گروه جامعه: فلج مغزی گروهی از اختلالات است که بر حرکات و انقباض ماهیچه و یا حالت بدنی تاثیر میگذارند. این بیماری از آسیب مغزی ناشی از رشد مغز نابالغ که اغلب قبل از تولد رشد میکند، ناشی میشود.
گاه نشانهها و علائم در دوران کودکی یا پیش دبستانی ظاهر میشوند. در حالت کلی، فلج مغزی باعث اختلالات مربوط به واکنشهای غیر عادی یا خشکی اعضای بدن و تنه، حرکات غیرطبیعی، حرکات غیر ارادی و یا ترکیبی از اینها می شود.
افراد مبتلا به فلج مغزی می توانند مشکلات بلعیدن و عدم تعادل ماهیچه چشم را داشته باشند که در آن چشمها بر روی یک شی تمرکز نمیکنند. آنها همچنین ممکن است طیف وسیعی از حرکت را در مفاصل مختلف بدن خود به دلیل سفتی ماهیچه کاهش دهند.تاثیر فلج مغزی بر عملکرد بدن تا حد زیادی متفاوت است. برخی از افراد آسیب دیده میتوانند راه بروند؛برخی دیگر به کمک نیاز دارند. برخی افراد هوش معمولی یا نزدیک به معمولی را نشان میدهند، اما برخی افراد دارای معلولیتهای ذهنی هستند. صرع، نابینایی یا ناشنوایی نیز ممکن است وجود داشته باشند.اکثر یعنی حدود 75 تا 85 درصد کودکان مبتلا به فلج مغزی فلج مغزی انقباضی هستند. این به این معنی است که ماهیچههای آنها سفت هستند؛ در نتیجه حرکات آنها میتواند دشوار باشد.بسیاری از کودکان مبتلا به فلج مغزی بیماری دیگری دارند که به عنوان شرط مشترک شناخته می شوند.
علائم فلج مغزی کودکان؛
نشانهها و علائم میتوانند به شدت متفاوت باشند. مشکلات حرکتی و هماهنگی مرتبط با فلج مغزی شامل موارد زیر است.
1-عدم تعادل و هماهنگی ماهیچه
2-حرکات ارادی و غیر ارادی
3-تاخیر در رسیدن به مهارت های حرکتی، مانند فشار آوردن روی بازوها، نشستن یا خزیدن
4-کار کردن با یک طرف بدن، از جمله گرفتن با یک دست و یا کشیدن پا به هنگام خزیدن،
5-سختی در راه رفتن، مانند راه رفتن بر روی انگشتان پا، راه رفتن قوز دار، راه رفتن با زانو، راه رفتن پهن و یا راه رفتن نامتقارن
6-ریزش آب دهان بیش از حد و یا مشکلات بلعیدن
7-سختی در مکیدن یا خوردن
8-تاخیر در گفتار یا مشکل صحبت کردن
9-مشکلات یادگیری
10-مشکل در انجام حرکتهای ظریف،مانند بستن دکمه لباس و یا برداشتن لوازم آشپزخانه
تشنج از جمله علائم فلج مغزی است.
فلج مغزی میتواند کل بدن را تحت تاثیر قرار دهد و یا ممکن است در ابتدا به یک عضو یا یک طرف بدن محدود شود. اختلال مغزی که باعث فلج مغزی میشود با زمان تغییر نمیکند؛ بنابراین علائم معمولا با سن و سال بدتر نمیشوند. با این حال، با بزرگ تر شدن کودک، برخی نشانهها ممکن است بیشتر یا کم تر آشکار شوند.
*علت فلج مغزی کودکان:
فلج مغزی ناشی از یک ناهنجاری و یا اختلال در رشد مغز است که اغلب قبل از تولد کودک به وجود میآید.در بسیاری از موارد، علت آن مشخص نیست.
عواملی که میتوانند منجر به مشکلات رشد مغز شوند عبارتند از:
1-جهش ژنی که منجر به رشد غیر عادی میشود
2-بیماریهای مادر که جنین در حال رشد را تحت تاثیر قرار میدهند.
