گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برگزاری جشن در یکی از مراکز تجمع مشهد همزمان با اوج شیوع ویروس کرونا در این شهر با محوریت سازمان تبلیغات اسلامی، اعتراضهای شدیدی را برانگیخته است. اخیراً نیز موضوع برگزاری راهپیمائی ۱۳ آبان با اصرار شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مشکلساز شده بود که با هشدار مقامات بالا ظاهراً تا حدودی برطرف شده است.
در مورد مراسم جشن مشهد، تمام ارگانها و نهادها معترضند و میگویند بدون مجوز بوده و سازمان تبلیغات میگوید مجوز شفاهی داشتیم! سخنگوی وزارت بهداشت میگوید این کار، خلاف بوده و یک جنایت است، چون موجب ازدیاد سرایت کرونا میشود. در مورد راهپیمایی ۱۳ آبان هم شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اصرار بر برگزاری آن در سراسر کشور داشت، ولی مسئولین وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا بشدت با آن مخالفت کردند و برگزاری آن را خلاف ضوابط اعلام شده برای مقابله با کرونا دانستند.
در تهران و مشهد و چند شهر دیگر در ماههای اخیر، تجمعاتی به بهانههای مختلف عزا و شادی برگزار شدند که صاحبنظران بهداشتی آنها را نوعی قتلعام میدانستند و هشدار دادند که این تجمعات برای سلامت عمومی جامعه همانند سم مهلک است و حالا که مدتی از آن وقایع گذشته، با مرگ ۴۱۵ نفر در یک روز، درستی آن هشدار به اثبات رسیده است. بسیار عجیب است که مسئولان اصلی حفاظت از سلامت عمومی جامعه با صراحت اعلام میکنند برگزاری این قبیل تجمعات در حکم قتلعام مردم است ولی عدهای بدون اعتنا به این هشدارها هر کاری دلشان بخواهد انجام میدهند! از افراد عادی انتظار زیادی نمیتوان داشت، ولی سازمانهائی همچون سازمان تبلیغات اسلامی و شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی که فلسفه وجودیشان تقویت جبنههای معنوی جامعه است و هدایت فکری مردم را برعهده دارند، چرا نسبت به مصالح عمومی بیتوجهی میکنند؟
تردیدی وجود ندارد که تعظیم شعائر دینی اعم از برگزاری جشنها و سایر تجمعات لازم است، کمااینکه نشان دادن مخالفت با جرثومه فسادی مثل آمریکا از واجبات است، ولی تردیدناپذیرتر از اینها وظیفهایست که همگان بهویژه مسئولین در زمینه حفاظت از سلامت مردم برعهده دارند. اگر مردم نباشند، فلسفه وجودی این سازمان و آن شورا و آن وزارتخانه و آن نهاد و ارگان چه خواهد بود؟ این سازمانها با بودجههای کلانی که هزینه میکنند، به جای آنکه درصدد نمایاندن خود به عنوان اینکه فلان جشن یا مراسم را برگزار کردهایم باشند، باید به عوارض منفی این اقدامات خود بیاندیشند. وقتی کرونا بدون آنکه با کسی تعارف کند، مشغول قتلعام مردم است و بالاترین مقام نظام، مسئولین ستاد ملی مقابله با کرونا را برای تاکید به آنها جهت تقویت مقابله با این خطر جدی فرا میخواند، آیا منطقی است که این سازمانها و نهادها با پول بیتالمال اقدام به کارهائی کنند که خلاف مصوبات ستاد است؟!
لحظهای به استیصال مسئولین سلامت مردم در مراکز پزشکی فکر کنید. آنان هر روز با فریاد بلند اعلام میکنند بیمارستانها ظرفیت افزایش بیماران کرونائی را ندارند و پزشکان و پرستاران و سایر عوامل درمانی طاقت تحمل رسیدگی به بیماران بیشتر را از دست دادهاند. مشکلات دارو، اکسیژن و تجهیزات لازم برای درمان بیماران کرونائی یک واقعیت جدی است. در این شرایط سخت و بحرانی، چرا این سازمانها به جای تلاش برای رعایت دستورالعملهای ستاد ملی مقابله با کرونا، درست در جهت عکس آن عمل میکنند؟
اگر بخواهیم به این ماجرا به صورت یکطرفه نگاه نکنیم، باید از وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا نیز بخواهیم در نظارت بر اجرای مصوبات ستاد و دستورالعملهای بهداشتی مرتبط با کرونا جدی باشند. واقعیت اینست که این تخلفات، نتیجه عدم نظارت است و مسئولین مربوطه باید پاسخگو باشند. تشکیل قرارگاه عملیاتی نیز فقط در صورتی کارساز است که مسئولین آن با جدیت به وظایف خود عمل کنند. اگر این قرارگاه هم به تذکر و نصیحت اکتفا کند، هیچ مشکلی حل نخواهد شد و باید منتظر شدیدتر شدن بحران کرونا باشیم.