گروه بین الملل: در بامداد یکشنبه سیام شهریور در ایران، واشینگتن اعلام کرد که با فعال شدن مکانیزم ماشه همه تحریمهای بینالمللی بر مبنای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد بازخواهند گشت.
تحریمهایی که حوزههای مختلفی را در بر میگیرد. مثلاً یکی از این قطعنامهها، ۱۹۲۹، که یکی از سنگینترین قطعنامههای تحریمی علیه ایران محسوب میشود عرصههایی چون هستهای، موشکی، بانکی، کشتیرانی و تجارت در بر میگیرد.اما همه این روند از یک نگرانی واشینگتن شروع شد؛ منقضی شدن تحریم تسلیحاتی ایران بر مبنای قطعنامه ۲۲۳۱ که روز ۲۷ مهرماه اتفاق میافتد.
بعد از آنکه آمریکا موفق نشد اعضای شورای امنیت را با یک قطعنامه برای تمدید این تحریم همراه کند، به سراغ مکانیزم ماشه رفت. سازوکاری که سایر اعضای برجام بر این باور بودند آمریکا به دلیل خروج از توافق اتمی نمیتواند از آن استفاده کند.بر مبنای برجام، به کار افتادن این مکانیزم سی روز زمان لازم داشت و اگر قطعنامهای در مخالفت با آن ارائه نشود، که آن هم میتوانست توسط آمریکا وتو شود، همه قطعنامههای تحریمی بازمیگردد. حال این اتفاق در حال رخ دادن است. چه اروپاییها و روسیه و چین و تهران قبول داشته باشند یا نه، واشینگتن میگوید مکانیزم فعال شده است.اما برای ایالات متحده، خصوصاً در اظهارنظرهای مقامهای ارشد این کشور، در یک ماه اخیر، یک تحریم همچنان مهمترین است. تحریم تسلیحاتی که از بیش از یک دهه پیش بر ایران اعمال شده بود، و حال آمریکا میگوید اسنپبک یا مکانیزم ماشه، آن را پابرجا نگه خواهد داشت.
در همین خصوص یك تحلیلگر ارشد موسسه تحقیقاتی صلح استکهلم «سیپری»که سالهاست درباره صادرات تسلیحات در جهان خصوصاً در خاورمیانه تحقیق میکند؛میگوید که برای آمریکا مهم است که در صورت پایان گرفتن تحریم تسلیحاتی، ایران میتواند به چه تجهیزات مدرن و پیشرفتهای دسترسی داشته باشد.
پیتر وزِمن گفت: اینکه یک تحریم تسلیحاتی را بر مبنای این ظن اعمال کنند که برنامه هستهای ایران میتواند به توانایی تولید سلاح منجر شود، و بعد برجام به دست بیاید که به نظر آنها قرار بود این مشکل را بر طرف کند، حفظ آن تحریم جواب نمیداد. باید مبنای دیگری برای تحریم پیدا میشد. شما نمیتوانید یک تحریم را حفظ کنید اگر مبنای آن برطرف شده بود.
وی در پاسخ به این پرسش كه آیا تحریم تسلیحاتی مؤثر بوده و کارایی داشته است؟،گفت:وقتی درباره تأثیر یک تحریم صحبت میکنیم، دو جنبه دارد. یکی اینکه آیا کشورها به آن پایبند بودند، و روی دیگر آن هم این است که آیا آن تحریم یا بسته تحریمی تأثیر لازم را برای متقاعد کردن ایران به مصالحه در زمینه برنامه هستهایاش داشت یا خیر. در زمینه نحوه اجرای تحریم تسلیحاتی، به نظر میآید که موارد بسیار اندکی از نقض فاحش آن در دست است.من اطلاعاتی ندارم که نشان دهد کشورهای اصلی ارائه کننده تسلیحات پس از سال ۲۰۱۰ میلادی، تسلیحات مهمی به ایران فرستاده باشند که شامل این تحریم میشد. این را هم باید روشن کنیم که تحریم تسلیحاتی ایران همه تسلیحات را شامل نمیشد و برخی تجهیزات هنوز اجازه صادرات به ایران را داشت مثل سامانه دفاع هوایی، که این مثلاً چند سال پیش توسط روسیه به ایران ارسال شد.
