گروه فرهنگی: پس از شیوع کروناویروس و تعطیلی بسیاری از صنوف در کشور، فعالیت گالریهای هنری نیز در کشور تعطیل شد و همزمان گالریهای مجازی اگرچه به صورت محدود، شروع به کار کردند. برخی استانهای کشور به حالت نیمهعادی درآمدند و فعالیتها از سر گرفته شد و استانهای دیگری مانند خوزستان، همچنان با شیوع کروناویروس درگیر هستند.در این بین برخی اصناف، بیش از دیگران آسیب دیدند و حتی اگر شرایط نیمهعادی و پایدار هم شود، باز هم شاید به روزهای پیش از کرونا برنگردند. یکی از این اقشار، هنرمندان و گالریداران هستند. افرادی که بر اساس دغدغهای شخصی و صرفا به دلیل عشق به هنر و هنرمند، پای در مسیری با ریسک اقتصادی بالا گذاشتهاند و اکنون در دوگانه ماندن و رفتن گرفتار ماندهاند. شهر اهواز از پنج سال پیش که به دلیل انعقاد قرارداد واگذاری موزه هنرهای معاصر به بخش خصوصی، به شهر بدون گالری معروف شد و اگرچه بسته بودن درب موزه هنرهای معاصر دردناک بود، ولی موجب شد تعدادی از هنرمندان آستینها را بالا بزنند و گالریهای خصوصی را در شهر اهواز راهاندازی کنند. اینگونه بود که از سال ۱۳۹۷ تا پایان ۱۳۹۸، تعداد ۴ گالری در اهواز راهاندازی و به همان نسبت نیز رویدادهای فرهنگی هنری بسیاری در این دو سال در شهر اهواز برگزار شد. گالریهایی که به گفته موسسان آنها، هیچ صرفه اقتصادی ندارند و تنها از روی عشق و علاقه راهاندازی شدهاند. این در حالی است که پس از شیوع کروناویروس و تعطیلی مراکز فرهنگی و هنری، اکنون این گالریها و گردانندگان آنها نیز دچار مشکلات اقتصادی بسیاری شدهاند و نفسهای آخر خود را میکشند. در این زمینه پای صحبت آنها نشستهایم و از حال و روز آنها پرسیدهایم.
مسعود رضایی، مدیر و موسس گالری "کینو" است که در ۱۶ آذر ۱۳۹۷ و در حالی که هیچ گالری در اهواز فعال نبود، گالری خود را راهاندازی کرد. او عشق و علاقه و همچنین کمک به فضای فرهنگی شهر اهواز را دلیل اصلی فعالیت خود میداند و میگوید که در این سالها، فعالیت او هیچ بازگشت مالی برای او نداشته و اکنون در شرایط تعطیلی فعالیتهای فرهنگی و هنری، گالری او نیز در آستانه تعطیلی و واگذاری است.مسعود رضایی:"زمانی که گالری کینو را در اهواز افتتاح کردم، هیچ گالری خصوصی در اهواز وجود نداشت. سالها پیش خانمی نقاش به نام حسینی یک گالری به نام "اهواز" راهاندازی کرده بود که به دلایل اقتصادی تعطیل شد.بخشی از فعالیت هنری من عکاسی است و زمان زیادی را میان جامعه عکاسی اهواز سپری کردهام. جامعه عکاسی اهواز بسیار قوی و حرفهای است و در کشور و منطقه حرفهای زیادی برای گفتن دارد، با این وجود مدام به این موضوع فکر میکردم که با این همه توانمندی هنری، هیچ مکانی برای نمایش آثار هنرمندان در اهواز وجود نداشت؛ تنها موزه هنرهای معاصر بود که آن نیز واگذار شده بود و عملا استفاده نمیشد. با این دغدغه، در سال ۱۳۹۷ گالری را افتتاح کردم و چون در شرایطی آغاز به کار کردیم که هیچ گالری دیگری در شهر نبود، بسیار مورد استقبال قرار گرفتیم و تقریبا هر هفته یک رویداد در مجموعه برگزار میشد. از سوی دیگر در شرایطی کار را آغاز کردم که شرایط اقتصادی کشور و همچنین شرایط اقتصادی خودم در وضع مناسبی نبود و مجبور بودم بسیاری از کارها را شخصا انجام دهم، با این وجود با حمایت دوستان، اتفاقات خوبی در گالری رخ داد.یک سال پس از راهاندازی کینو، دیگر دوستان نیز آستین بالا زدند و گالریهای دیگری نیز در شهر اهواز راهاندازی شد و این اتفاق، بسیار خوب بود. پیش از آن بسیاری از مخاطبان گالری، هنرمندان بودند، ولی با افزایش تعداد گالریها و فعالیت همزمان آنها در شهر، مردم نیز وارد چرخه دیدن اثر هنری و گالریگردی شدند و این اتفاق خوب کم کم در حال وقوع بود. افزایش تعداد گالریها موجب شد فرهنگ گالریگردی به تدریج ایجاد شود و مردم زمانی را برای مراجعه به گالریها و دیدن آثار هنری در برنامه زندگی خود پیشبینی کنند.
