گروه جامعه: «دارو نیست و معلوم نیست چه زمانی بیاریم.» این جوابی است که داروخانهها به بیماران میدهند. حتی هلال احمر و ۱۳ آبان هم جوابشان منفی است. وضعیتی که بیماران را آشفته کرده و از نبود دارو نگران هستند. برخی از داروها سهمیهبندی شده است و خارج از مقدار و زمان تعیین شده دارو به افراد تعلق نمیگیرد. داروهایی که پیدا نمیشود بیماران را به بازار آزاد میکشاند با قیمت چند برابر. از داروی ۳۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی.
«هلال احمر و ۱۳ آبان» آخرین امید کسانی است که داروهایشان را از داروخانههای شهرهای دیگر یا پایتخت پیدا نمیکنند. غلغله است و جمعیت زیادی اینجا یا سر پا ایستادهاند و یا صندلی و نیکمتی پیدا کردهاند و به انتظار ماندهاند.ساعتها با خطر ابتلا به کرونا در صف میمانند تا داروهایشان را از اینجا بخرند. شلوغی جمعیت باعث شده برخی بیرون از داروخانه و زیر آفتاب بایستند. البته برای آنها هم بلندگویی بالای در ورودی نصب کردهاند تا اگر نوبتشان شد بیخبر نمانند. امیدشان اینجاست البته اگر داروهایشان اینجا پیدا شود! اگر از اینجا ناامید شوند باید به بازار سیاه پناه ببرند. چند برابر پول بدهند اما مطمئن نباشند که دارو اصل است یا تقلبی.
آشفته بازار داروخانهها
مرد میانسالی که در صف انتظار است، میگوید: «شانستان یاری کند هلال احمر دارو را داشته باشد. چند قلم از نسخه من را نداشتند. همینها را هم ۱۰ میلیون تومان گرفتم.»هر کدام از مراجعان قصه پردردی دارند. جانشان هم به همین داروها بند است. یا باید دست از جان بشویند یا به قیمت گزاف دارو بخرند. زن جوان نسخه در دستش است و با صدای ضعیفی میگوید: «۶ سال است همسرم ام اس دارد. دیگر بیمه نداریم و داروها را باید آزاد بخریم. قبلا آمپول زیتاکس را میخریدم ۴۵۰ هزار تومان، حالا باید ۳ میلیون تومان پول بدهم. ۲ تا آمپول باید بخرم که میشود ۶ میلیون تومان. آمدم اینجا ببینم میتوانم با معرفینامه بگیرم یا نه. البته اگر داشته باشند چون برخی داروهای ام اس را به سختی پیدا میکنم.»
آن طرفتر زن جوان دیگری نشسته که از ورامین به داروخانه هلال احمر آمده است. میگوید: «هر ماه باید سه آمپول پرولیا برای مفاصلم تزریق کنم. پول خریدش را نداشتم و چند ماه قیدش را زدم. ولی درد مفاصلم هر روز بیشتر میشود. دکتر هم گفته آمپولها را نزنم با پیج و مهره هم به سختی میتوان سر پا نگهم داشت. حالا هم منتظرم ببینم دارو را دارند یا نه. اگر موجود باشد احتمالا یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان قیمت دارد.» به عبارتی فقط برای یک ماه حدود چهار میلیون تومان آن هم فقط برای آمپول هزینه میکند.یکی از شیراز آمده و آن یکی از سنندج. صدها کیلومتر راه آمدند تا شاید اینجا دارویشان را پیدا کنند. مرد سالمندی که نسخه را روی باجه پذیرش میگذارد، میگوید: «از شیراز آمدم، این هم نسخهام.» مسئول پذیرش میگوید: «هیچکدام را نداریم.» انگار کاسه آب یخی روی سرش ریخته باشند، ناامید از صف خارج میشود.
داروهای سهمیهبندی شده
برخی از داروها هم برای بیماران سهمیهبندی شده است. خارج از زمان و مقدار تعیین شده نمیتوانند دارو بگیرند. بیماران دیابتی هم میگویند سهمیه دارو دارند. ۱۲ عدد انسولین در ماه میتوانند از اینجا بگیرند. اگر هر اتفاقی برای انسولین خریداری شده بیفتد باید جایگزینش را از بازار آزاد تهیه کنند.
یکی از کارکنان و بیمار در داروخانه بحثشان میشود. بیمار از راه دوری آمده اما دارویی به او نمیدهند و مستاصل است. میگویند: «تا ۶ روز دیگر یعنی تا دوشنبه بعدی دارو داری. سهمیهات همینقدر است. بعد که تمام شد بیا و دارویت را بگیر. پنجشبه اول صبح بیا.» به عبارتی سه روز بدون دارو باید سر کند تا موعد سهمیه برسد!
۱۳ آبان هم دارو نداردگزینه دیگر برای بیماران داروخانه ۱۳ آبان است. اما آنجا هم دست کمی از هلال احمر ندارد. فضای کوچکی با سیلی از جمعیت. برخی دارویشان را از همینجا تهیه میکنند و برخی هم ناامید برمیگردند. یا دارو نیست یا یکی دو قلم از نسخه را خط میگیرند تا بیماران دست خالی از داروخانه نروند.
