گروه سیاسی:«احمدینژاد؛ تیغ دولبه رد و تایید صلاحیت» این عنوان جدیدترین برنامه انتخاباتی در کلاب هاوس بود که بعد از کاندیداتوری احمدینژاد، احتمال تایید یا ردصلاحیت رئیس جمهور سابق مورد بحث و بررسی قرار گرفت .
یك فعال و تحلیلگر سیاسی در بخشی از اظهاراتش درباره کاندیداتوری احمدینژاد گفت: بر خلاف آنچه آقای داوری گفتند اتفاقات، کارها و رفتار آقای احمدینژاد در جریان ثبت نام من را شگفت زده و تعجب زده نکرد. با شناختی که از او دارم قرار نبود او شناسنامه و کارت ملیاش را بگیرد دست و برود ثبت نام کند و برگردد منزل. اساسا رفتارها، خوراکش، حرف زدنش، تحریک کردن دیگران است.
صادق زیبا كلام با بیان اینکه پرونده آقای احمدینژاد را تمام شده نمیبینم، گفت: من معتقدم قطعا ردصلاحیت میشود حتی قبل از این که بگوید اگر ردصلاحیت شوم در انتخابات شرکت نمیکنم اما او تمام شده نیست. شخصیت آقای احمدینژاد کاریزماتیک است و رفتارهای پوپولیستی دارد. همین فردا اگر انتخابات شود آقای احمدینژاد بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون رای میآورد و از آقای رئیسی قطعا بیشتر رای میآورد.زیباکلام گفت: میتوانیم وارد این بحث شویم که چه کسانی به او رای میدهند؟ این ۲۰ میلیون رای او در کدام اقشار اجتماعی است؟ این تجزیه و تحلیل پیچیدهای میطلبد که سادهاش این است: آقای احمدینژاد مانند تمام چهرههای پوپولیست دیگر، مانند ترامپ، هیتلر و موسولینی، رفتارهای پوپولیستی دارد. اولین ویژگی پوپولیستها این است که هوادارانش به دلیل اعمال سیاستهای او هوادارش نیستند. اگر برای این ۲۰ میلیون طرفدار آقای احمدینژاد را تا صبح قیامت استدلال کنید که در زمینه یارانه، عزل و نصبها، سیاست خارجی و ... چه کرده است، هیچ چیز عوض
نمیشود.
وی گفت:طرفداران او خیلی طرفدار اصول و ضابطه و تجزیه و تحلیل و افکار و عقاید و فلسفه سیاسی نیستند. فلسفه و جهان بینی سیاسی آقای احمدینژاد چیست؟ طرفدار آزادی است؟ طرفدار غرب یا شرق است؟ با کشورهای اسلامی میخواهد رابطه داشته باشد؟ طرفدار شرع است یا مخالف آن؟ اصلا و ابدا پاسخ این سئوالات مشخص نیست تنها چیزی که مشخص است، حرارتی است که پوپولیستها دارند. میتوانیم بگوییم آقای احمدینژاد اگر فرضا دوباره رئیس جمهور شود و کابینه تشکیل دهد، او چه خواهد کرد؟ به سمت تنشزدایی با آمریکا میرود؟ به سمت دشمنی
میرود؟ معلوم نیست.زیباکلام گفت: با هستهای چه میکند؟ معلوم نیست؟ پس چطور حمایت میشود؟ پاسخ این سئوال به جامعه شناسی ۲۰ میلیون هوادارانش برمیگردد. این افراد در احمدینژاد مابه ازای خود را میبینند یا با او همذات پنداری میکنند. آنها کمتر تحصیل کرده هستند، مهاجران روستایی به شهرها هستند، کمتر درآمد دارند، بعضا متدین هستند ولی همهشان دچار سرخوردگیهای عمیق اجتماعی هستند که در آقای احمدینژاد جوری رابین هود میبینند که دارد حق ما را میگیرد. او هم فوق العاده باهوش است و از این عواطف و احساسات سرخورده استفاده کرد.
این فعال سیاسی گفت: در سال ۸۴ از این احساسات سرخورده استفاده کرد و خود را رابین هود معرفی کرد و گفت حق شما از حلقوم اینها که خورده و بردهاند، میگیرم. کی این کار را کرد؟ این خاندان هاشمی رفسنجانی است و من احمدینژاد آنچه آنها خورده و بردهاند را از گلویشان بیرون میکشم. حالا آمدهاند قالیباف و لاریجانیها را هم انتخاب کردهاند. میگردند کسانی که میتوانند آسیب پذیر باشند را میگذارند جلو و به طرفدارانشان میگویند میتوانیم حق شما را بگیریم. من به هیچ وجه نمیگویم خاندان هاشمی یا قالیباف یا لاریجانی مشکلی نداشت. بحثم سوءاستفاده از عواطف و احساسات لایههای پایینی جامعه است.
این چهره اصلاح طلب تاکید کرد: شاید بگویید این برای ایران قابل فهم است ولی در جامعه آمریکا قابل قبول است؟ اتفاقا ترامپ هم مانند احمدینژاد عمل میکند. ترامپ میگوید بدبختیهای زیر سر مسلمانان، سیاهپوستان، چینیها و مکزیکیها است. ترامپ و احمدینژاد از سرخوردگیهای اقشار وسیع جامعه با دادن آدرس غلط خود را تبدیل به قهرمان میکنند.
فاشیستهای سفیدپوست فرانسوی و ایتالیایی و آلمانی هم اینطور رفتار میکنند. به گونهای رفتار میکنند که اقشار کم سوادتر آلمانی بگویند تمام بدبختیهای ما زیر سر مهاجران عرب و مسلمان است. اگر نگذاریم اینها به کشور ما بیایند آلمان آباد میشود. همه آنها به جای داشتن افکار و عقاید و نگاه و نگرش سیاسی و اجتماعی معنی دار عواطف و احساسات سرکوب شده مردم را برهم میزنند. زیباکلام گفت:چون در جامعه ایران احساسات و عواطف سرکوب شده بسیاری است، هنر آقای احمدینژاد این است که سرخوردگیها را بدون آنکه راه حلی داشته باشد، نشان میدهد.