3-سکته مغزی
4-قطع جریان خون به مغز در حال توسعه
5-عفونتهایی که باعث التهاب در مغز و یا اطراف مغز میشوند
6-آسیب و ضربه به سر نوزاد با تصادف اتومبیل و یا سقوط و کمبود اکسیژن مغز مربوط به زایمان دشوار از جمله علل بروز ضربه مغزی است.
ابراهیم پیشیاره دکترای علوم اعصاب شناختی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و سلامت اجتماعی درباره فلج مغزی گفت: به گروهی از اختلالات عصبی و حرکتی گفته میشود که از زمان جنینی تا پایان سه سالگی کودکان را درگیر میکند.وی ادامه داد: مغز در حال رشد وقتی دچار ضایعه میشود با نمودهای اختلال در حرکت دچار فلج مغزی شده که این یک مشکل اولیه است؛ معمولا ضایعههایی که داریم از نوع غیر پیشرونده است؛ یعنی ضایعه ایجاد شده در مغز رشد نمیکند و پیشرفت ندارد.
این استاد علوم اعصاب شناختی بیان داشت: اما علائم حرکتی دارد؛ چون عضلات استفاده نمیشود و راستههای مفصلی تغییر میکنند، میبینیم که دچار کوتاهی عضلانی و وضعیت خراب مفصلی میشوند.بیشاره افزود: اینها مشکلات ثانویه فلج مغزی گفته میشوند که واقعا مخرب است.حرکت و رشد فرد را میگیرد، اختلالاتی از حرکات دهانی،زبانی و تغذیه را شامل میشود تا حرکت چشمی و درک بینایی و همچنین اختلالات حرکتی و فعالیت بدنی که در مجموع اینها را فلج مغزی میگوییم.
*بیشترین شیوع فلج مغزی در کودکان نارس
این استاد علوم اعصاب شناختی خاطرنشان کرد: بیشترین شیوع فلج مغزی در کودکان نارس است؛کودکانی که زودتر از زمان حد طبیعی به دنیا میآیند معمولا بیش از 50 درصد به فلج مغزی مبتلا میشوند و ما میگوییم چنین کودکانی باید یک ارزیابی پس از اینکه 6 ماه از زمان تولد آنها گذشت داشته باشند تا ببینینم علائم اولیه فلج مغزی هر چند بسیار خفیف دیده میشود؛در نتیجه اگر وجود داشت سریعا وارد توانبخشی به هنگام شویم.وی درباره اینکه «چه عواملی در ابتلا به فلج مغزی موثر است و از چه زمانی آغاز میشود؟»، تصریح کرد: نارس بودن، خفگی حین زایمان که بچه 30 ثانیه نفس نکشد، پیچیدن بند ناف دور گردن، دیر به دنیا آمدن و همچنین زردی که سطح آن بالا باشد و یا طول مدتی که باقی میماند زیاد باشد، اینها میتواند از جمله علل اصلی باشد که فلج مغزی را ایجاد کند.
پیشیاره بیان داشت: اولین مسئلهای که در کودکان فلج مغزی میبینیم مربوط به شیر خوردن و مکیدن است.میبینیم که فک این کودکان آن هماهنگی حرکتی که شیر را بمکد، نفس را بکشد و قورت دهد نداشته و دچار مشکل است.این استاد علوم اعصاب شناختی متذکر شد: این کودکان یا زیاد دچار ریفلاکس میشوند و شیر در گلویشان میپرد یا توانایی مکیدن سینه مادر را ندارند. این کودکان تعریق شدید پشت گردنی دارند و موقعی که شیر میخورند پشت گردن عرق زیادی میکند.
