گروه سیاسی: مسئول فرهنگی فاطمیون در مطلبی به کاسبان جنگ اشاره و اعتراض کرده که چرا طالبان را تطهیر میکنند. «زهیر مجاهد» نوشت: در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی با تئوری آمریکاییها شکل گرفت، زیرا آمریکاییها میخواستند شوروی سابق را در افغانستان شکست دهند، بنابراین دنبال قدرتی بودند که قاطعانه بتواند این کار را انجام دهد، طرح و حمایت نظامی از سوی آمریکاییها، حمایت آموزشی از سوی پاکستانیها و تأمین و جذب نیرو با عربستان سعودی بود.
عربستان از سالها قبل حدود ۲ هزار مدرسه دینی را در شمال پاکستان و جنوب افغانستان حمایت میکرد که مولویها و شیوخ این حوزهها از طریق عربستان تأمین میشد، این کشور پیشنهاد داد که طلاب این مدارس دینی را برای تحقق اهداف بسیج کنند و به میدان افغانستان وارد کردند، به همین دلیل تفکرات طالبان بسیار به تفکرات سعودی نزدیک است(هر چند که از نظر مکتب، حنفی گفته میشوند).وقتی خبرها و تصاویر منتشره از شهرستانهای سقوط کرده را میبینیم، شاهدیم که طالبان دقیقا همان رفتار سابق خود را در قبال مردم تکرار کرده و میبینیم که سربازان ارتش افغانستان که تسلیم طالبان شده، تیرباران میشوند که رفتاری داعشگونه است، مردم از خانههای خود فراری شدهاند؛ بنابراین صرف اینکه عدهای از طالبان امروز لپتاپ دارند، با گوشی هوشمند کار میکنند و با لباسهای اتوکشیده پشت میزهای خبری مینشینند، نمیتوان گفت طالبان تغییر کرده است.
رصد میدانی نشان میدهد که بزرگترین تغییر طالبان این است که ادبیات دیپلماتیک یاد گرفتهاند در حالیکه نیروهای کف میدان حتی افراطیتر از ۲۰ سال پیش هستند؛ به گونهای که امروز عده زیادی از نیروهای طالبان در کنترل آنان نیستند، یعنی با وجود این که با طالبانند، اما در هر جا میخواهند و دوست دارند عملیات انجام میدهند و گاهی پرچم داعش یا القاعده را بالا میبرند چون تفاوت بین گروه طالبان، داعش و القاعده را نمیدانند؛ لذا بخشی از عملیات علیه شیعیان افغانستان از سوی نیروهای کف میدان طالبان انجام میشود. بسیاری از مردم افغانستان مخالف طالبان هستند، اینکه شما میبینید عدهای با طالبان همراهی میکنند؛ به این دلیل است که نان بخشی از افراد در جنگ است و سودشان در جنگ است، عدهای به خاطر جنگ، میلیاردر شدهاند و جنگ عرصه درآمدزایی برای این عده بوده است، میبینیم برخی با طالبان همراهی میکنند، طبیعتا این همراهی برایشان منافعی دارد؛ اما در بدنه مردم افغانستان بنابر نظرخواهیهای انجام شده اکثریت از طالبان راضی نیستند.طالبان هیچ مقبولیتی در میان هزارهها، تاجیکها، ازبکها و برخی از پشتونها هم ندارد و برخلاف عده قلیلی که در رسانهها تبلیغ میکنند که طالبان مقبولیت دارد؛ اما در واقع چنین نیست.تا تشکیل حکومت طالبان راه زیادی مانده است و هر چند دولت افغانستان برگرفته از مسئولان فاسد و رشوهخواری است که با زد و بند به قدرت رسیدهاند و برای مردم خدمتی نمیکنند ولی باز هم مردم حاضر نیستند نظام متحجر و جاهلی طالبان بر آنان حکمرانی کند.
طالبان جمهوریت (رأی مردم) را قبول ندارد و مانند داعش معتقد به امارت اسلامی است، نقاط اشتراک این دو بسیار زیاد است، داعش و طالبان در برههای که داعش فعالیت داشت، با یکدیگر مذاکراتی انجام دادند تا متحد شوند؛ اما طالبان میگفت که ما قدیمیتر هستیم و داعش باید زیر پرچم ما باشد و داعش نیز میگفت که قدرت بیشتری دارد و طالبان باید زیر لوای آنان باشد و همین اختلاف نظر سبب شد که متحد نشوند!طالبان امارت اسلامی تشکیل خواهد داد و هیچ اعتقادی به جمهوریت و حکومت برگرفته از رأی مردم ندارد و در مذاکراتشان این را به صورت علنی اعلام کردهاند، لذا در افغانستان به ویژه از جانب شیعیان مقاومت جدی در استانها و شهرهای گوناگون مختلف علیه حضور طالبان شکل خواهد گرفت. برخی امروز با اشتباه استراتژیک همه تخممرغهایشان را در سبد طالبان گذاشتند و براساس آن به تطهیر طالبان میپردازند؛ بسیار سخت است که جامعه و افکار عمومی را از حقایق منحرف کرده و حتی خون شهدای دیپلمات ایرانی و هزاران شیعه افغانستانی را توجیه میکنند تا از طالبان تصویر یک شریک مطمئن بسازند اما غافل هستند از اینکه طالبانی که با تفکرات سعودی تربیت شده و با حمایتهای آمریکا قدرت گرفته یک روزی دوباره به دامان سازندگان خود برمیگردد.