گروه جامعه: به قول جنوبیها «لب کارون آدم را سرحال میآورد» و الحق که درست میگویند. کافی است به جنوب ایران و بهویژه اهواز سفرکرده باشید تا درستی این جمله را درک کنید. نسیم خنکی که گرمای هوا را دلپذیر میکند و صدای خندههای مردم که از هر طرف به گوش میرسد.
همه جنوبیها و آنان که به این خطه سفرکردهاند با کارون خاطره دارند. پیوند اهالی خوزستان با کارون آنقدر هست که حتی شبها بوی نامطبوع برخاسته و تحمیلشده بر آن را تحمل میکنند و کنارش قدم میزنند. این حالوروز چندساله کارون است. اما این روزها حال ناخوش کارون ناخوشتر شده است. کارون کم آبشده و دوستداران محیطزیست نگران حال کارون شدهاند.
بزرگترین رودخانه ایران حتی توان خودپالایی ندارد
پرآبترین، بزرگترین و طولانیترین رودخانه ایران؛ توصیفهایی برای رودخانه کارون هستند، رودخانهای که در طول این سالها آنقدر آبرفته و خشکشده که اگر کسی از گذشته آن چیزی نداند، شاید این تعابیر کمی برایش دور از ذهن باشد. رودخانه کارون با حدود ۹۵۰ کیلومتر طول از زردکوه استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته، از دل خوزستان میگذرد و به خلیجفارس میریزد، اما شاید گذرش از شهر اهواز بیشتر از هرجای دیگری به چشم بیاید؛ آنجا که شهر را دونیم میکند و ده پل از روی آن عبور میکند.
کارون؛ رودخانهای که روزگاری از آن بهعنوان پرآبترین، بزرگترین و تنها رودخانه قابل کشتیرانی کشور یاد میشد، امروزه خشکسالی و کاهش بارندگی از یکسو اکوسیستم این رودخانه را تحت تأثیر قرار داده و دخل و تصرف و تخریبهای انسانی از سوی دیگر، آب رودخانه کارون، این شریان حیاتی خوزستان را در پایینترین سطح خود قرار داده است. بر اساس اظهارنظر مسئولان محیطزیستی، کارون توان خودپالایی و جذب آلایندهها را ازدستداده است.
نمکی که گتوند به زخم کارون پاشید
در کنار تمام این مشکلاتی که کارون سالهاست با آن دستوپنجه نرم میکند باید شوری آب را هم اضافه کرد. کاهش باران و خشک شدن آب دریاچه بر میزان شوری کارون افزوده است. هرچند دلیل اصلی شوری کارون از جای دیگر آب میخورد. بهجرات میتوان گفت یکی از دلایل اصلی حالوروز ناخوش خوزستان و کارون، فاجعهای خفته در دل منطقه گتوند است. سدی در این منطقه احداث شد که از آن بهعنوان موزه عبرت محیطزیست ایران یاد میشود. متهمی که بهحال خود رهاشده و مسئولی به آن توجه نمیکند. سالهای زیادی از تهیه طرحهای علاجبخشی گتوند میگذرد اما ازآنجاییکه نتایج این تحقیقات و طرحهای علاجبخشی آن به مزاج سازندگان آن خوش نیامده، این طرحها بایگانی شده و این سد همچنان بلاتکلیف مانده است.
در این میان نیز براساس آمار سالانه، 30 درصد بر شوری آب کارون میافزاید. به گفته کارشناسان هزاران میلیارد تومان صرف احداث این سد شد که متأسفانه محل احداث سد اشتباه و روی گنبدهای نمکی احداث شد که همان زمان بسیاری از کارشناسان محیطزیست فریاد زدند که این محل احداث سد اشتباه است، اما بدون توجه به این فریادها سد قد برافراشت. طراحان سد گتوند میگفتند برای حل مشکل سد یکلایه پوشش رسی روی گنبدهای و صفحات نمکی ایجاد و آبگیری میکنیم و این پوشش رسی از حل شدن نمک گنبدهای نمکی در آب مخزن سد جلوگیری خواهد کرد.