وی ابراز داشت: چون کودک برای شیر خوردن تلاش بیش از اندازه میکند و هر شیرخوردن با یک نفس کشیدن عمیق همراه است؛ در این حالت میگوییم آپنههای تنفسی ایجاد میشود؛ علائم دیگر حرکت چشمی کودک است و توان حرکت چشمی طولانی را ندارد؛ یعنی زود خسته میشود.پیشیاره درباره اینکه کودکی با چشم و حرکات آن بازی کند جنبه مثبتی دارد؟،گفت: بله.البته اگر هدفمند باشد.این استاد علوم اعصاب شناختی درباره اینکه وقتی یک چیزی را تکان دهیمکودک چشمش را سریع برگرداند این مشکلی ندارد؟، افزود: نه. البته اگر کودک بتواند
آن را پیگیری کند و چشمش را بالا و پایین برود و نوسان چشمی نداشته باشد.
*کاهش درک بینایی در فلج مغزی
وی متذکر شد: سومین علائم این است که درک بینایی کودک زود خسته میشود؛ یعنی شما وقتی یک جغجغه را تکان میدهید، کودک سالم تا آخر آن را دنبال میکند و میرود اما برای یک کودک فلج مغزی این طور نیست.
پیشیاره اضافه کرد: یعنی تعقیب میکند اما زود خسته میشود و خستگی زودرس دارد و نمیتواند خیلی زیاد تعقیب کند. مسئله بعدی گردن گرفتن است.خیلی وقتها کودکانی را میبینیم که در گردن گرفتن آنها بیش از دوماه تاخیر اتفاق میافتد.
*سن گردن گیری کودک
این استاد علوم اعصاب شناختی در باره اینکه «چه سنی کودک باید گردن بگیرد؟»،اظهار داشت:در 4 تا 6 ماهگی سنی است که کودک باید گردن خود را به صورت کامل در وضعیتهای مختلف نگه دارد؛ وضعیت خوابیده به شکم یعنی سرش را بالا بیاورد.وی درباره اینکه «اگر کودک کمتر از 4 ماهگی گردن بگیرد چطور است؟»،ابراز داشت: اینها بلاک است و گردن گرفتن نیست. کودک بر اساس عملکرد استخوانی سرش را ثابت میکند و خانواده میگوید گردن گرفته است؛ در حالی که این بلاک است. موقعی میگوییم گردن گرفتن کنترلی شده که کودک بتواند حرکت سر را غیر از شانه داشته باشد و بتواند کم کم حرک کند و بالا و پایین کرده و چپ و راست کند؛در این وضعیت میگوییم گردن گرفته است.
این استاد علوم اعصاب شناختی بیان داشت: اختلال کسب الگوهای حرکتی طولانی مدت یعنی انتظار داریم 6 تا 9 ماهگی کودک بنشیند اما نشسته یا در الگوی بد مینشیند.پیشیاره افزود: یکی از بزرگترین مشکلات در دبیرستانها دخترانی هستند که پاهای شان پرانتزی شده یا زانوهایشان به همدیگر پیچیده و وقتی بررسی میکنیم مشاهده میشود زمانی که کودک بوده، مدام پاهایش را عقب گذاشته، کج نشسته و لگن و کمرش را درست خم نکرده است.باید بدانیم نقطه عطف حرکتی انسان چهار دست و پا است؛یعنی سرش را راحت نگه دارد و دست و پای خود را حرکت دهد.
وی درباره اینکه «در چه سنی کودک باید چهار دست و پا برود؟»،گفت: بین 9 تا 12 ماه داست.این استاد علوم اعصاب شناختی درباره اینکه «آیا استرس مادر هم نقشی در بروز فلج مغزی کودک دارد؟»،بیان داشت: استرس معمولا یا در اختلالاتی مانند بیش فعالی و اتیسم نقش دارد اما به عنوان پیش زمینه مشکلات دیگر میتواند باشد.پیشیاره متذکر شد: یعنی خودش به تنهایی نمیتواند نقش داشته باشد،بلکه خودش می تواند استرس مادر را بالا ببرد، مادر بد خواب شود و غیر مستقیم استرس مادر بالا برود،حرکات بدنیاش ناگهانی شود و در پروسه زایمان مادر دچار استرسهای ناگهانی عضلانی شکمی شود.
