نگاه من تنها به مجلس يازدهم نيست. اگر به انتخابات مجلس دهم دقت کنيم متوجه مي‌شويم که در انتخابات مجلس دهم برخلاف مجلس يازدهم، مشارکت مردم در انتخابات بالا بوده و اقشار مختلف مردم نسبت به آينده اميدوار بوده‌اند. با اين وجود مجلس دهم در تصميمات مهم کشور چنان‌که انتظار مي‌رفت تأثيرگذار نبوده و نتوانسته عملکرد قابل قبولي از خود ارائه بدهد. در نتيجه به نظر مي‌رسد وجود يک مجلس قوي يا يک مجلس ضعيف در مناسبات سياسي، اجتماعي و بين‌المللي کشور تعيين‌کننده نيست.اين وضعيت تنها مختص به مجلس دهم نبوده؛ بلکه شامل مجلس نهم، هشتم و هفتم نيز مي‌شود. در قانون اساسي ذکر شده که مجلس بايد در رأس تصميم‌گيري‌هاي کشور باشد، اما در عمل فاصله وجود دارد. اين وضعيت نيز يک‌شبه به وجود نيامده و ريشه در دهه‌هاي گذشته دارد. به نظر مي‌رسد اين وضعيت شامل مجلس يازدهم هم خواهد شد. بنده معتقدم مهم‌ترين خدمتي که مجلس يازدهم مي‌تواند براي توسعه و دموکراسي در ايران انجام بدهد اين است که نقش مجلس را احيا کند و به جايگاه اصلي خود برگرداند.

چرا در حالي که معتقديد مجلس يازدهم از همه ظرفيت‌هاي سياسي کشور شکل نگرفته اما اين امکان وجود دارد که جايگاه مجلس را احيا کند؟
بنده از نظر سياسي مجلس يازدهم را تأييد نمي‌کنم و معتقدم يک جريان تندرو در اين مجلس نفوذ زيادي خواهد داشت و زمام امور آن را در دست خواهد گرفت. با اين وجود معتقدم اگر مجلس يازدهم قصد داشته باشد خدمتي به کشور و مردم کند اين خدمت در زمينه اقتصادي، اجتماعي و سياسي نيست؛ بلکه اين است که مجلس را از حالت تابعيت خارج کرده و کاري کند که جايگاه مجلس ارتقا پيدا کند.تنها در چنين شرايطي است که مجلس مي‌تواند در سرنوشت کشور تأثيرگذار باشد. مجلس شوراي اسلامي بايد جايگاهي مانند آنچه پارلمان‌ها در نظام‌هاي دموکراتيک دارند داشته باشد. با اين وجود بعيد به نظر مي‌رسد مجلس يازدهم در چنين مسيري حرکت کند. همچنان که مجلس نهم و دهم چنين مجالسي محسوب نمي‌شدند، اين وضعيت براي مجلس يازدهم نيز وجود خواهد داشت.

مجلس يازدهم از حمله به دولت حسن روحاني چه هدفي را دنبال مي‌کند؟ نتيجه اين حمله چه خواهد بود؟
به هر حال ماه‌هاي باقي‌مانده دولت حسن روحاني در چنين وضعيتي به پايان خواهد رسيد. اين در حالي است که از نيمه دوم سال جاري مسأله انتخابات رياست‌جمهوري 1400 مطرح مي‌شود و به همين دليل همه نگاه‌ها متوجه آن انتخابات خواهد شد. سوال مهم در اين زمينه اين است که پس از پايان دولت حسن روحاني مجلس چه رويکردي در پيش خواهد گرفت؟ واقعيت اين است که از سال آينده ديگر آقاي روحاني رئيس‌جمهور ايران نيست و احتمالا رئيس‌جمهوري که همراه و همسو با مجلس يازدهم باشد، زمام امور را به دست بگيرد. بنده معتقدم اگر تندروها بتوانند شوراي نگهبان را راضي کنند رئيس‌جمهور ايران در سال 1400 محمود احمدي‌نژاد خواهد بود. اگر تندروها بتوانند کاري کنند که شوراي نگهبان محمود احمدي‌نژاد را تأييد صلاحيت کند، قطعا به سمتي حرکت خواهند کرد که احمدي‌نژاد دوباره به رياست‌جمهوري برسد، در غير اين صورت به افرادي مانند سعيد جليلي يا چهره‌اي ديگر از اين طيف اکتفا خواهند کرد.

ديدگاه شما از رياست محمدباقر قاليباف بر مجلس آينده چيست؟ آيا حضور وي در رأس مجلس مي‌تواند به بازگشت مجلس به جايگاه واقعي خود کمک کند؟
همانطور که تفاوتي نمي‌کند چه کسي رئيس دولت باشد، به همان‌ اندازه نيز رئيس مجلس هم و از اين زاويه تفاوت چنداني بين علي لاريجاني و محمدباقر قاليباف نيست. با اين روند تنزل جايگاه مجلس در آينده نيز ادامه پيدا خواهد کرد. به همين دليل بنده شرايطي را متصور نيستم که تأثير مثبتي مشاهده شود، به شکلي که مجلس بتواند بر تصميمات کليدي تأثير صد‌درصدي بگذارد. هر چند اميدواري وجود دارد اما اين اميد چندان زياد نيست که ايشان بتوانند تغيير و تحول جدي در رويکرد مجلس به وجود بياورند. شايد هيچ تفاوتي نمي‌کرد که رئيس مجلس آقاي قاليباف، نيکزاد، آقاتهراني يا حتي ذوالنور باشد. مسأله مهم اين است که بايد يک عزم و اراده جدي به وجود آيد که مجلس دوباره به جايگاه واقعي خود دست پيدا کند. اين در حالي است که چنين عزم و اراده‌اي در مجلس يازدهم فعلا مشاهده نمي‌شود. در سال‌هاي اخير يکي از مهم‌ترين دغدغه‌ها سياست‌هاي منطقه‌اي بوده است.
در مصاحبه‌اي که يکي از اعضاي کميسيون امنيت ملي مجلس دهم انجام داده، به هزينه‌هاي انجام شده توسط ايران اشاره شده است. سوال اين است که چرا مجالس نهم يا دهم در سال‌هاي گذشته نسبت به چنين مساله‌اي اشاره نکرده‌اند؟ بايد براي مردم روشن شود که چه تاثير و دستاوردي داشته و به چه نتايجي رسيده است. اين سوالات بهتر است در مجلس مطرح مي‌شد. علاوه بر اين در سال‌هاي گذشته هيچ‌گاه اين سوال در مجلس مطرح نشده که برخي سياست‌هاي خارجي کشور دقيقا چه هزينه‌هاو فوايدي براي ما داشته است؟