بااینحال اما سد ساخته و آبگیری شد و متأسفانه طی چند روز تمام لایه پوشش رسی را آب شست و با خود برد و نمک لایههای گنبدهای نمکی در آب سد حل شد و چندین سال است (احتمالاً از سال ۹۰) که این انحلال نمک و شور شدن شدید آب سد و رودخانه کارون ادامه دارد. پس از شور شدن کارون، ستادی برای حل معضل تشکیل و پولهای هنگفتی برای رفع این معضل داده شد که بهجایی نرسید و پسازآن قراردادی سنگین با دانشگاه تهران برای مطالعات جامع و ارائه راهکار برای حل مشکل منعقد کردند. ازجمله راهکارهای دانشگاه تهران تخریب سد بود که به لحاظ مالی صدها میلیارد و به روایتی هزار میلیارد هزینه داشت و از طرف دیگر با تخریب آن حجم عظیمی در حد چند میلیارد مترمکعب آب بهشدت شور به رود کارون تخلیه میشد و اکوسیستم و زیستمندان رودخانه کارون را نابود میکرد.
جنگ آب از استانها به روستاها میرسد
با تمام این اوصاف اما خوب میدانیم شرایط آبی کشور خوب نیست و امسال این وضعیت بسیار بیشتر و فاجعهآمیزتر است تا جایی که وزیر نیرو نسبت به بروز خشکسالی در تابستان امسال هشدار داد و گفت: تابستان ۱۴۰۰ خشکترین سال در پنج دهه اخیر خواهد بود.از سوی دیگر عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست هم انتقادهای تندی به سیاستهای دولت در حوزه آب کرده است. به گفته او طبیعت ایران قربانی سیاستهای کلان شده و متخصصان کشور باید بابت سکوت خود برابر تاریخ پاسخگو باشند.
او همچنین در بخشی دیگر از صحبتهایش اضافه کرده که سیاستمداران کشور به توسعه پایدار اعتقاد ندارند.
بر اساس گفتههای کلانتری سالانه ۲۰ میلیارد مترمکعب از منابع طبیعی و آبهای زیرزمینی اضافه برداشت و منابع آب نیز غارت میشود که با این روند ۲۰ سال دیگر ( ۱۴۲۰ ) اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود چون منابع آب را غارت میکنیم.
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: این سرزمین هفت هزار سال سابقه زیست دارد و نسل حاضر میخواهد با ابزاری که به دست آورده همه منابع را غارت کند چراکه تکنولوژی واردشده شدت تخریب را بیشازپیش افزایش داده است.او همچنین با انتقاد نسبت به سکوت متخصصان کشور درباره بحران آب گفت: جنگ آب بین استانها شروعشده است و به روستاها میرسد و طبیعت ایران که قربانی سیاستهای کلان کشور شده است اکنون به تجاوز این نسل خودخواه پاسخ میدهد.کاهش باران و خشک شدن آب دریاچه بر میزان شوری کارون افزوده است. هرچند دلیل اصلی شوری کارون از جای دیگر آب میخورد. بهجرات میتوان گفت یکی از دلایل اصلی حالوروز ناخوش خوزستان و کارون، فاجعهای خفته در دل منطقه گتوند است
جنگ آب بهصورت رسمی آغاز شده است
کلانتری با اشاره به پروژههایی که در دهه ۶۰ آغاز شد، گفت: مراتع را شخم زدیم و گمان میشد که همه نیازهای مردم را در داخل کشور به هر قیمتی باید تهیه کنیم. ما در سال ۱۳۶۰، درمجموع ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال بیلان منفی داشتیم اما این رقم به ۲۰ میلیارد مترمکعب رسیده؛ یعنی ۱۰۰ برابر شده است. او با اشاره به دستاندازی به آبهای فسیلی و کشاندن آن به سطح زمین، استفاده از این آب برای تولید، استفاده غیرعلمی از آبهای سطحی، عدم توجه به حقآبههای زیستمحیطی، سدسازیهای غیرپایدار و توجه نکردن بهحق طبیعت، ادامه داد: بر مبنای توافق ریو کشورها حقدارند تنها از ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده کنند؛ اما سالهاست که ما بیش از ۱۰۰ درصد از ظرفیت آبهای تجدیدپذیر استفاده میکنیم. رئیس سازمان محیطزیست با تأکید بر تمرکز بر تولید داخل به هر قیمتی و استفاده منابع آب در کشاورزی گفت: طبیعت ایران قربانی سیاستهای کلان کشور شده است.