مردم در کل کشور، آنچنان که باید هنربین نیستند و به دلیل تمرکز در تهران، در اهواز این موضوع بیشتر به چشم میآمد و هدف بنده و دیگر دوستان این بود که با ارتقای فرهنگ گالریگردی و دیدن آثار هنری، مردم به هنر و هنرمند علاقهمند شوند. زمانی که کار را شروع کردیم، خیلی به دنبال بازگشت مالی نبودیم. اقتصاد گالریهای خصوصی بر پایه فروش اثر هنری استوار است و گالری به عنوان واسط میان هنرمند و خریدار، میتواند درصدی سود مالی داشته باشد؛ ولی در اهواز به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی، نبود فرهنگ خرید آثار هنری و ضعف در برخی آثار تولید شده، گالریهای خصوصی از این محل درآمدی ندارند، با این وجود بسیار تلاش کردیم اگر شده با قیمت پایین، کاری کنیم اثری از یک هنرمند روی دیوار منزل یک شهروند قرار گیرد تا چرخهای که موجب میشود اثر هنرمند معرفی شود، کامل شود.از تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۹۷ تا بهمنماه ۱۳۹۸، حدود ۷۰ رویداد در گالری کینو برگزار شد که عدد قابل ملاحظهای است و فکر نمیکنم مجموع ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی چند استان نیز در این بازه زمانی بتوانند این تعداد برنامه را اجرایی کنند، ولی این فعالیتها با همکاری دوستان و با دست خالی در کینو برگزار شد.
بنده شخصا خیلی به ادارات دولتی، مخصوصا مجموعه ارشاد از نظر مالی تکیه نمیکنم، زیرا اعتقاد دارم مجموعه ضعیفی است و تکیه بر آنها غیرمنطقی است، ولی قدرت و تسهیلاتی در اختیار دارند که میتواند پشتیبان گالریهای خصوصی باشد و از این محل میتوان تا حدودی امیدوار بود. بخش عظیمی از وظایفی که در هر استان بر عهده ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اکنون بر عهده گالریهای خصوصی است که بدون هیچ درآمد و بازگشت سرمایه، این وظایف را انجام میدهند و پس از همهگیری کروناویروس، اقتصاد این گالریها به خطر افتاده است.ماهیت ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به مراکز فرهنگی و هنری مانند گالریها وابسته است و اگر این مراکز تعطیل شوند، ماهیت اداره ارشاد نیز به مخاطره میافتد، در نتیجه طبیعی است که در این شرایط ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارتخانه، در این زمینه احساس وظیفه کنند. ضعف فضای فرهنگی و هنری شهر و ضعف جامعه فرهنگی همان ضعف اداره ارشاد است و موجب ایجاد بار اضافه بر دوش این مجموعه میشود. در نتیجه منطقی است که مجموعهای مانند ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، پشتیبان گالریهای خصوصی باشد، زیرا هویت ما به هم گره خورده است و وجود گالریها، کمک به ادارهکل ارشاد است و تعطیلی آنها نیز اولین ضربه را به خود مجموعه ارشاد وارد میکند.
