گروه سیاسی: محمدصادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه جهان صنعت نوشت: محمود احمدینژاد در نامهای به رییسجمهور نسبت به برخورد با هوادارانش در تجمع روز ۲۲ بهمن اعتراض کرده است. این مساله از چند جنبه قابل توجه است.
اول از همه باید دید که این ادعا چقدر صحت دارد. آیا واقعا با اجتماع طرفداران او برخورد شده یا خیر؟ همچنین باید دید که این برخورد چطور و با چه کیفیتی بوده است؟ به هرحال برخورد فیزیکی با تجمعکنندگان توسط هر کسی که صورت گرفته باشد، محکوم است زیرا در جمهوری اسلامی برگزاری اجتماعات آزاد است و نباید سرکوب شود.بحث دوم این است که آقای احمدینژاد این مطالبه را از رییسجمهور دارد و شکل قانونی مساله درست است زیرا رییسجمهور علیالقاعده مسوول مستقیم و بالادستی حوزه اجرایی است و وقتی در حوزههای حقوق شهروندی تعرضی صورت میگیرد، به عنوان مجری اول قانون اساسی مسوول است و باید از او پرسید که چرا چنین اتفاقاتی رخ داده است. فارغ از اینکه رییسجمهور در شرایط کنونی امکان مداخله، پیشگیری یا ممانعت از بروز این رفتارها را دارد یا خیر.
نکته سوم اما این است که میتوان به آقای احمدینژاد ایراد گرفت و پرسید که آیا ایشان به عنوان یک رییسجمهور پیشین از این اطلاع دارند که در کشور ما نیروهایی هستند که به اجتماعات حمله کرده و میکنند؟ نیروهایی که معمولا هم از تعرضات قانونی در امان و مصون هستند و مجریان قانون نمیتوانند به آنان حرفی بزنند. اگر آقای احمدینژاد به این قضیه اشراف دارد که به نظر میرسد اکنون مشغول مطالبهگری است و این نیز حق او است. او ولو اینکه خودش از انجام پارهای از امور ناتوان بوده باشد، حق دارد که از رییسجمهور بعدی مطالبه اجرای حدود قانونی را داشته و بخواهد که پاسدار قانون باشد.ضمن اینکه در نامه آقای احمدینژاد اعترافی پنهان است و آن اینکه اگر من نتوانستم جلوی این تعرضات و قانونشکنیها را بگیرم، از شما میخواهم که چنین کنید. این نیز امر پسندیدهای است.
نکته چهارم در بررسی اعتراض اخیر آقای احمدینژاد به رییسجمهور این است که ممکن است برخی به او اعتراض کرده و بپرسند آیا در دورهای که خودتان مسوولیت اجرایی کشور را داشته و مسوول پاسداشت قانون و حقوق شهروندان بودید، چنین اتفاقاتی افتاد؟ اگر افتاد، شما چه عکسالعملی داشتید؟ آیا شما هم تلاشی برای حمایت از حقوق شهروندان و اجرای قانون کردید یا خیر؟ اگر کردید که دست مریزاد اما اگر کوتاهی کردید که قصور بوده و از شما توقع میرود که در هر جایگاهی در موارد مشابه، چنین کنید.
اما اگر در آن زمان ارادهای بوده که این کار را نکنید و امروز به عنوان یک مطالبه حق اما با اراده تضعیف دولت و به رخ کشیدن ضعف رییسجمهور در مواجهه با جریانات قانونگریز و قانونستیز بر این نارساییها انگشت میگذارید، این رفتار اخلاقی و شرافتمندانه نیست زیرا شما میدانید که جریانات قانونگریز و قانونستیز در کشور در حمایت مجموعههای قدرتمند بوده و متاسفانه سالها است از این شیوه برای توقف مطالبات اجتماعی و پیشگیری از پرسشگریها و حقطلبیهای مردم استفاده میشود.با این وجود امیدواریم که آقای احمدینژاد متنبه شده و به جمع مطالبهگران و پرسشگران مردمی و حامیان حقوق شهروندی در ابعاد مختلف بپیوندند.
اگر اشاره او به آبان ۹۸ در نامه اخیر را مصداق خروج او از قالب یک مدیر اجرایی و تبدیل شدن به یک کنشگر و مطالبهگر بدانیم، باید گفت که اشاره وی به این موضوع لازم اما ناکافی بوده است. با این فرض که او به جمع حامیان مردم و مطالبهگران پیوسته، میتوان از او خواست که بعد از آبان ۹۸ موضع خود را نسبت به سرنگونی هواپیمای اوکراینی در فضای تهران نیز اعلام کنند. مثلا بگویند که از دیدگاه یک مدیر اجرایی این امر چقدر قابل پیشگیری بود؟
یا اتفاقات بعد از آن در سه روزی که حقایق هنوز به مردم گفته نشده بود از نظر او چگونه بوده است؟ آیا مجاز بودند که حقایق را با تاخیر بگویند یا اینکه الزامات این تاخیر از نگاه وی چه بوده است؟چرا آقای احمدینژاد نسبت به این مقوله بسیار مهم سکوت کرده است؟! به هرحال اگر کسی وارد مقوله پرسشگری اجتماعی میشود، نمیتواند موضوعات اجتماعی را گزینشگرایانه و معطوف به مقصود خود، دنبال کند.