این تحلیلگر ارشد موسسه تحقیقاتی صلح استکهلم در پاسخ به این پرسش كه وقتی که امروز این نگرانی درباره انقضای این تحریم تسلیحاتی از سوی آمریکا و نه فقط آمریکا، بلکه کشورهای اروپایی هم مطرح میشود، معطوف به موضوع واردات به ایران است یا بیشتر متوجه صادرات از ایران است؟،گفت:به نظرم برای کشورهای اروپایی هم اکنون موضوع صادرات مسئلهساز است؛ صادرات تسلیحات خصوصاً به گروههای غیرحکومتی که در نگاه اروپاییها ثبات منطقه را برهم میزنند. آشکار است که کشورهای دیگری هم در منطقه هستند که مثلاً به شورشیان در لیبی سلاح میفرستند که آن هم مایه نگرانی است.اما اینکه ایران در منطقه به این گروهها سلاح میفرستد تا نفوذ خود را توسعه دهد، خلاف اهداف امنیتی کشورهای اروپایی در منطقه است. اما به نظرم این موضوع برای آمریکا فراتر از این است. برای آمریکا هماکنون اینکه ایران به چه تجهیزات مدرن و پیشرفتهای دسترسی خواهد داشت نیز مسئلهساز است.
ایران حدود یک دهه است که دستش از بازار تسلیحات بینالمللی کوتاه بوده است. نیروهای مسلح ایران تجهیزاتی دارند که کهنه شده یا حتی میتوان گفت از رده خارج شده است. برخی از این تجهیزات مربوط به دهه نود، هشتاد یا حتی هفتاد میلادی است. در نتیجه از نقطه نظر نظامی میتوان گفت که ایران تقریباً علاقهمند به دستیابی به هر نوع از تجهیزات نظامی جدید و مدرن و پیشرفته است.میتوان انتظار داشت که مثلاً اولویت ایران نیروهای هوایی باشد چرا که ناوگان نیروی هواییاش بسیار کهنه است و حتی شامل هواپیماهایی میشود که بیش از چهل سال پیش از آمریکا خریداری شده بود. اما میان اینکه ایران چه میخواهد و توانایی خرید کدام تجهیزات را دارد هم تفاوت وجود دارد.این مهم است که بدانیم پیش از سال ۲۰۱۰ که تحریم تسلیحاتی هم نبود، و چین و روسیه هم تمایل داشتند که به ایران تسلیحات بفروشند و مانع حقوقی هم وجود نداشت، ایران آنچنان تمایلی به سرمایهگذاری در تجهیزات تازه نشان نمیداد. آنچه آن موقع میخرید اصلاً با آنچه در کشورهای منطقه میخریدند قابل مقایسه نبود، مثل خریدهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی یا حتی کشورهایی که ثروت کمتری داشتند، مثل پاکستان و مصر. پیتر وزِمن افزود: هزینه نظامی ایران در مقایسه با کشورهای منطقه مثل عربستان سعودی و ترکیه بسیار کم است. و البته چون دسترسی به سلاح از سایر کشورها نداشتند سعی کردند راهی پیدا کنند که سامانهها را خود در داخل تولید کنند. میتوان گفت که در حوزه موشکی تا حدی موفق هم بودهاند، و موشکهایی تولید کردند که در صحنه نبرد مدرن، کارایی دارند. اما در زمینه تجهیزات پیشرفته و پیچیده مثلاً جنگنده، تانک یا زیردریایی کار برای اینکه یک کشور به تنهایی انجام دهد بسیار سختتر است؛ خصوصاً برای کشوری که پیشرفتهای صنعتی آن به پای مثلاً برخی کشورهای اروپایی، روسیه یا حتی مثلاً آفریقای جنوبی یا کره جنوبی نمیرسد. در نتیجه هم مشکل اقتصادی برای واردات بوده و هم چالشهای فنی برای ساخت در داخل.