در شرایط موجود مجموعههای فرهنگی و هنری خصوصی مانند گالریها، شرایط اقتصادی نامناسبی دارند و اگر حمایت نشوند، یکی پس از دیگری تعطیل میشوند. بنده نیز شخصا تا جایی که بتوانم ادامه میدهم، ولی هر مجموعه خصوصی توانی دارد و اگر حمایت نشود، از بین میرود. هنرمندی که در قالب بخش خصوصی و با صرف هزینه به مجموعه مدیریت دولتی فرهنگ و هنر کمک میکند، در این شرایط اگر حمایت نشود، کار را به شکل دیگری پیگیری میکند که ممکن است ناخواسته دیگر سودی برای مجموعه دولتی نداشته باشد. در این مدت بسیار تلاش کردهایم به مجموعه ارشاد و جامعه فرهنگی و هنری کمک کنیم و اکنون که در این شرایط قرار گرفتهایم، باید ببینیم ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی چه راهکاری برای حمایت از ما دارد و اگر راهکاری وجود دارد، باید سریعتر اقدام شود."محمد عدیلیپور، رییس انجمن هنرهای تجسمی خوزستان و عضو هیات مدیره گالری انجمن که با تلاش بسیار، یک گالری را در اهواز راهاندازی کردند نیز بر مشکلات اقتصادی گالریداران در اهواز تاکید دارد و اخطار میدهد که اگر این هنرمندان حمایت نشوند، در آینده نزدیک اهواز دیگر گالری نخواهد داشت.
محمد عدیلیپور:"گالری انجمن هنرهای تجسمی در فضایی به مساحت حدود ۲۰۰ مترمربع در ضلع جنوبی موزه هنرهای معاصر اهواز، در مهرماه ۱۳۹۷ راهاندازی شد. این گالری از سوی هیات مدیره اداره میشود و بنده به نمایندگی صحبت میکنم. تنها در مدت ۴ ماه پیش از تعطیلی گالری، ۵۵۰ اثر از ۴۵۰ هنرمند در قالب ۱۰ نمایشگاه گروهی و انفرادی استانی، ملی و بینالمللی به روی دیوار رفت و ۱۵ نشست و کارگاه نیز با مشارکت ۲۰ مدرس برپا شد.
در آیین آغاز به کار گالری، آثار دو رویداد ملی پوسترهای عاشورایی کیش و سوگواره عاشورایی حوزه هنری به روی دیوار رفت و پس از آن نیز شاهد برگزاری چندین رویداد در این مکان بودیم. یک ماه پیش از شیوع کروناویروس نیز گالری به دلیل مشکلات فنی تعطیل شد و پس از آن نیز به دلیل محدودیتهای ایجاد شده، همچنان تعطیل است.
نمایش و فروش آثار هنرمندان و ارتقا سطح سلیقه هنری جامعه، از جمله وظایف و کارکردهای گالری در یک شهر است. در اهواز به جز گالری انجمن، گالریهای "کینو"، "دوربین" و "یوما" با مجوز فعالیت میکردند و بنا بود در سال ۱۳۹۹ نیز سه گالری دیگر در مناطق امانیه و کیانپارس افتتاح شوند که به دلیل شیوع کرونا منتفی شد.از مدتها پیش تا سال ۱۳۹۷ هیچ گالری در اهواز وجود نداشت، تنها یک گالری بود که آن هم به دلیل مشکلات اقتصادی تعطیل شد و بیش از چهار سال بود که موزه هنرهای معاصر نیز تعطیل بود و هیچ مکان رسمی و دارای مجوزی برای ارائه آثار هنرمندان وجود نداشت. گالریداری کاری تجاری نیست و صاحبان گالریهای خصوصی افرادی دغدغهمند هستند که بر اساس علاقه و عشق، وارد این کار شدهاند. البته گالریداران خصوصی در تهران و خارج از کشور از محل فروش آثار درآمد نیز دارند، ولی در اهواز فعلا این شرایط حاکم نیست و بستر و زمینهای برای درآمد گالریها از گذشته در اهواز ایجاد نشده است. سرمایهداران نیز در فعالیتهایی مانند راهاندازی فستفود و آرایشگاه سرمایهگذاری میکنند، ولی بستری برای سرمایهگذاری در بخش هنر ایجاد نشده و تنها هنرمندان دغدغهمند به کاری مانند گالریداری وارد میشوند.