سیاستهای کلان نیز به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد و این دستگاهها گاه، خود پیشقراول این امر هستند. به گفته او ۲۰ تا ۲۵ سال پیش از استان فارس، دو میلیون تن خرید گندم صورت میگرفت اما امسال ۵۰۰ هزار تن گندم هم ندارد چون آبهای زیرزمینی و کارستی(karst)، تمام شد. جنگ آب بین استانهای اصفهان، چهارمحال بختیاری، یزد، خوزستان و لرستان، شروع شد و این جنگ از استان به استان در حال رسیدن از روستا به روستا است.عیسی کلانتری: متخصصان تسلیم سیاستمداران شدند؛ کسی که هیدرولوژی هریررود را کاملاً میفهمد، در مقابل تصمیمات بالادست خود سکوت کرده است و جرات و جسارت حرف زدن را ازدستداده و میترسد حرف تخصصی بزند
ایران در حال محو شدن است
کلانتری انتقادهای زیادی هم از وزارت نیرو دارد. به گفته او وزارت نیرو بر اساس قانون، مسئولیت تخصیص آب را دارد و هیچ مرجع دیگر نیز حق دخالت ندارد اما این قانون زمانی نوشته شده است که در دنیا تازه توسعه پایدار مطرحشده بود. وزارت نیرو مانند وزارت کشاورزی است؛ وزارت کشاورزی میگوید در حوزه گندم، ذرت و ...باید به خودکفایی برسیم. با چی؟ با تجاوز به حقوق طبیعت و برداشت آب. به وزارت نیرو هم گفته میشود که باید آب را تأمین کند.
کلانتری هشدار داد: باید بهطور کل و هر چه سریعتر در مورد سیاستهای کلان تجدیدنظر کرد. هر چه سریعتر این کار صورت نگیرد، کشور بهمراتب ضررهای بزرگتری را متحمل میشود. امروز میگویند از سرشاخهها یک قطره آب هم نباید به جازموریان برود.
در سال 1351 شاید بیش از 30 - 40 چاه آرتزین به سمت جازموریان بود که امروزه محو شده است؛ جازموریان محو شده و کشور در حال محو شدن است. مسئله جیرفت نیست، مسئله کشور است. کارون و زایندهرود همینطور است. زمان شاهعباس وقتی شیخ بهایی تخصیص آب را برای زایندهرود نوشته بود، 700 میلیون مترمکعب آورد سالانه آب بود؛ امروز زایندهرود یک میلیارد و 850 میلیون مترمکعب آب آورد دارد و کماکان خشک است. گاوخونی زنده بود و الان خشک است، مانند جازموریان و بدتر از جازموریان؛ هرازگاهی سیلاب به جازموریان میرسد اما به گاوخونی نه. همه قانونگذاران و متخصصین باید پیگیر باشند تا سیاستهای کلان اصلاح شود.
کلانتری با انتقاد تند از سکوت متخصصان، تأکید کرد: متخصصان تسلیم سیاستمداران شدند؛ کسی که هیدرولوژی هریررود را کاملاً میفهمد، در مقابل تصمیمات بالادست خود سکوت کرده است و جرات و جسارت حرف زدن را ازدستداده و میترسد حرف تخصصی بزند! متخصصان ما در درازمدت باید پاسخگوی سکوت خود باشند. او همچنین از مسئولینی که در این 40 سال در رأس قدرت بودهاند خواسته است تا پاسخ مردم را بدهند و بگویند که در این مدت چه کردهاند.