معصومه میگوید: «چند ماه است دنبال واکسن گارداسیل هستم. دز اول را از هلال احمر خارجی گرفتم. حالا گفتند خارجی نداریم و فقط ایرانی داریم. در حالی که دز دوم را نمیتوان ایرانی تزریق کرد، چون ظرفیت خارجی و ایرانیاین واکسن باهم فرق دارد. حالا ۱۳ آبان هم میگوید نداریم.» او میگوید: «داروخانهها واکسن را ندارند اما برخی مطبها این واکسن را با سه برابر قیمت میفروشند.»
داروخانه بیماران خاص هم کمبود دارو دارد
اما یک گزینه دیگر هم داروخانه بیماران خاص در خیابان نجاتاللهی است. برخی از مراجعهکنندگان به هم پیشنهاد میدهند که آنجا هم سری بزنند شاید دارویشان پیدا شد.اما این داروخانه هم دست کمی از دو داروخانه قبلی ندارد. شلوغ است و مردم صف کشیدهاند. فضای کوچکی که روی در شیشهای آن نوشتهاند: «فاصله اجتماعی را رعایت کنید.» اما همین جمعیت اگر با فاصله اجتماعی باشند، خیابان نجاتاللهی از هر دو سمت بسته میشود! مهمتر این است که داروی برخی از بیماران اینجا هم پیدا نمیشود. یکی یکی درها به رویشان بسته میشود.
فروش غیررسمی داروخانهها!
کنار این داروخانهها اما کسانی هستند که داروهای کمیاب را به صورت غیررسمی میفروشند. مرد جوانی که روی نیمکت روبهروی هلال احمر نشسته، آرام زمزمه میکند: « همه قلم دارو دارم.» میگویند از هر جا ناامید شدی ما داریم. پیدا کردن داروهای کمیاب هم برایشان کار سختی نیست. زحمتش یک تماس ساده است و هماهنگی با آن سوی خط. یکی از آنها تماسی میگیرد و میگوید: «آمپولهایی که برای سرطان لنفاوی خواستید داریم، ۲۸ میلیون تومان.» بعد هم رو به دوستش میگوید: «هر ۱۵ روز یک بار باید این آمپول را تزریق کند.»
اسم داروها را میپرسند. انواع آن را میشناسند و قیمت دولتی همه را هم دارند. اما نکته قابل توجه این ماجرا این است که فروشندهها میگویند زیر نظر دکتر میتوانید دارو را بخرید. خودمان داروخانه داریم و دکتر هم برای واردات آنها مجوز دارد. سهمیه دارند. موقع خرید هم آدرس داروخانه میدهیم!آنطور که این فروشندهها میگویند برخی از داروخانهها دارو را دارند ولی با قیمت تعیین شده از سوی وزرات بهداشت نمیفروشند. بلکه با چند برابر قیمت به صورت آزاد میفروشند! به عبارتی اول بیمار را از دارو محروم میکنند، بعد با واسطه و با قیمت چند برابری میفروشند.
حمیده یکی از کسانی است که داروی تومور مغزی را از داروخانهها پیدا نکرده اما در بازار غیررسمی به قیمت ۲۰۰ میلیون تومان گرفته است. این در حالی است که بسیاری از کسانی که به هلال احمر و ۱۳ آبان آمدهاند، میگویند قیمت دولتی هم برایشان سنگین است. زینب میگوید: «همین ۱۰۰ هزار تومان و ۲۰۰ هراز تومان هم برایم زیاد است. حالا اگر کارم به بازار آزاد بخورد که دیگر واویلا!»
تکرار تجربه دهه ۶۰ در کمبود دارو
سیفالرضا شهابی، عضو هیأت مدیره نظام پزشکی بابل و عضو سابق انجمن داروسازان ایران درباره این وضعیت بازار دارو به تجارتنیوز میگوید: «این وضعیت کمبود دارو دو بار به طور مشخص در کشور دیده شده. یک بار در دهه ۶۰ و زمان جنگ، یک بار هم اکنون. در این وضعیت تحریم هم در واردات دارو و هم در واردات مواد اولیه ان به مشکل خوردهایم و کمبود دارو ایجاد شده است. البته تلاش دست اندرکاران این است که کمبود به حداقل برسد.»
او تاکید میکند «اگر داروخانهای به صورت غیررسمی دارو بفروشد، این کار خلاف است. دارو از طریق شرکتهای پخش توزیع میشود و مشخص است هر داروخانه چقدر دارو گرفته است. داروخانه باید بر اساس قیمتهایی که توسط وزارت بهداشت تعیین کرده، دارو را بفروشد.»شهابی تاکید میکند «وقتی تعداد دارو زیاد باشد هر تعداد داروخانه بخواهد به آنجا تحویل داده میشود ولی اگر دارویی کم شود، هر داروخانه سهمیههای دارد.»
آنچه اینجا مهم است دسترسی بیماران به دارو است. برخی از این بیماران کافی است دارویشان چند روز عقب بیفتد، جانشان به خطر میافتد. مرگ هم که بیاید نه تحریم میشناسد، نه مشکلات ارزی و نه تجارت برخی از سودجویان با دارو را!