در حرفه گالریداری، برگشت سرمایه وجود ندارد. گالری انجمن هنرهای تجسمی نیز با وجود اینکه به صورت محدود فروش اثر داشته است، ولی با هدف حمایت از هنرمندان عضو انجمن که آثار خود را به نمایش گذاشتند و هنرمندان عضو انجمن که آثار را خرید کردند، گالری انجمن هیچ درصدی بابت فروش آثار دریافت نکرده و هزینههای زیادی نیز بابت برپایی نمایشگاهها و اداره گالری صرف شده است.گالری انجمن و سه گالری دیگر که توسط دوستان اداره میشوند، در نبود موزه هنرهای معاصر بار مکانی که باید توسط نهادهایی مانند ادارهکل ارشاد و حوزه هنری و امثال آن اداره میشد را بر دوش کشیدهاند و حتی در بسیاری از پروژههای دولتی نیز همراهی کردهاند.گالری انجمن هنرهای تجسمی از زمان افتتاح تا پیش از تعطیلی به دلیل کرونا، مخاطبان متعدد از سن و سال مختلف را به خود دیده است و بسیاری از کودکان نیز به گالری مراجعه میکردند. پس از برگزاری یک نمایشگاه در سالن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد، کانون پرورش فکری به فکر ساخت و افتتاح گالری برای کودکان افتاد که کارهای عمرانی گالری تقریبا تمام شده است.
چهار گالری موجود در اهواز مخاطبان خوبی داشتند و به عنوان مثال نمایشگاهی که در اردیبهشت ۱۳۹۸ به مناسبت هفته گرافیک در گالری کینو افتتاح شد، بیش از ۶۰۰ مخاطب در روز افتتاحیه داشت و پس از آن نیز نزدیک به دو هزار نفر از آن بازدید کردند. در گالری انجمن نیز هر وقت نمایشگاهی برپا میشد، برای آموزش و پرورش، دانشگاهها، مراکز نگهداری از کودکان کمتوان ذهنی، ناشنوا و نابینا نیز دعوتنامه ارسال میشد و بسیار مورد استقبال قرار میگرفت.
پس از تعطیلی گالری به دلیل کرونا، حمایتی از گالری نشده است، البته این گالری نیمه دولتی است و هزینه اجاره و برق و آب ندارد، ولی سه گالری دیگر که کاملا خصوصی هستند و حمایت نشدهاند، شرایط نامناسبی دارند و در آستانه تعطیلی هستند.بانیان فرهنگ و هنر در هر استان، شامل ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و شخص استاندار باید به این نکته دقت داشته باشند فروش و عرصه آثار هنرمندان در گالری انجام میشود؛ نمیتوان تیم فوتبال حرفهای داشت ولی زمین چمن نداشت و یا تیم شنا داشت ولی استخر نداشت! حال که درب موزه هنرهای معاصر اهواز بسته است، گالریهای خصوصی باید حمایت شوند و اگر اینها نیز تعطیل شوند، دیگر عرصهای برای بروز آثار هنرمندان وجود نخواهد داشت. لازم است به حیات هنرهای تجسمی و گالریهای شهر نگاهی با تامل داشته باشیم."علی رضا مردانی، موسس و مدیرمسئول مجموعه آموزشی فرهنگی "دوربین" و صاحب امتیاز گالری "دوربین" که پس از مسعود رضایی، دومین گالری خصوصی را در شهر اهواز راهاندازی کرد و آنگونه که خودش میگوید، این گالری تنها با دغدغه شخصی ایجاد شده و بازگشت مالی ندارد و اکنون نیز در آستانه تعطیلی است.علیرضا مردانی:"در سال ۱۳۹۸ گالری دوربین را افتتاح کردم تا اسفند ماه، ۹ نمایشگاه در گالری برگزار شد و آثار ۱۰۰ تا ۱۵۰ هنرمند به روی دیوار رفت، ولی خیلی زود و پس از آنکه کرونا شایع شد، از چهارم اسفندماه ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور داد که فضای آموزشی و فرهنگی گالری را تعطیل کنیم. در واقع ما شهریور ۹۸ کار را شروع کردیم و اسفند، تعطیل شدیم. در این مدت حدود ۹ نمایشگاه از آثار هنرمندان استان در گالری به نمایش درآمد و هنرمندان شهر با فضایی که ایجاد کرده بودیم، رابطه خوبی برقرار کردند.