در آخر باوجود تمام کشوقوسهایی که بین مسئول در وزارتخانههای مختلف وجود دارد اما آنچه رو به نابودی است منابع کشور است. منابعی که شاید هرگز دیگر تجدید نشوند. کارون با خشکی و کمآبی مواجه شده که بیسابقه است. بااینکه دبی آب هرساله در تابستان کاهش مییابد و بخشهایی از رودخانه خشک میشود. اما امسال این خشکی بیسابقه خواهد بود. کاهش دبی آب کارون، بوی تعفن رود را زیاد میکند. همان اندازه که اصفهان با خشک شدن زایندهرود پژمرد، کارون هم با خشکی و کمآبی حال اهالی خوزستان را خراب میکند. و این حال بد اگر کاری صورت نگیرد هرروز نصیب مردمان یک استان میشود.
خشکترین تابستان 50 سال اخیر
روزنامه ایران در این باره نوشت: ایران در سال آبی جاری (از مهر 1399 تا پایان شهریور 1400) بزرگترین خشکسالی نیم قرن اخیر خود را تجربه میکند. بهطوری که میانگین بارشهای امسال حتی بیش از 50 درصد کمتر از متوسط بلندمدت است. شدت کمبارشی در برخی از استانها بیشتر است و بحران در بعضی از مناطق جدیتر.
برای مثال، مطابق با تازهترین آمار سازمان هواشناسی، میزان نزولات جوی در استان سیستان و بلوچستان حدود ۸۲ درصد، در استان هرمزگان 86 درصد و در استان کرمان ۶۵ درصد کمتر از میانگین بلندمدت گزارش شده است. در برخی از استانها بویژه استانهای پربارشی مانند گیلان و مازندران درصد کاهش بارشها کمتر است اما بهطور کلی میتوان گفت که بارشها در تمام استانهای ایران برای اولین بار در 50 سال اخیر کمتر از نرمال بوده است و هیچ حوضه آبریزی را در ایران نمیتوان یافت که میزان بارشهای سال آبی جاری آن از مدت مشابه سال گذشته و میانگین 52 ساله بیشتر باشد.
براساس آمارهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، ارتفاع کل ریزشهای جوی از اول مهر لغایت 28 اردیبهشت سال آبی 1400-1399 بالغ بر 143 میلیمتر و حجم بارش اول مهر تا پایان 28 اردیبهشت معادل 235.668 میلیارد مترمکعب بوده است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت (220 میلیمتر) 35 درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (300 میلیمتر) 52 درصد کاهش نشان میدهد.
این درحالی است که خشکترین سال 50 سال اخیر، دقیقاً پس از دو سال تر تجربه میشود که آن دو سال از نظر پربارشی در رتبههای نخست میانگین 50 ساله کشور قرار داشتند. شرایطی کاملاً جدی، که از یک چالش جدی در تأمین آب کشور خبر میدهد و کارشناسان نیز بر این باورند که احتمالاً این دوره خشک و کمآب، عمر طولانیتری به نسبت دوره «تر و پربارش» دارد؛ بحرانی که بیش از گذشته برنامهریزی و توجه مردم و مسئولان را میطلبد.
چراکه نه تنها بارشها کمتر شده، بلکه سفرههای آب زیرزمینی و سدهای کشور نیز وضعیت مناسبی ندارند.
میزان پرشدگی سدهای کشور امسال حدود 10 میلیارد متر مکعب کمتر از مدت مشابه سال قبل است و حدود 29.5 میلیارد مترمکعب برآورد میشود؛ و بیلان سفرههای آب زیرزمینی نیز منفی است و در اغلب دشتهای ایران با فرونشستهای قابل توجهی مواجه هستیم. برآورد میشود که ۵۰ سال برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، موجب شده تا بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب از ذخایر این منابع آبی کاسته شود و شرایط کشور به مرحلهای برسد که افت سطح آبهای زیرزمینی حتی در خصوص ذخایر تجدیدناپذیر سفره آب زیرزمینی را تجربه کنیم.
اما با وجود تمام این کسریها و کاستیها، متخصصان و پژوهشگران بر این باورند که نباید مصرف نادرست منابع آبی در پشت کمبود بارشها پنهان شود و باید به آن بیش از پیش بپردازیم. چراکه تنها راه رهایی از وضع موجود «سازگاری با کمآبی و مدیریت منابع اندک آبی کشور» است و ایران خشک و کم آب چارهای جز آن ندارد.