گروه سیاسی: تقریبا یک ماه تا اتمام دوران هشت ساله روحانی مانده و این واقعیت غیرقابل انکار است که او از پس اداره امور به نحو مطلوب، پاسخگویی به مطالبات مردم و تحقق وعدههای انتخاباتی خود برنیامد. وضعیت اقتصادی کشور و اوضاع معیشیتی مردم که روز به روز بدتر و سختتر میشود گواه این مدعا است و بلاتکلیفی که در وین و در زمینه پرونده هستهای ایران و توافق برجام شاهدیم نیز مصداقی دیگر.
همین هم سبب شده که برخی کارشناسان در مجموع اقدامات و رویکرد دولت روحانی را منفی ارزیابی نکنند. این امر در حوزههای مختلف سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد و ... قابل توجه است. هرچه باشد او در چهار سال اول به برجام دست یافت و در پی آن درهای اقتصاد ایران را به روی سرمایهگذاران خارجی باز کرد. در عرصه داخلی نیز به اندازه حالا چالش نساخته و بر جریان حامی خود درنیفتاده بود.
در دولت دوم اما به دلایل متعددی وضعیت دگرگون شد. از یک سو روحانی تغییر رویه داد و خود را به رئیس جمهور مورد نقد هر دو جریان تبدیل کرد. از سوی دیگر ترامپ در ینگه دنیا زیر میز برجام زد و هرچه آقایان رشته بودند؛ پنبه کرد. عدم تمرکز بر توان و مدیریت داخلی و به قولی چیدن همه تخممرغها در سبد برجام نیز، مزید بر علت شد تا روحانی به یکی از غیرمحبوبترین چهرهها تبدیل شود.
در مجموع اما ارزیابی کارشناسان از عملکرد او خیلی هم منفی نیست. مثلا فریدون مجلسی در مصاحبهای اقدامات وی در حوزه سیاست خارجی را زیر ذرهبین گذاشته و علیرغم هم نقدهای وارده، او را ضامن خروج ایران از وضعیتی که در اواخر دوره احمدینژاد به سوی جنگ میرفت؛ میداند.
این دیپلمات پیشین برجام که در دولت اول روحانی حاصل شد را یک دستاورد بزرگ و قابل اعتنا تلقی کرده و مخالفان داخلی آن را مسبب از دست رفتن آن میداند.
در عرصه سیاست داخلی اما نقدهای بیشتری به دولت روحانی وارد میشود. دلیلش نیز احتمالا آن است که نه ترامپی وجود دارد و نه مخالفان داخلی که تقصیرها گردنشان انداخته شود. همین است که مصطفی هاشمیطلبا، فعال سیاسی اصلاحطلب به نقد عملکرد روحانی پرداخته و معتقد است که او برای ایجاد اعتدال تلاشی نکرده است. او میگوید: «آقای روحانی رسالتی برای خودش احساس نمی کرد که شعار اعتدال را نشر و گسترش دهد، می گفت «مشی من اعتدال است» و خیلی درباره همراه کردن دیگران احساس رسالت نمی کرد، البته حتی اگر چنین احساس رسالتی هم می کرد فایده ای نداشت.»
اقتصاد اما مهمترین حوزهای است که این روزها مورد توجه مردم و مسئولان است. دلیلش نیز تنگناهایی است که در سالهای اخیر و مشخصا دولت دوم روحانی ایجاد شده است. دلیلش تحریم باشد یا ناکارآمدی و سوءمدیریت، فساد و رانتخواری برای مردم خیلی فرق ندارد و آنچه در نظر آنان اهمیت دارد این است که به سختی ماه را به آخر رسانده و گذران میکنند.
ارزیابی عملکرد دولت روحانی در این بخش اما با اختلافنظرهای بیشتری همراه است. برخی تحریم را دلیل اصلی پنداشته و گناه روحانی و همکارانش را کمتر میدانند. در عوض برخی چشم به تحریم و موانعی که بر سر تعاملات بانکی با نظام بینالمللی وجود داشت، میبندند و گناه هرچه هست و نیز را گردن دولت روحانی میاندازند.
مثلا جمشید عدالتیان در گروه اول جای میگیرد. او میگوید: « واقعیت این است که باید خوب و بد اقتصاد دو دولت آقای روحانی را با هم دید و منصفانه نیست به او یکسره نقد کنیم یا منطقی نیست که یکسره از او تعریف کنیم. من برخلاف موج رایجی که وجود دارد نقاط مثبتی در کارنامه اقتصادی دولت میبینیم. شما نگاه کنید که آمریکا در دوره ترامپ واقعا بر ایران فشار حداکثری وارد کرد و بالغ بر ۱۵۰۰تحریم کمرشکن در دوره ترامپ علیه ایران وضع شد. هدف آمریکا به وجود آمدن قحطی در ایران بود. به هر حال و با هر کیفیتی دولت ترامپ در جنگ اقتصادی که آمریکا به راه انداخته پیروز میدان بود زیرا اجازه نداد که اقتصاد ایران از بپاشد و مردم دچار قطحی شوند؛ هرچند فشار بسیار زیادی بر مردم تحمیل شد».
وی افزود: «حتما انتقادهای مهمی هم در حوزه اقتصادی به آقای روحانی وارد است. دولت آقای روحانی با چاپ پول باعث افزایش شدید تورم شدند یا در موضوع بورس اتفاقاتی رخ داد که اصلا پذیرفته نبود یا همچنین در سیستم مالیاتی. میدانیم که دولت میگفت باید کسری بودجه را جبران میکردم و باید میتوانستم حقوق کارمندان دولت را بپردازم اما این روش درستی نبود. ... یکی دیگر از سیاستهای نادرست دولت در حوزه مقابله با ویروس کرونا بود. گرچه کادر درمان به شدت ازخودگذشته کار کردند و همهچیزشان را وسط گذاشتند اما نظام بهداشت و درمان دولت آقای روحانی نمیدانست که چه باید میکرد.»
عدالتیان آنچه در بورس رخ داد از دیگر نکات منفی مدیریت دولت روحانی در حوزه اقتصاد دانست و گفت: «در مجموع دولت آقای روحانی در مواجهه با تحریمها خوب عمل کرد و توانست جلوی قحطی را بگیرد و در این زمینه نمره قبولی میگیرد اما در شیوه عبور از بحران و افزایش بیسابقه فشاری که بر مردم آمد انتقادهای مهمی به دولت وارد است».