در اهواز سه گالری خصوصی داریم. گالری فضایی است برای تضارب افکار و مکانی است که هنرمندان آنجا همدیگر را ملاقات میکنند و در مورد آثارشان بحث و تبادل نظر شکل میگیرد و به نوعی یک تجربه دیداری و شنیداری خوب برای هنرمند است. از این منظر، فضای گالری برای هر شهر و اجتماعی، بسیار مهم است. آقای مسعود رضایی بر اساس همین نیاز، در سال ۹۷ و بعد از چندین سال، مجدد یک گالری خصوصی را در اهواز راهاندازی کرد و به نوعی صفشکن بود و پس از آن نیز من گالری دوربین را راهاندازی کردم.
گالریداری یک دغدغه هنری است و هزینه اندکی که بابت برپایی نمایشگاهها نیز از دوستان دریافت میشود، بخش اعظم آن صرف آمادهسازی فضا میشود. از زمان تعطیلی گالری به دلیل کرونا نیز به مدت ۴ ماه هزینه اجاره، برق و آب را از جیب پرداخت کردهام و از هیچ جا کمکی به ما نشده است.در مجموع، فعالیتی که بنده آغاز کردم، هیچگونه بازگشت سرمایه نداشته است و گالریداری، دغدغه ذهنی من بوده است. در حالی که به دلیل بیدرایتی مسئولان وقت، موزه هنرهای معاصر از دسترس هنرمندان خارج و به رستوران و تالار عروسی تبدیل شد، دست روی دست نگذاشتیم و گالریها را با همه مشکلات، راهاندازی کردیم تا جایگزینی باشد برای موزه هنرهای معاصر و فشار هنرمندان کاهش یابد.علاوه بر هنرمندان، بسیاری از اقشار جامعه، از کودکان تا افراد مسن به گالری دوربین میآمدند و اقدام خوبی که با همکاری آموزش و پرورش انجام شد نیز این بود که دانشآموزان مدارس در قالب درس هنر به گالری دوربین میآمدند و از آثار موجود در گالری دیدن میکردند. ما به آنها سفیران فرهنگی میگفتیم، زیرا بسیاری از آنها پس از یک بار آمدن به گالری، میرفتند و با خانواده برمیگشتند و این اقدام کمک میکرد که گالری در شهر معرفی و فرهنگ گالریگردی در شهر ایجاد شود.در مدت فعالیت در زمینه فروش آثار موفق نبودیم زیرا فرهنگ آن را نداریم، آن هم در شرایطی که افراد ثروتمند و ادارات و سازمانهایی مانند شرکت نفت در شهر و استان وجود دارد، ولی هیچ اثری به فروش نرفت و بیشتر دغدغه هنرمندان این بود که آثار آنها در گالری به نمایش گذاشته شود و صاحب اثر با مخاطب روبرو شود و از دغدغه فرهنگی و هنریاش بازخورد بگیرد.