*بیماری شریک زندگی
این استاد علوم اعصاب شناختی درباره اینکه «آیا کودکی که دچار فلج مغزی شد دیگر خوب نمیشود؟»،اظهار داشت:ما همیشه میگوییم ضایعه در مغز همیشه ماندگار است اما میزان شدت چقدر است؟ معمولا زمانی که ضایعه مغزی آمد در کل زندگی علائم با فرد است اما علائم ثانوی است که زندگی را مختل میکند.وی افزود: خیلی اوقات با تخفیف علائم، بچه میتواند زندگی مستقلی داشته باشد اما الگوی ضایعه مغزی کل زمان زندگی را در بر میگیرد.
پیشیاره درباره اینکه «فلج مغزی روی تمرکز و حافظه تاثیر گذار است؟،گفت: دیدگاهی بنام شناخت بدن محور داریم که در آن دیگاه گفته می شود تمام حرکات بدنی روی الگوهای شناختی ما تاثیر میگذارد؛ بنابراین هرچه ما ضعف الگوهای حرکتی داشته باشیم و مهارتهای حرکتی و هماهنگیهای حرکتی داشته باشیم احتمال اینکه بخواهد در مسائل توجه و تمرکزی تاثیر گذارد قطعا بالاتر است.
این استاد علوم اعصاب شناختی یادآور شد: همانطور که بر اساس آماری که داریم میگوییم بیش از 50 درصد کودکان فلج مغزی دو مشکل خیلی شدید دارند؛ یکی تشنج میکنند و دیگری اینکه مشکل توان یادگیری است و دیر آموز هستند. بنابراین ارتباط مستقیم الگوهای حرکتی با مسائل شناختی را نشان می دهد اما الزامی ندارد؛ مثلا گروهی از بچههای فلج مغزی داریم که هوش آنها بالاتر از جامعه است.
* فلج مغزی ارثی نیست
وی درباره اینکه«آیا ارث در بروز فلج مغزی نقش دارد؟»،افزود:فلج مغزی بار ژنتیکی بالایی ندارد چون ما میگوییم ضایعه است؛مثل تصادف است.به ارث نمیرسد اما میزان انتظار و میزانی که چقدر فرد را مستعد کند میتواند باشد؛ یعنی مادری که فرزندش فلج مغزی شده اگر علائم اولیه را رعایت نکند، ممکن است تصادف کند؛ اما با ارث و ژنتیک زیاد ارتباط مستقیمی ندارد.
پیشیاره درباره اینکه نوع تغذیه در فلج مغزیها مهم است؟،گفت: مهمترین موضوع این است که تغذیه مادر در دوران بار داری میتواند تاثیر گذار باشد. بحث غلظت خون و عفونت مطرح است و گاهی اوقات بسیاری از عفونتها مربوط به تغذیه مادر است.این استاد علوم اعصاب شناختی خاطرنشان کرد: یعنی اینکه مادر مراعات نکرده و گوشت آلوده یا خام مصرف کند؛ اینها تاثیر گذار است.هر چقدر سبزیجات مصرف کند و گردش خون مادر و میزان اکسیژن خون بیشتر باشد، خوب است.
وی با اشاره به نوع تغذیه در کودک،بیان داشت:مهمترین مسئله این است که الگوهای تغذیه کودک مثلا در کودکان فلج مغزی تا 5 سالگی مهم است که نباید مواد قندی و غلیط زیاد استفاده شود یا در بیماران و کودکانی که دچار لقوه هستند و مدام حرکت دارند در آنجا میگویند تغذیههایی که طبع سرد دارند و حبوبات وضعیت آنها را بدترمیکند و اما در کل اینها نقش پسزمینهای دارند.پیشیاره افزود: بیمه از چنین بیماران و خدمات درمانی که نیاز دارند حمایت نمیکند و هزینه اینها خیلی بالاست.