گروه فرهنگی: رویا میرعلمی بازیگر «فوق لیسانسه ها» شب گذشته با حضور در برنامه «دروهمی» گفت:آقای مدیری الان خیلی استرس دارم، مثل استرسی که موقع کنکور داشتم.وی ادامه داد: زمانی که برای حضور در برنامه با من تماس گرفتند، من گفتم از آقای مدیری میترسم. البته در پشت صحنه که با هم صحبت کردیم متوجه شدم اشتباه کردم، اما شخصیت شما در بیرون جدی و کاریزماتیک است.مدیری گفت: بخدا سعی میکنم خوب باشم، سوالات آسان بپرسم.بازیگر شمعدونی درباره کار اخیر خود عنوان کرد: در سریال «صفر بیست و یک» به کارگردانی مشترک جواد رضویان و سیامک انصاریان مشغول به کار هستیم، قرار است ۱۰۰قسمت در چهار فصل ساخته شود.میرعلمی درباره شروع فعالیت خود گفت:من طراحی صحنه در دانشگاه خواندم، چون خانواده من با بازیگری مشکل داشتند، خواستم آبرو داری کنم. به مرور به سمت بازیگری رفتم و قول دادم که فقط تئاتر بازی کنم که کسی متوجه نشود، تا اینکه در تلویزیون بازی کردم و خانواده خیلی خوشحال شدند حتی بسیاری از بستگان این رشته را دنبال کردند.وی افزود: با آقای کیانی سال ۷۷ کار کردم، در ادامه مستمر کارمی کردم. البته من با سریال «شمعدونی» سروش صحت شناخته شدم.
بازیگر لیسانسهها درباره ازدواجش با کیانی کارگردان تئاتر توضیح داد:در دانشکده با آقای کیانی آشنا شدیم، واقعا یادم نمیآید کدام یک حرف اول را زد. آن موقع اگر ارتباطی شکل میگرفت؛ با خانوادهها مطرح میکردیم. سال ۷۹ ازدواج کردیم. اتفاق عجیب و غریب و عشق سوزان وجود نداشت.میرعلمی درباره آسیب دیدگیش در تئاتر اظهار کرد:من خیلی در تئاتر صدمه دیدم، پسرم همیشه میگه مامان تو چرا اینقدر مصدوم میشی؟ یک فوتبالیست اینقدر مصدونم نمیشه.وی ادامه داد: سال ۹۲ در تئاتر شوره زار پای من بین میلههای داربست گیر کرد و از ۱۱ ناحیه پای من شکست حتی تمام اعصاب پای من قطع شد. بعد از عمل جراحی مچ پای من حسی نداشت.وی عنوان کرد: مدیون آقای صحت هستم که با آن شرایط قبول کردند که سریال «شمعدونی» را بازی کنم چراکه ما قبل از این اتفاق درباره سریال صحبت کردیم.میرعلمی خاطرهای را درباره شکستگی پا تعریف کرد:من برای کارهای درمانی مطب دکتر می رفتم، همان جا به من گفت با این شرایط زندگی کنید اما مچ پای من حسی نداشت. من شروع به گریه کردم و همه مریضها که در سالن انتظار نشسته بودن شروع به گریه کردند و منشی مطب سعی در آرام کردن من داشت.بازیگر فوق لیسانسهها درباره فوبیا به گربه بیان کرد: فوبیای وحشتناک به گربه دارم، نمیدانم چرا همیشه سر راه من سبز میشود. حتی صحنه تئاتر هم گربه آمد که من دوبار باید میرفتم دیالوگ میگفتم، اما به خاطر گربه نرفتم.مدیری در پاسخ به میرعلمی گفت: گربه، ملوس، قشنگ و مهربان است.میرعلمی ادامه داد:خیلیها به من گفتند که برو دکتر قرص بهت می دهندمدیری ادامه داد:یعنی قرص مخصوص گربه (خنده) حتما آنتی کَت! من تا حالا نشنیده بودم.