پس از تعطیلی به دلیل شیوع کرونا، قولهایی برای حمایت به ما داده شده، ولی تا این لحظه به هیچ وجه کمک نشده و گالری نیز همچنان تعطیل است. در مرز ورشکستگی و تعطیلی گالری هستم و صاحب ملک نیز همکاری نمیکند و در چهار ماه گذشته ۲۵ میلیون تومان بابت اجاره محل از جیب پرداخت کردهام. بارها نیز به ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کردهام. بابت ارائه وامهای کمبهره، قولهایی دادهاند ولی در نهایت به وام پربهره تبدیل شد!اکنون دست کمک دراز کردهایم و امیدوارم این درخواست به نوعی پاسخ داده شود و بخشی از ضررهای مالی ما جبران شود تا این تن بیرمق را دوباره زنده کنیم. اکنون بسیاری از مشاغل بازگشایی شده، ولی گالریها همچنان تعطیل هستند و در شرایطی که خوزستان نیز در زمینه شیوع کرونا در وضع نامناسبی است، مردم نیز علاقه و تمرکزی برای رفتن به گالریها ندارند و امیدوارم حمایت شویم تا نفسی بگیریم و بتوانیم ادامه دهیم."
مازیار شادپور، پس از "کینو" و "دوربین"، سومین گالری خصوصی اهواز به نام "یوما" را راهاندازی کرد. او هم دغدغه شخصی داشت و قصد داشت در کنار دو گالری خصوصی دیگر و همچنین گالری انجمن هنرهای تجسمی، زنجیرهای از گالریهای به هم پیوسته را ایجاد کند تا فضای فرهنگی و هنری شهر، رونق بگیرد. کرونا آمد و او نیز اوضاع اقتصادی خوبی ندارد و میگوید اگر کسی میخواهد کمک کند، الان وقتاش است و سه ماه دیگر، فایده ندارد.مازیاد شادپور:"کرونا برای همه یک اتفاق پیشبینی نشده بود و بیشترین ضربه را به فعالیتهای فرهنگی، هنری و گردشگری وارد آورده است. در جامعه ما، فرهنگ و هنر اولویت آخر است و در این شرایط، وضع بدتر هم شده است.
گالری یوما، آخرین گالری بود که پیش از تعطیلی از ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان مجوز فعالیت گرفت، آن هم پس از هشت ماه دوندگی برای دریافت مجوز و تامین سرمایه و مکان مناسب. روزها وقت، انرژی و عشق گذاشتم تا گالری راه افتاد و مخاطبان ما را شناختند. پیش از ما، آقای مسعود رضایی با کینو، آقای عدیلیپور با گالری انجمن تجسمی و آقای مردانی با گالری دوربین کار را شروع کرده بودند و ما هم قطعه کوچکی شدیم از این پازل تا فضای فرهنگی و هنری شهر را شکل بدهیم و میتوان گفت سال ۹۸ سالی ماندگار شد و اتفاقات مثبتی شکل گرفت، ولی کرونا مانند سکتهای در کار بود و همه فعالیتها را متوقف کرد.امروز نیز با وجود آنکه شرایط به ظاهر به حالت پایدار رسیده، ولی بازگشت به عقب داشتهایم و انگار باید همه چیز را از اول شروع کنیم. امروز هنر به اولویت آخر در خانوادهها تبدیل شده و هنرمندان هم که عموما از قشر سرمایهدار جامعه نیستند، مشکلات بیشتری خواهند داشت. ما به عشق و علاقه کار گالریداری را آغاز کردیم و نگاه مالی نداشتهایم و گالریداری در اهواز به نوعی یک کار عامالمنفعه است و زمانی که یک رویداد را برگزار میکنیم نه تنها منفعت مالی ندارد، بلکه درآمد منفی نیز دارد و به همین دلیل مجبور هستیم از حوزههای دیگر درآمدزایی داشته باشیم. از سوی دیگر اداره یک گالری نیازمند همکار است و تامین مالی آنها نیز بسیار دشوار است.پیش از شیوع کرونا چهار نمایشگاه برپا کردیم و در همه آنها، برگزارکننده بودیم. استقبال بسیار خوب بود و ما نیز مجموعهدارانی را شناسایی کردیم و خیلیها به گالری آمدند که شاید نخستین بار بود از یک گالری دیدن میکردند. همچنین از همه سنی را در گالری شاهد بودیم و اتفاقات مثبتی در حال وقوع بود که تعطیل شدیم.
در نامهای به ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به این نکته تاکید کردم که زمانی که بحث تعطیلی به دلیل کرونا مطرح شد، ما گالریداران پیشگام بودیم و همراهی کردیم، در حالی که آسیب مالی بسیاری متوجه ما بود، ولی همراهی کردیم و آن را تداوم دادیم. بنده از روز گذشته درب گالری را باز کردهام، اگرچه دیوارها خالی است، ولی تلاش میکنیم از یاد نرویم و با چنگ و دندان گالری را نگه داشتهایم. هزینههای اجاره مکان را با قرض گرفتن، پرداخت کردهام و به همین دلیل تاکید میکنم اگر مجموعه ارشاد قصد حمایت دارد، این کار الان باید انجام شود و شاید سه ماه دیگر گالری دیگر تعطیل شود.برای حمایت مالی، سایتی کشوری طراحی شده که ایراداتی دارد. از ما کد کارگاه بیمه میخواهد، در حالی که مقوله بیمه هنرمندان سالهاست محل بحث است و در شرایطی که خود هنرمند هم بیمه ندارد، چطور انتظار میرود یک مجموعه نوپا فرهنگی و هنری که هزینههای خودش هم تامین نمیشود، کد کارگاه بیمه داشته باشد و دیگران را بیمه کند! خود ما هم که گالریداری میکنیم، منبع درآمدمان جای دیگر است و این کار را دلی انجام میدهیم.نکته دیگر اینکه در این سایت کد ثبت جواز خواسته شده که در مجوزهای ما چنین کدی وجود ندارد و این موضوع را نیز به ارشاد منتقل کردهایم.تا اینجای کار را خودمان جلو آمدهایم و امیدوار بودیم به سوی سازمانهای دولتی دست دراز نکنیم، ولی در این شرایط تنها امید ما کمک از سوی نهادهای مسئول است و اگر شرایطی برای کمک به نگارخانهداران فراهم است، اکنون باید انجام شود، تا دیر نشده است."
آنچه خواندیم، شرایط امروز گالریداران خصوصی در اهواز بود. شهری که مرکز یک استان، با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی است، با این حال آنچه همیشه گفته شده، نبود امکانات مناسب در بخشهای فرهنگی و هنری این شهر است، تا آنجا که حتی شاهد فعالیت یک موزه ساده نیز در این شهر نیستیم و بسیاری از آثار تاریخی و فرهنگی نیز در اهواز و دیگر شهرهای خوزستان، در وضعیت نامناسبی قرار دارند. فرهنگسرا، واژه غریبی برای جوانان اهواز است و تالارهای مناسب برای اجرای تئاتر و کنسرت نیز آنگونه که باید در این شهر یافت نمیشود. در چنین شرایطی، فعالیت گالریهای خصوصی، اگرچه با فاصله زیاد از استانداردهای گالریداری؛ نقطه امیدی در حوزه فرهنگ و هنر شهر اهواز است و میتواند زمینهساز آیندهای روشن در این بخش باشد.کرونا، واژهای است که این روزها تن خیلیها را میلرزاند. اقشار مختلفی از تعطیلی ناشی از آن آسیب دیدند و البته این آسیبها و فشارهای اقتصادی تنها مختص هنرمندان نبوده است؛ ولی تعطیلی طولانی مدت یک فروشگاه که خدماتی به شهروندان ارائه میدهد، شاید به سرعت قابل جبران باشد، ولی در بخش فرهنگ و هنر، تعطیلی اگرچه کوتاهمدت، میتواند آسیبهای اجتماعی جبرانناپذیری به همراه داشته باشد، در نتیجه لازم است حمایت جدیتری را در این بخش شاهد باشیم.